سیامک انصاری و طناز هادیان از عشق، زندگی و هنر گفتوگو کردند
سیامک انصاری و طناز هادیان در گفتوگو از عشق، زندگی مشترک و رازهای موفقیت در کنار هم
گفتوگو با سیامک انصاری و طناز هادیان درباره عشق، زندگی مشترک، هنر و رازهای موفقیت در کنار هم در فضایی نوستالژیک.
این متن را بازنویسی میکنم:
آدمی که معمولاً از مصاحبهگری فراری است، شاید چند بار با خودش کلنجار رفته تا قانع شود در یک گفتوگوی خانوادگی شرکت کند. چیزی که شاید قبلاً برایش خوشایند نبوده... اما در هر صورت او سیامک انصاری است؛ چهرهای شناختهشده در طنزهای مهران مدیری، با اخلاق و رفتار خاص خودش.
این گفتگو در گالری این زوج انجام شد، جایی میان چوبهای قدیمی، آینههای نقاشیشده و طرحهای نوستالژیک. جایی که میشد درباره نقشها، فرش و شاید کمی عشق صحبت کرد. عشقی که نه بزرگنمایی شده است و نه اغراقآمیز، بلکه واقعی و بیپیرایه، یک سال پس از زندگی مشترک و همکاریهایشان.
برخی افراد شغلشان ازدواج است
آقای انصاری، چند سال دارید؟
43 سال
چرا اینقدر دیر به فکر ازدواج افتادید؟
سیامک: ازدواج به فکر کردن مربوط نمیشود. فکر نمیکنم کسی برنامهریزی خاصی برای آن داشته باشد، مگر کسانی که شغلشان ازدواج است (میخندد).
ولی در هر حال، ممکن است هر کسی زمانی در ذهنش داشته باشد که تصمیم بگیرد زودتر یا دیرتر ازدواج کند.
من هیچ موعد مشخصی نداشتم. در واقع، بعد از ازدواجم، به این باور رسیدم که باید زمانش برسد و این اتفاق باید بیفتد، چون سرنوشت است که تصمیم میگیرد. به خدا!
ماجرای آشنایی و ازدواجتان را برایمان تعریف کنید. این سؤال طبیعی است در چنین مصاحبههایی.
طناز: سیامک، دوست یکی از دوستان خانوادگی ما بود. چند بار همدیگر را دیده بودیم. من هم مثل سیامک، برنامهریزی خاصی برای ازدواج نداشتم. برای من، ازدواج یک احساس است؛ چیزی که باید در درون فرد شکل بگیرد. زندگی مشترک هم ترکیبی است از احساس مسئولیت و علاقه... در کل، مجموعهای از وظایف و احساساتی که باید پذیرفته شوند.
در آرامش هستم
چند وقت است که ازدواج کردهاید؟
یک سال
این یک سال چگونه گذشت؟
طناز: عالی، خیلی خوب. سیامک آدم سخت و پیچیدهای نیست. فردی است که کنار او میتوان احساس شادی کرد. او همه را درک میکند، مسئولیتپذیر است. در واقع، آن چیزهایی که در زندگی دنبالش بودم، در سیامک پیدا کردم. نمیگویم همه چیز بینقص است، اما در مجموع، به اهدافم در زندگی رسیدهام. در همه شرایط، همراه من است و این برایم لذتبخش است.
این توصیفها را قبول داری؟
سیامک: بله (میخندد).
در مورد تو، چه چیز خاصی در این ازدواج دیدی؟
سیامک: ما به تفاهم در همه زمینهها رسیدیم و این برای من خیلی مهم است. در زندگی مشترک، همه به دنبال آرامش هستند. این درک متقابل، آرامش را به زندگی ما آورده و این تفاهم، بزرگترین دستاورد ما است.
همانطور که همسرت گفت، تو آدم سختگیری نیستی؟
سیامک: نه، نیستم. بعضی از دوستان میگویند من بداخلاقم، اما فکر میکنم شوخی میکنند چون من بدخلق نیستم.
طناز: اخلاقهای بد داری... اما بداخلاق نیستی (میخندد).
متولد چه ماهی هستی؟
سیامک: مرداد
میگویند مردادیها وقتی عصبانی میشوند، توفان به پا میکنند؛ موافقی؟
سیامک: من به طالعبینی اعتقاد ندارم. شاید در گذشته اینطور بودم، اما حالا یاد گرفتهام عصبانیتم را کنترل کنم. البته شنیدهام که مرداد ماه نماد شیر است؛ نماد سلطان و این حرفها...
من و امیر ژوله (نویسنده «ویلای من») هر دو مردادی هستیم، با فاصله ۱۲ سال و هر دو در سال میمون متولد شدهایم. امیر خیلی به طالعبینی اعتقاد دارد، اما من واقعاً تفاوت متولد مرداد با خرداد را نمیدانم. البته ژوله هر روز این مسائل را با من مرور میکند.
چرا ما همدیگر را درک میکنیم؟
به نظر سیامک، او یک نوع تجرد ذهنی و درون کودکانه دارد؛ کنار آمدن با این موضوع چندان سخت نیست؟
طناز: هر دوی ما این ویژگی را داریم، شاید به همین دلیل است که همدیگر را درک میکنیم.
سیامک: من معمولاً از اتفاقات هیجانانگیز و شادیآور لذت میبرم. میخواهم بدانم، آیا ماجرای ازدواج هم در مسیر هیجانانگیز بودن زندگیام بوده است؟
سیامک: قبول مسئولیت، همیشه با دلهره همراه است؛ جدا شدن از یک نوع زندگی و شروعی تازه، هیجان خاص خودش را دارد. مهمتر این است که نمیدانید چه چیزی در انتظار است و چه پیش میآید. این بیخبری، خودش، موضوع را جالبتر میکند.
طناز: هر کسی به آیندهای خوب فکر میکند، اما جزئیات را نمیداند. نداشتن جزئیات، هیجانی به وجود میآورد که جذاب است.
وقتی موضوع ازدواج برایتان جدی شد، آیا با شخصیت واقعی سیامک روبهرو شدید یا او کسی بود که نقش بازی میکرد و معروف است؟
طناز: خود واقعی او، با سیامک تلویزیونی تفاوت چندانی ندارد. سیامک تحت تأثیر شهرت قرار نمیگیرد، خودش است و همانطور که میبینید. قبل از ازدواج، نگران این موضوع بودم چون زندگی آرام و عادی را ترجیح میدادم. فکر میکردم ممکن است شغل او بر زندگیمان اثر بگذارد، اما اینطور نیست. زندگی با یک بازیگر شاید برای هر کسی خوشایند نباشد، به خصوص اگر یکی از طرفین معروف باشد، اما سیامک کاملاً عادی است و تحت تأثیر محبوبیتش قرار نمیگیرد. سبک زندگی او باعث شد بتوانیم زندگی مشترکمان را آغاز کنیم.
سیامک: من هنوز بعد از ۱۸ سال کار در حوزه بازیگری، فکر نمیکنم بازیگری شغلم باشد. این کار برای من تنها یک فعالیت است، نه یک حرفه جدی.
ما اهل حساب و کتاب نیستیم
شاید یکی از دلایل طولانی بودن همکاریتان با مهران مدیری و عدم تغییر گروه، همین محتاط بودن است؟
سیامک: این موضوع نشان نمیدهد من آدم ریسکپذیری نیستم. برعکس، بیشتر به موفقیت طرف مقابل فکر میکنم. ما ده سال است با هم کار میکنیم و نتیجهاش هم خوب بوده است. پس چرا عوضش کنم؟
مدیریت مالی خانواده و حساب و کتاب، بر عهده چه کسی است؟
طناز: زندگی ما حساب و کتاب ندارد. من و سیامک، اهل کنترل و حسابوکتاب نیستیم. در واقع، هر دوی ما اهل این کار نیستیم. معتقدم باید از زندگی لذت برد، هرچند که زیاد ولخرج نیستیم، اما در لحظه، اگر دلمان خواست، کاری انجام میدهیم و از آن دریغ نمیکنیم. نقشهکشی هم نمیکنیم؛ رؤیاهای خود را داریم، ولی زندگیمان را بر پایه آنها متوقف نمیکنیم.
