کد خبر: 51686

سحر دولتشاهی: سفر از تئاتر تا سیمرغ با تواضع و تلاش

سحر دولتشاهی: مسیر پله‌پله، از تئاتر تا سیمرغ، خاطرات و رازهای زندگی و بازیگری

سحر دولتشاهی، بازیگر پیشرو، مسیر پله‌پله از تئاتر تا سیمرغ، با تواضع، تلاش و عشق به هنر، خاطرات و رازهای زندگی حرفه‌ای خود را به اشتراک می‌گذارد.

سحر دولتشاهی: مسیر پله‌پله، از تئاتر تا سیمرغ، خاطرات و رازهای زندگی و بازیگری

سحر دولتشاهی بازیگری است که به طور واقعی و گام به گام مسیر حرفه‌ای خود را پیموده است. او در دانشگاه ادبیات نمایشی تحصیل کرده، در تئاتر فعالیت داشته، دستیاری و ترجمه انجام داده، مدیر گروه بوده و در فیلم‌های کوتاه، نیمه‌بلند، بلند و سریال‌ها نقش‌آفرینی کرده است. او جایزه سیمرغ بلورین را دریافت کرده، نقش‌های دوم را به نقش‌های اصلی تبدیل کرده و به آرامی در مسیر خود پیش رفته است. او با تواضع می‌گوید که با کسی دعوا ندارد و همیشه پر از امید و آرزوهای خوب برای دیگران است، در تلاش برای بهتر ساختن خودش.

در پاسخ به سوال درباره اشتباهات، او می‌گوید اشتباهات زیادی کرده، اما چون ریسک‌پذیری کمی دارد، بیشتر مسیر را با احتیاط طی کرده است. ترس از اشتباه باعث شده تا حتی گاهی تلاش کند اشتباه کند، اما او خودش را می‌بخشد و از اشتباهاتش درس می‌گیرد. او از وضعیت خودش رضایت نسبی دارد، هرچند توقعاتش برآورده نشده است، اما از خودش است و مشکلی با دیگران ندارد. او معتقد است بهترین اتفاقات زمانی رخ می‌دهد که او تلاش زیادی نکرده است و کارهای خوب به سراغش می‌آیند، زیرا شخصیت و رفتار آدم‌ها در این مسیر تاثیرگذار است.

در مورد انتخاب نقش، او می‌گوید سعی می‌کند نقش‌های مناسب را برگزینید، چه نقش اول باشد یا دوم، و این تصمیمات بیشتر بر اساس شخصیت و شرایط است. او از خودخواهی‌های درونی در بازیگری صحبت می‌کند و معتقد است که درک جایگاه و لحظه مناسب در هر نقش اهمیت دارد. او از نگاه بیرونی به خود در حین بازیگری انتقاد دارد و تمرین کرده است که کمتر خود را مورد ارزیابی قرار دهد و در لحظه حضور داشته باشد.

حال او با کارهای خوب و فعالیت‌های هنری حال خوبی دارد، چه در تئاتر و چه در فیلم، و این تجربه‌ها برایش مانند اعتیادی است که باید هر بار آن لحظه خاص را تجربه کند. او لحظات خلق‌شده در بازیگری را بسیار ارزشمند و باشکوه می‌داند، لحظاتی که در آن احساس می‌کند کامل است و همه چیز سر جای خودش است. یکی از این لحظات، زمانی است که با خواهر مرحومش صحبت می‌کند و احساس می‌کند در آن لحظه، حقیقت و حضور کامل خود را تجربه می‌کند. او معتقد است که این لحظات، دلیل اصلی بازیگری است و او نمی‌خواهد شغلی دیگر داشته باشد.

در مقابل، او از پیچیدگی روابط و سوءتفاهم‌ها ناراحت است و می‌خواهد روابط ساده‌تر و سرراست‌تر باشد. او دوست دارد که همه چیز ساده و مستقیم باشد، بدون نیاز به توضیحات زیاد و توجیه کردن رفتارها، و تمایل دارد که در روابط انسانی راحت‌تر فهمیده شود.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار