از کپل تا کلاهقرمزی: ۲۰ شخصیت عروسکی محبوب و نمادین تاریخ تلویزیون و سینمای ایران
از کپل تا کلاهقرمزی: ۲۰ شخصیت عروسکی محبوب و نمادین تاریخ تلویزیون و سینمای ایران
در این مقاله، با شخصیتهای عروسکی محبوب و نمادین تلویزیون و سینمای ایران آشنا شوید؛ از کلاهقرمزی تا جنابخان، خاطرات شیرین و فرهنگ عامه را مرور کنیم.
در این مقاله، نگاهی خواهیم داشت به معروفترین و محبوبترین عروسکهای سینما و تلویزیون ایران. شخصیتهایی که در قالب برنامههای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی یا مجموعههای نمایشی ظاهر شدهاند و هر یک با سبک منحصر به فرد خود، نقش مهمی در شکلگیری خاطرات مشترک و فرهنگ عامه ایفا کردهاند.
کلاهقرمزی

آقای رارنده، سریع حرکت کن و به سمت تهران برو، قصد دارم به تلفیسیون بروم. ای عزیز الاغ، حالت چطوره؟! / آی مُرجی، آی مُرجی
این ترانهها و زمزمهها شاید کافی باشد تا مخاطبان به خوبی درک کنند با چه شخصیتی روبهرو هستند و خواننده این آثار خاطرهانگیز چه کسی است: همان کلاهقرمزی دوستداشتنی. بدون تردید، وقتی نام عروسکها مطرح میشود، کسی نمیتواند کلاهقرمزی را از یاد ببرد.
کلاهقرمزی، شخصیت عروسکی ایرانی، توسط ایرج طهماسب و حمید جبلی خلق شده و با طراحی و ساخت مرضیه محبوب به اجرا درآمده است. او پسربچهای شیرینزبان و شهرستانی است، با کلاه قرمز، پیراهن آبی راهراه، شلوار سبز و چکمه، که تلفظهای اشتباه و بامزهاش در کلمات، شناخته شده است. عباراتی مانند «اِکشال نداره»، «تلفِسیون» و «آقای مُرجی» بارها از زبان او شنیده شده و همیشه لبخند را بر لبان مخاطبان مینشاند.
این شخصیت در مجموعهای از برنامههای ویژه نوروزی، سریالها و فیلمها حضور داشته است، از جمله «کلاهقرمزی و پسرخاله» (۱۳۷۳)، «کلاهقرمزی و سروناز» (۱۳۸۱) و «کلاهقرمزی و بچهننه» (۱۳۹۱). همچنین در سال ۱۳۸۸ با ویژهبرنامهای نوروزی، دوباره به تلویزیون بازگشت و پربینندهترین برنامه سال شد.
کلاهقرمزی تنها یک عروسک نیست، بلکه نماد یک نسل است. با حرفهای شیرین، تپقهای بامزه و نگاه سادهدلانهاش، دل میلیونها مخاطب را در دهههای مختلف برده است. بعید نیست اگر روزی نظرسنجیای درباره محبوبترین عروسک ایرانی برگزار شود، نام او در صدر فهرست قرار گیرد.
پسرخاله

این متن را بازنویسی کردم:
چه گفتی؟ چه چیزی شده است؟ میخواهی نفت بخری؟
احتمالاً کلاهقرمزی در برنامهای حضور داشته باشد که پسرخالهاش نیز همراه او باشد. پسرخاله، شخصیتی عروسکی است که اولین بار در سال ۱۳۷۲ در برنامه «صندوق پست» کنار کلاهقرمزی ظاهر شد. در سال ۱۳۷۳، به دلیل محبوبیت این دو شخصیت، فیلم سینمایی «کلاهقرمزی و پسرخاله» به کارگردانی ایرج طهماسب ساخته شد که برای سالها عنوان پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم در تاریخ سینمای ایران را یدک میکشید.
این شخصیت، فردی جدی، کمحرف و گاهی بسیار عصبانی است. گاهی اوقات جملاتی تاثیرگذار و فلسفی بیان میکند و برخلاف کلاهقرمزی که رفتاری سادهدلانه و کودکانه دارد، پسرخاله فردی عاقل، زیرک و هوشمند به نظر میرسد. در واقع، نقش او راهنمایی و نصیحتگویی برای کلاهقرمزی است و در مواقع بروز مشکل، به یاری او میشتابد.
یکی از ویژگیهای ظاهری بارز پسرخاله، کلاه بامزهای است که تا نیمهٔ چشمانش پایین کشیده شده است. از جمله تکیهکلامهای طنزآمیز او میتوان به «چی گفتی؟ نفت بیگیرم؟» و «مگه چیه؟» اشاره کرد.
پشه

ایرج، بیایید شروع کنیم!
پشه، یکی از شخصیتهای عروسکی مجموعه تلویزیونی «مهمونی» است که توسط ایرج طهماسب نوشته، کارگردانی و اجرا شده است. این مجموعه از نوروز ۱۴۰۱ در شبکه خانگی پخش میشود.
این عروسک ابتدا در برنامهٔ ویژهنوروزی «کلاهقرمزی» معرفی شد و با دیالوگهای دلنشین و رفتارهای کودکانهاش به سرعت محبوبیت زیادی کسب کرد. جمله معروف او که به ایرج طهماسب میگوید، «ایرج، بده بزنیم!» تبدیل به یکی از تکیهکلامهای ماندگار آن زمان شد و حتی در خیابانها هم مورد استفاده قرار میگیرد.
شخصیت پشه بیشک در لیست عروسکهای تلویزیونی محبوب در ایران جای دارد.
۴. دیگر عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی

ایرج طهماسب و تیم خلاق او بدون شک از استادان ساخت شخصیتهای عروسکی ماندگار در تلویزیون ایران هستند. شخصیتهایی مانند فامیل دور، جیگر، پسرعمهزا، دختر همسایه، بچه و ببعی هر یک به تنهایی جزو محبوبترین عروسکهای تلویزیونی محسوب میشوند.
این شخصیتها عمدتاً در قالب برنامههای نوروزی «کلاهقرمزی» معرفی شدند و با ترکیبی از طنز، احساسات انسانی و روایتهای روزمره توانستند ارتباط عمیقی با مخاطبان، بهویژه کودکان و خانوادهها، برقرار کنند. حضور مداوم این عروسکها در چندین فصل این برنامه، بهویژه در ایام نوروز، آنها را به بخشی از خاطرات جمعی نسلهای مختلف تبدیل کرده است.
نکتهٔ مهم این است که بسیاری از این شخصیتها، علیرغم تفاوتهای ظاهری و رفتاری، همگی نتیجه تلاش تیمی منسجم و با هدایت هنرمندانه ایرج طهماسب و حمید جبلی هستند. تیمی که با بهرهگیری از صداپیشگان مجرب، نویسندگی دقیق و طراحی منحصر به فرد عروسکها، استانداردهای جدیدی در تولید برنامههای کودک و خانواده در ایران پایهگذاری کرد.
۵. زیزی گولو

زیزی گولو، آسی پاسی، درازکوتاه، تا به تا
این عبارت یکی از جذابترین جملاتی است که از زبان یک عروسک شنیده میشد. جملهای سحرآمیز که در دههٔ ۷۰ محبوبیت فراوانی پیدا کرد و با گفتن آن، حوادث عجیب و غیرقابل پیشبینی رخ میداد.
شخصیت زیزی گولو برای اولین بار در مجموعهٔ «قصههای تا به تا» که از شبکهٔ دو سیما پخش میگردید، معرفی شد و لحظاتی شاد و خاطرهانگیز را برای کودکان و حتی بزرگسالان رقم زد. صدای هنرمندانه خانم آزاده پورمختار نقش مهمی در محبوبیت این کاراکتر داشت و اجرای او باعث شد زیزی گولو در ذهن مخاطبان ماندگار شود.
اگرچه هرگز مشخص نشد که زیزی گولو از چه سیارهای آمده است، اما با خلق لحظات سرگرمکننده و شیرین، به یکی از شخصیتهای عروسکی محبوب در میان مردم ایران تبدیل شد.
۶. کُپُل

ک، همانند کپل، در صحرا پر از گل است / گ، مانند گردو، نگاهی بینداز به هر سو
مجموعه «مدرسه موشها»، با آهنگهای یادگاری و فضای شاد، یکی از محبوبترین آثار کودکانه دهههای ۶۰ و ۷۰ محسوب میشود. کارگردانی این اثر بر عهده مرضیه برومند بود و صدای بازیگران مشهوری مانند ایرج طهماسب و فاطمه معتمدآریا در آن شنیده میشد.
انتخاب بهترین شخصیت میان موشهای بازیگوش این مجموعه کار آسانی نیست، زیرا هر یک از بچهموشها، از عینکی گرفته تا نارنجی، خوشخواب، دمباریک، سرمایی، گوشدراز و دیگران، ویژگیهای خاص خود را داشتند و در موفقیت کلی اثر نقش مهمی ایفا کردند.
با این حال، در میان تمامی شخصیتها، کُپل، بچهموش چاق و شکمو، بیشتر در خاطر مخاطبان باقی ماند. او با دیالوگهای طنزآمیز و علاقهاش به گردو، بارها باعث خنده تماشاگران شد.
این مجموعه با هدف جذب کودکان به مدرسه ساخته شد و توانست با بهرهگیری از شخصیتهای دوستداشتنی، لحظاتی شاد و آموزنده برای مخاطبین خود رقم بزند.
۷. عزیز دلم مجید

مجید جان، دلبندم، پاله نه، چاله!
سریال تلویزیونی «مجید دلبندم» به کارگردانی و نویسندگی رضا عطاران در سال ۱۳۷۷ ساخته و از شبکهٔ یک سیما پخش شد. این مجموعه داستان یک عروسک دستدراز به نام مجید را روایت میکند که با شوخطبعیهای خاص خود، در هر قسمت ماجرایی طنزآمیز و سرگرمکننده رقم میزد.
مجید شخصیتی عجیب با دستهایی بسیار بلند داشت که تقریباً به دو یا سه متر میرسید، و ظاهر منحصربهفردش او را از سایر عروسکها متمایز میکرد. صداپیشگی این شخصیت بر عهده مجید صالحی بود. یکی از ویژگیهای شاخص مجید، تلفظ نادرست کلمات بود؛ اشتباهاتی که بازیگران به او یادآوری میکردند، اما او بلافاصله واژهای دیگر را نادرست میگفت و این روند، خلق صحنههای طنزآمیز زیادی را موجب میشد.
این عروسک، همچون دیگر شخصیتهای محبوب دههٔ ۷۰، با دیالوگهای بامزه و رفتارهای خاص خود، وارد خانههای مردم شد و جایگاه ویژهای در خاطرات مخاطبان پیدا کرد.
۸. سنجد

در دههٔ هفتاد، کودکان به خاطر دارند که عروسک سنجد با دهانی بزرگ و ظاهری متفاوت ظاهر میشد. این شخصیت در کنار نگار استخر به اجرای برنامههای کودکانه میپرداخت. سنجد برای اولین بار در سال ۱۳۷۱ در برنامهای با نام خودش ظاهر شد و آخرین حضور تلویزیونیاش در مجموعه «سنجد خبرنگار» در سال ۱۳۹۴ بود.
این شخصیت، پسری بازیگوش و سرزنده بود که در قالب برنامههای مختلف نقش خبرنگار را ایفا میکرد. با اجرای زنده و ارتباط مستقیم با مخاطبان، لحظاتی شادیبخش و آموزنده برای کودکان رقم میزد.
۹. مل مل ببعی

ململ، عروسک ببعی بامزه و محبوب تلویزیون، در سال ۱۳۹۵ وارد صفحه نمایش شد و به سرعت جایگاه ویژهای در دل کودکان و بینندگان پیدا کرد. این عروسک در کنار مجری برنامه، با اجرای آیتمهای متنوع و سرگرمکننده، لحظاتی شادیآور و آموزنده را برای کودکان رقم میزند.
در اصل، ململ یک بره بازیگوش است که برای اولین بار در برنامه «عصر بخیر بچهها» در سال ۱۳۸۸ طراحی شد. استقبال گسترده مخاطبان از این شخصیت منجر به ساخت برنامهای اختصاصی برای او شد. این برنامه، با تمرکز بر شخصیت ململ، توانست تعداد زیادی از کودکان را پای تلویزیون نگه دارد و به یکی از شخصیتهای خاطرهانگیز در ذهن نسل جدید تبدیل شود.
منگولهگوش میرزا

منگولهگوش میرزا، شخصیت محبوب دههٔ هشتاد، با گوشهای بزرگ و ظاهر خاصش، در برنامههای کودک آن زمان حضور داشت. او با صدای گرم و رفتارهای کودکانهاش، در کنار زهرا جواهری، نقش مهمی در سرگرم کردن بچهها ایفا میکرد.
این منگولهگوش با اجرای برنامههای شادیانگیز و ارتباط مستقیم با مخاطبان کوچک، لحظاتی شیرین و خاطرهانگیز برای کودکان رقم زد و به یکی از شخصیتهای محبوب آن دوران بدل شد.
منگولهگوش میرزا میگوید: «منگولهگوش میرزا هستم، گوش میدهم، حرف میزنم، دارم میآیم پیش شما. شما هم بیایید به دیدنم.»
۱۱. پنگول

پنگول، شخصیت عروسکی خلق شده توسط مرضیه محبوب و با صدای ماندگار هومن حاجیعبداللهی، از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ در برنامه «رنگینکمان» به صورت روزانه حضور داشت و به یکی از شخصیتهای محبوب تلویزیون کودک تبدیل شد.
اگرچه بیشتر در برنامههای ویژه شبکهٔ پنج (تهران) ظاهر میشد، اما به سرعت جای خود را در دل مخاطبان، بهخصوص کودکان، باز کرد. اجرای پرانرژی و صدای تاثیرگذار حاجیعبداللهی نقش مهمی در محبوبیت این شخصیت ایفا کرد و پنگول را به یکی از نمادهای خاطرهانگیز برنامههای کودک در دهههای ۸۰ و ۹۰ تبدیل نمود.
۱۲. السون و ولسون

«السون و ولسون» برنامهای تلویزیونی عروسکی بود که در سال ۱۳۷۴ از شبکهٔ اول سیما پخش میشد. این مجموعه با داستانهای کودکانه و حضور دو برادر به نامهای السون و ولسون، همزمان سرگرمکننده و آموزشی برای کودکان بود.
در این سریال، این دو شخصیت به همراه دیگر عروسکها در یک باغ زندگی میکردند. السون فردی سادهدل و زودباور بود که اغلب فریب میخورد، و ولسون، برادر هوشمند و منطقی او، همواره تلاش میکرد اشتباهات السون را اصلاح کند و او را از خطرات آگاه سازد.
با فضایی شاد، شخصیتهای دوستداشتنی و محتوای آموزنده، این مجموعه به یکی از محبوبترین برنامههای کودک در دههٔ هفتاد تبدیل شد.
۱۳. دون دون

در قسمت دهم، دو برادر به نامهای السون و ولسون را معرفی کردیم که در کنار دیگر شخصیتها در یک باغ، داستانهای آموزنده و سرگرمکنندهای را رقم میزدند. حالا نوبت به معرفی یکی دیگر از شخصیتهای مهم این مجموعه رسیده است: عروسک دوندون.
دوندون در مجموعه «السون و ولسون» نقش منفی ایفا میکرد و با نقشهها و حیلهگریهایش سعی داشت السون سادهدل را فریب دهد. این عروسک، که کاملاً زرد رنگ بود و چهرهای با جوشهای قرمز داشت، ظاهر منحصربهفردی داشت و شاید همین ویژگیهای خاص، او را به یکی از شخصیتهای محبوب و ماندگار آن دوران تبدیل کرد.
هر وقت دوندون در اجرای نقشههایش ناکام میماند و نتوانست السون و ولسون را فریب دهد، با لحن غمگین و خاصی این شعر را میخواند:
«السون و ولسون، قلب منو شکستن، چه شیطونایی هستن.»
۱۴. عروسکهای خانهی مادربزرگ