فقط پلیاستیشن
آیا هنوز هم عادت داری با بازیهای کامپیوتری سرگرم شوی؟

در این متن، گفتگوهای بین سیامک و طناز درباره علایق مشترک، کار و زندگیشان روایت میشود. آنها درباره علاقهمندیهایشان به بازیهای کامپیوتری، فیلم دیدن و تفاوت سلیقه در انتخاب فیلم صحبت میکنند. سیامک و همسرش در زمینه کارهایشان هماهنگ هستند و اغلب شبها کار میکنند، اما در عین حال زمان کافی برای همراهی با هم دارند. آنها در مورد فعالیتهای تئاتری و برنامههایشان در زمان ازدواج نیز صحبت میکنند.
سیامک در پاسخ به سوالات درباره خانواده و بچهدار شدن، ابراز نظری نکرده است، اما اشاره میکند که در حال حاضر به فکر بچهدار شدن نیستند و علاقهای به بچهدار شدن ندارند. همچنین، اولین دیدارش با سیامک در منزل یک دوست مشترک بوده و تصور اینکه در آینده زندگیشان سهنفره شود، در این گفتگو مطرح نشده است.

برای تبلیغات رپورتاژ آگهی در پرمخاطبترین رسانهها، با گارانتی قیمت و به صورت فوری، میتوانید مشاهده کنید.
طناز معتقد است مسئولیت بچهدار شدن بسیار سنگین است و باید با برنامهریزی دقیق این کار انجام شود. در سراسر جهان، موضوع بچهدار شدن سلبریتیها همیشه مورد بحث است. او میگوید امکانات آنها با شرایط ما قابل مقایسه نیست و در هوای آلوده فعلی، بچهدار شدن به صلاح نیست، اما اگر شرایط مناسب برای بزرگ کردن کودک فراهم باشد، این کار واقعاً زیبا است. او از خوششانسیاش میگوید که آتشنشان نشده است و از آسیبهای معمول این شغل در امان است.
سیامک نظر دارد که نمیتوان آسیبهای شغلی را به طور کامل گفت، چون حتی پلیس و آتشنشانان شیفتهای شب دارند یا کار در پالایشگاه نفت ممکن است یک ماه خانوادهاش را نبینند. او از خوششانسیاش میگوید که در طول سالها ساعت کاری منظم داشته و درگیر مشکلاتی که گفته شد نبوده است. طناز معتقد است کسی که شریک زندگیاش را انتخاب میکند باید این شرایط را بپذیرد و نباید ساعت کاری نامنظم مشکلساز باشد، چرا که او با چشم باز ازدواج کرده است و باید بتواند شرایط را تحمل کند.
در مورد تحصیلات، طناز دو مدرک دارد: لیسانس معماری داخلی و معادل لیسانس برنامهنویسی کامپیوتر. او علاقهمند به معماری داخلی است و در تهران، در منطقه دیباجی و دروس بزرگ شده است. سیامک هم بچه خیابان بهار شیراز است.
قبل از ورود به دنیای بازیگری، سیامک بیشتر با پدرش در کارهای مرتبط با فرش و گلیم همکاری میکرده است. او از دوران کودکی با این صنعت آشنا شده و در حال حاضر هم در این حوزه فعال است. او توضیح میدهد که این آشنایی به خاطر رفت و آمدهای خانوادگی و علاقهاش به صنعت فرش بوده است.
در مورد تأثیر علاقهاش به معماری داخلی بر تصمیم ازدواج، سیامک میگوید که پس از ازدواج، همسرش توجه او را به این حوزه جلب کرد. او کار خودش را داشت و به کار دیگری فکر نمیکرد، اما با تلاش همسرش، گالریای راهاندازی کردند و شروع به جمعآوری و فروش لوازم قدیمی کردند. او از پیشنهاد یکی از دوستان قدیمی، محسن موسوی، برای راهاندازی این پروژه صحبت میکند که در نتیجه، پچورکها ساخته شدند.