جان قربان! خانه مادربزرگ پر از قصههای قدیمی است و در آن گیاهان و سبزههای زیبا رشد میکنند.
مجموعه خاطرهانگیز «خانه مادربزرگ»، که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد، خیلی زود محبوبیت زیادی در دل مخاطبان پیدا کرد.
در این برنامه، داستانهای دلنشین و شیرینی بین یک پیرزن مهربان و حیوانات مزرعهاش روایت میشد. شخصیتها و عروسکهای این مجموعه حس نوستالژی خاصی دارند و انتخاب محبوبترین آنها کار آسانی نیست. مادربزرگ، هاپوکومار، مخمل، حنایی، گلباقالی و جوجههای بامزهاش نقش مهمی در موفقیت و محبوبیت این برنامه داشتند.
از گویندگان نامآشنای این مجموعه میتوان به رضا بابک، فاطمه معتمدآریا، هنگامه مفید، بهرام شاهمحمدلو و آزاده پورمختار اشاره کرد که با اجرای هنرمندانهشان به ماندگاری و محبوبیت این برنامه کمک زیادی کردند.
۱۵. کاکل زری

کاکل زری، زرنگ و تیزهوش است، با زریهای طلایی و تند و تیز، و لونهی کوچیکش خیلی تمیز و مرتب است. روی سرش تاجی چینچین دارد و هر صبح با صدای خوشصدا روی شاخههای درخت میخواند.
در اواخر دههٔ ۷۰، برنامهای عروسکی به نام «روباه و خروس» از تلویزیون پخش میشد که خیلی زود محبوب کودکان شد. در این مجموعه، دو شخصیت اصلی حضور داشتند: روباهی حیلهگر و فریبکار، و کاکل زری، خروسی زیرک و باهوش که همیشه در آخرین لحظه نقشههای روباه را نقش بر آب میکرد.
فضای ساده و طراحی ظریف شخصیتها و روایت داستانها به زبان کودکانه، نقش مهمی در جذب تماشاگران و موفقیت این برنامه داشت. روباه در هر قسمت تلاش میکرد با حیله و ترفند، کاکل زری را فریب دهد، اما کاکل زری با هوشمندی و زیرکی، همیشه نقشههای روباه را خنثی میکرد و این تقابل شیرین، لحظاتی سرگرمکننده و آموزنده برای کودکان رقم میزد.
۱۶. هادی و هدی

عروسکها، عروسکها، کجایید، کجایید؟ مادربزرگ، هادی، هدی، بیایید، بیایید!
یکی از برنامههای خاطرهانگیز دههٔ ۶۰ که لحظاتی شیرین و فراموشنشدنی برای کودکان آن زمان رقم میزد، هر قسمت با ترانهای کودکانه آغاز میشد و داستانهایی جذاب و آموزنده را روایت میکرد.
در این مجموعه، شخصیتهایی مانند پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، هادی و هدی حضور داشتند که فضا را پر از شادی و سرزندگی میکردند. ترکیب داستانهای ساده و کودکانه با ترانههای دلنشین، این برنامه را به یکی از محبوبترین آثار تلویزیونی آن دوران بدل ساخت و در خاطره نسلهای قبل باقی ماند.
۱۷. افراد چاق و افراد لاغر

مجموعه «چاق و لاغر» یک مجموعه عروسکی بود که بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ از شبکهٔ دو سیما پخش میشد. هرچند این مجموعه به مسائل سیاسی نیز میپرداخت، اما دو شخصیت اصلی آن توانستند جایگاه ویژهای در دل مخاطبان پیدا کنند و لحظاتی پر از هیجان و خنده را رقم بزنند.
در هر قسمت، دو عروسک نقش مأمورانی را داشتند که قصد داشتند کارهای خرابکارانه انجام دهند، اما همیشه ناکام میماندند و باعث عصبانیت رئیس خود میشدند.
این دو شخصیت عروسکی و داستانهایشان به قدری جذاب و محبوب بودند که مجموعه در قالب پنج فصل ساخته و پخش شد.
۱۸. قیفی و ابزار چوبی

در گفتگوی سریع، بگو حالا، چه کسی دست بلند کرده است؟ بستنیا، بستنیا، عالی است، صدای تحسین.
به نقل از مرحوم فتحعلی اویسی، «ای کاش عمر صرف شده، با سوز و سودای گذشته همراه نبود.»
خاطرات کودکی در اواخر دهه هفتاد با برنامههای شادیبخش و شخصیتهای ساده اما تأثیرگذار پیوند خورده است. در میان این برنامهها، حضور دو شخصیت عروسکی به نامهای قیفی و چوبی، همراه با مجری، لحظاتی پر از شادی و آموزش برای کودکان رقم میزد.
این برنامه با تمرکز بر آموزش مفاهیم اخلاقی و اجتماعی، به شکل سرگرمکننده و مناسب برای کودکان طراحی شده بود و شخصیتهای بستنی در مرکز داستانها قرار داشتند. سادگی در طراحی، لحن دوستانه و ارتباط مستقیم با کودکان باعث شد این عروسکها به سرعت در دل مخاطبان جا باز کنند.
بدون تردید، قیفی و چوبی نیز باید در فهرست محبوبترین عروسکهای تلویزیونی ایران قرار گیرند، چرا که توانستند با زبان کودکانه، پیامهای ماندگاری را به نسل آن دوران منتقل کنند.
۱۹. فعالیت و تفکر

من کار میکنم، بازو و نیرویی دارم، هر چیزی را میسازم، از تنبلی متنفرم. نام من اندیشه است، همیشه در کار و تلاش هستم، اما بیکار و بیفکر، هیچ چیز ساخته نمیشود.
«ماجراهای کار و اندیشه» یکی از برنامههای عروسکی تلویزیون ایران است که در سال ۱۳۶۰ از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش میشد. این مجموعه با هدف آموزش مفاهیم پایهای کار و تفکر به کودکان طراحی شده بود و تلاش میکرد از طریق داستانهای ساده و شخصیتهای نمادین، کودکان را با ارزشهای تلاش، خلاقیت و همکاری آشنا کند.
داستان این برنامه حول محور دو شخصیت اصلی به نامهای کار و اندیشه میچرخید. این دو برادر با کمک هم مشکلات روزمره را حل میکردند. کار نماد تلاش فیزیکی و عملگرایی بود، در حالی که اندیشه نشاندهندهٔ تفکر، برنامهریزی و یافتن راهحلها بود. این شخصیتها با دیالوگهای ساده و شعرگونه، مفاهیم آموزشی را به زبان کودکانه انتقال میدادند.
این برنامه نمونهای موفق از تلاشهای اولیهٔ تلویزیون ایران در زمینهٔ آموزش غیرمستقیم کودکان از طریق سرگرمی بود. «ماجراهای کار و اندیشه» با زبان ساده، شخصیتهای نمادین و پیامهای اخلاقی، جایگاه ویژهای در خاطرات کودکان دههٔ ۶۰ دارد.
جنابخان

آیا میخواهی همینجا برایت ببافم؟ / سیاهه نارگیله / احلام / راااام بُدددد؟
جنابخان یکی از شخصیتهای عروسکی محبوب تلویزیون ایران است که با لهجه شیرین جنوبی، بهخصوص گویش بندری، توانسته است دل مخاطبان را جلب کند. این عروسک بنفش، با ترکیبی از شوخطبعی، صداقت و احساسات انسانی، شخصیتی چندلایه و زنده دارد. صدای این کاراکتر توسط محمد بحرانی به بهترین شکل اجرا شده است که با مهارت بینظیرش، جنابخان را به یکی از نمادهای ماندگار تلویزیون تبدیل کرده است.
حضور جنابخان در برنامه «خندوانه» نه تنها عمق طنز برنامه را بیشتر کرد، بلکه بستری فراهم آورد تا مسائل و دغدغههای مردم با زبان طنز و بیانی صمیمی بیان شود.