پچورک، به گفته سیامک، بازیابی تکههای فرشهای پوسیده است که با دوخت کنار هم، به پشت آنها چسب زده میشود و به صورت کارگاهی تولید میشود. این کار به صورت صنعتی انجام نمیشود و بیشتر حالت کارگاهی دارد. علاقه همسرش به وسایل قدیمی، انگیزه اولیه برای راهاندازی گالری بوده است.
طناز معتقد است که ایده اولیه کارش از علاقهاش به استفاده از وسایل قدیمی در دکوراسیون داخلی ناشی شده است. او قصد دارد در آینده کارگاهی راهاندازی کند و در حال حاضر در مرحله شروع و آزمون و خطا است. سیامک در همکاری با او نقش مهمی دارد، هرچند که او بیشتر در کارهای فکری و برنامهریزی فعال است، چون صبور و منطقی است، برخلاف طناز که فردی عجول است.
در مورد شهرت، طناز میگوید که اعتبار و شهرت سیامک در جمعآوری مجموعهها کمکی نکرده و همه مراحل کار به صورت طبیعی طی شده است. سیامک هم معتقد است که شهرت میتواند در دیده شدن گالری موثر باشد، اما قصد استفاده از آن را ندارد.
در رابطه با ارتباط با وسایل قدیمی و مدرن، طناز بیان میکند که وسایل قدیمی کاراکتر دارند و در کارهایشان، تکههای فرش و وسایل قدیمی را به کار مدرن تبدیل میکنند، مانند درهای قدیمی که به میز تبدیل شدهاند. هدف آنها این است که آثار قدیمی را بازسازی و در عین حال، به وسیلهای مدرن تبدیل کنند.
در مورد قیمتها، سیامک تأکید میکند که قیمتهای آنها مناسب است و هر قشری میتواند به راحتی خرید کند. او معتقد است که تغییرات اقتصادی تأثیراتی بر فروش آنها گذاشته است، چون مردم فعلاً بیشتر روی خریدهای ضروری تمرکز دارند، اما فروش آنها همچنان ادامه دارد.
سیامک درباره دیده شدن و شناخت مردم از او میگوید که این روند به آرامی و طی سالها صورت گرفته است، و اولین بار در سریال «پاورچین» شناخته شد. طناز هم اولین بار او را در تلویزیون در سریال «هتل سال 78» دیده است.
در مورد ترجیحات، سیامک معتقد است که مردم در تهران به دنبال آرامش هستند و از آلودگی صوتی و ترافیک خسته شدهاند. آنها در خانهشان آرامش پیدا کردهاند و ترجیح میدهند در محیطی آرام زندگی کنند. طناز هم احساس میکند که تهران جای زندگی نیست و بیشتر به خلوت و تنهایی نیاز دارد، هرچند که اهل معاشرت است.
در نهایت، درباره رفتارهای سلبریتیها، سیامک میگوید که در فرهنگ ایرانی، اعتماد بهنفس با غرور متفاوت است و بسیاری از سلبریتیها برای حفظ حریم شخصی خود، رفتارهای خاصی دارند. او معتقد است که شهرت ممکن است غرور و نگاه برتری ایجاد کند، اما این نوع رفتارها در فرهنگ ایرانی پذیرفته نیست. او و گروهش، که ۱۲ سال با مهران مدیری همکاری دارند، بر تیم بودن تأکید میکنند و معتقدند که ستاره بودن ضرورت ندارد. هدفشان این است که در آینده، پس از بازنشستگی، احترام و دوستی باقی بماند و دیگران برایشان ارزش قائل باشند.

رپورتاژ آگهی موثر چیست و چگونه میتواند در بهبود سئو پایدار نقش ایفا کند؟
خانم هادیان، علاقهمند به نمایش و بازیگری نیستید؟
طناز: نه، من بازیگری را دوست ندارم. هنر برای من جالب است اما ترجیح میدهم تماشاچی باشم، نه بازیگر.
در میان آثار سیامک، کدام یک را بیشتر پسندیدید؟
طناز: سریال «پاورچین» را. سیامک در آن نقش بامزهای داشت.
قالتاق مظلوم
آیا نقش سیامک در سریال «ویلای من» را میپسندید؟
طناز: خیلی زیاد.
نقش او ترکیبی از بیعرضگی و زرنگی است.
سیامک: نقش من کاراکتر قالتاق مظلوم است.
طناز: صدای بسیار جذابی هم دارد.
به نظر میرسد نقش تو نسبت به نقشهای قبلی کوتاهتر است؟
سیامک: ولی در داستان هیچ منطقی وجود ندارد که من و مهران ناگهان وارد خانه مشکات شویم. در آینده، رویدادهای جذابی برای شخصیتها رقم میخورد. ورود هادی کاظمی و عارف لرستانی نیز به داستان سریال، اتفاقات شیرینی را رقم میزند.
شما چقدر آثار سیامک را دنبال کردهاید؟
طناز: «قهوه تلخ» و بخشهایی از «شبهای برره» و «مرد هزارچهره» را دیدهام.
در «ویلای من»، اعتمادسازی شکل گرفته است.
پروژه «ویلای من» چه مدت ادامه دارد؟
سیامک: تا اواسط خردادماه.
آیا وضعیت اقتصادی بر بودجه پروژه تاثیر منفی گذاشته است؟
خیر، چون پروژه به صورت خصوصی ساخته میشود و مشکل مالی نداریم.
مهران مدیری گفته است اگر «ویلای من» مورد استقبال قرار نگیرد، ممکن است آخرین کار گروه شما باشد.
سیامک: خدا را شکر، وضعیت خوب است. جایزه اول «ویلای من» تحویل داده شد. فکر میکنم اعتمادسازی اولیه انجام شده است. شرکت گلرنگ با تمام توان تلاش کرده و اعضای آن کاملاً به تعهداتشان عمل میکنند.
نمیخواهم فکر کنم «قهوه تلخ» پایان یافته است.
آیا تا به حال اتفاق افتاده که مردم در خیابان شما را ببینند و درباره «قهوه تلخ» سوال بپرسند؟
سیامک: این اتفاق خیلی رخ میدهد. از من میپرسند چرا «قهوه تلخ» ادامه پیدا نکرده است، اما نمیپرسند داستان آن چه زمانی به پایان میرسد.

رپورتاژ آگهی مؤثر چه ویژگیهایی دارد و چگونه به بهبود سئو پایدار کمک میکند؟
سیامک در پاسخ میگوید: این سؤال را درباره بسیاری از کارها میپرسند (میخندد). اما تنها بخش کوچکی از پروژه «قهوه تلخ» باقی مانده است که ما آن را فیلمبرداری نکردهایم. دو قسمت دیگر هم ضبط شدهاند، اما نسخههای دیویدی آنها منتشر نشده است. امیدوارم پروژه «قهوه تلخ» در نهایت به پایان برسد، چون هر یک از ما سه سال و نیم برای آن زحمت کشیدهایم.
آیا فکر میکنی این امید واهی است؟
سیامک پاسخ میدهد: اصلاً دوست ندارم به این موضوع فکر کنم که پروژه «قهوه تلخ» ممکن است هرگز به پایان نرسد.
در مورد جوایز هم از تو سؤال میشود؟
سیامک میگوید: ما که در این پروژه نقش بازی داشتیم، نباید جایزهای دریافت کنیم. من در آن پروژه شریک نبودم و نمیدانم چه اتفاقاتی افتاده است.
خودت هم نمیفهمی چرا قسمت آخر سریال ضبط نشد؟
سیامک معتقد است: واقعاً دلیل منطقی برای این موضوع ندارم. تنها یک هفته به پایان کار باقی مانده بود.
برای مطالعه مطالب بیشتر در حوزه هنر و رسانه، اینجا کلیک کنید.
همچنین میتوانید صفحه اینستاگرام را دنبال کنید.