کد خبر: 48738

طراحی لباس در پیرپسر؛ راز تاریکی و حقیقت شخصیت‌ها

طراحی لباس در پیرپسر؛ روایت تاریکی و حقیقت از طریق استایل کاراکترها

بررسی استایل و طراحی لباس در فیلم پیرپسر؛ روایت تاریکی و حقیقت از طریق استایل کاراکترها

طراحی لباس در پیرپسر؛ روایت تاریکی و حقیقت از طریق استایل کاراکترها

فیلم «پیرپسر» یکی از آثار جنجالی چند ماه اخیر سینمای ایران است که توجه زیادی را به خود جلب کرده و طرفداران زیادی پیدا کرده است. این فیلم پر از ارجاعات ادبی، فرهنگی و سینمایی است و از موسیقی به عنوان ابزاری مؤثر برای روایت داستان بهره می‌برد. به همین دلیل، توانسته است با مخاطبان از اقشار و گروه‌های مختلف ارتباط برقرار کند و پیام خود را به شیوه‌های متنوع به مخاطبان منتقل کند. طراحی لباس، استایل بازیگران و صحنه‌آرایی از جمله نقاط قوت فیلم هستند. مجدداً با مرور این اثر، اهمیت طراحی لباس و استایلینگ در حوزه سینما و تصویر را به خوبی درک می‌کنیم. در ادامه، نگاهی به استایل شخصیت‌های مختلف این فیلم خواهیم داشت که ظاهراً در شبکه‌های اجتماعی نیز به نمایش گذاشته شده است.

حسن پور شیرازی

غلام باستانی نقش پدر خانواده‌ای متلاطم را در پیرپسر خود ایفا می‌کند، خانواده‌ای که هر لحظه ممکن است از هم بپاشد و اعضایش زیر بار سنگین مشکلات دفن شوند. او تمامی غرایز حیوانی که در انسان متجلی می‌شود، از جمله شهوت، تنبلی، خشم و سایر غریزه‌ها را نشان می‌دهد. خوشبختانه، لباس‌های او نیز به خوبی نقش او را تقویت می‌کنند. غلام همواره لباس‌های چرک و گشاد بر تن دارد؛ لباس‌هایی که رنگشان به لجن شباهت دارد و سر تا پای او از آلودگی و تاریکی پوشیده شده است. او را هرگز مرتب و آراسته نمی‌بینیم، حتی در مواقعی که بیرون از خانه است یا به مهمانی می‌رود، همچنان توده‌ای بزرگ و کثیف است که با رنگ‌های قهوه‌ای، لجنی و سیاه و طرح‌های گشاد همراه است. در یک صحنه از فیلم، او بر سر پوشیدن کفش‌های پسر بزرگ‌تر یا همان پسر خوب، با بازی حامد بهداد، اصرار می‌کند. غلام از پسرش می‌خواهد کفش‌هایش را به او بدهد تا برای ملاقات با بانوی مورد علاقه‌اش، که در واقع عشق پسر نیز محسوب می‌شود، آماده شود. او قصد دارد پای خود را در کفش پسر جا کند تا شاید از زشتی و رذالتی که در نگاه محبوبش دارد، کاسته شود و بتواند خودش را در جمع دیگران جای دهد، اما این تلاش بی‌نتیجه است و او نمی‌تواند و نمی‌خواهد خود را تغییر دهد.

لیلا حاتمی

حاتمی دیگر مرزهای خوب‌بودن در بازیگری را پشت سر گذاشته است. حالا هر نقشی که بازی می‌کند، حداقل نمره بیست را کسب می‌کند و تنها باید دید که ستاره‌ها و امتیازهای مثبت‌اش چه تعداد هستند. استایل او در فیلم پیرپسر نقش مهمی در اجرای بهتر شخصیتش ایفا کرده است. در سکانس ابتدایی، حاتمی با ظرافت زنانه‌ای بی‌نظیر ظاهر می‌شود، و شاید نقطه عطف استایل او همان کفش‌های بنددار ظریف است که به پا دارد و دوربین با تمرکز بر آن، بر اهمیتش تأکید می‌کند. در سکانسی دیگر، جایی که لیلا در حال اسباب‌کشی به خانه‌ای مردانه و تستسترون‌زده استیجاری است، باز هم تأکید بر کفش‌های او دیده می‌شود؛ این‌بار، کفش‌های بسته و مردانه‌ای که نشان‌دهنده بسیاری از ویژگی‌هاست. در این فیلم، حاتمی از لباس‌هایی استفاده می‌کند که به اندام زنانه‌اش طرح و جذابیت بیشتری می‌بخشند، مانند کت‌های کوتاه با یقه‌های طرحدار و شلوارهایی که خطوط پاهایش را کشیده‌تر و زیباتر نشان می‌دهند. او در تیپ خود از رنگ‌های مشکی و قرمز بهره می‌برد، که این دو رنگ نماد رمزآلود و جذابیت زنانه‌ای هستند که با زیبایی و جذابیت همراهند.

حامد بهداد

حامد بهداد در نقش یک قهرمان همیشگی و نماد خیر در داستان، استایلی بسیار ساده دارد. او تیشرت‌های یقه‌گرد می‌پوشد، موهای مرتب و ساده‌ای دارد که نشان از شخصیت کودکی و بی‌تکلف بودن او دارد و همیشه ظاهر آراسته‌ای دارد. سادگی در ظاهر او به خوبی شخصیتش را نشان می‌دهد؛ نه از اکسسوری‌های خاص استفاده می‌کند و نه مدل موی منحصر به فردی دارد، و رنگ‌های پوشش او نیز محدود و معمولی است. رنگ‌های مورد استفاده‌اش عمدتاً تیره و تاریک هستند، مانند مشکی، طوسی و قهوه‌ای، که این رنگ‌ها نمادی از دنیای بسته و تاریکی است که در آن گرفتار شده و راه خروجی برایش پیدا نمی‌کند. تفاوت قابل توجهی در استایل او با لباس‌های غلام باستانی وجود دارد؛ لباس‌های غلام چرکین و کثیف است، در حالی که استایل حامد بهداد تمیز و دل‌چرکین است، که نشانگر تفاوت شخصیت‌ها و وضعیت آنها است.

محمد ولی‌زادگان

محمد ولی‌زادگان یکی دیگر از بازیگران قابل توجه این اثر است که حضور بسیار جذابی دارد و توانسته خود را در کنار بزرگان به خوبی معرفی کند. او سبک استایل اسپرت و راحتی را ترجیح می‌دهد، در خانه شلوارک می‌پوشد و در مهمانی‌ها یا سکانس‌های خارجی، تیپ کژوال و غیررسمی را انتخاب می‌کند. او فردی است که سخت‌گیری نمی‌کند، اما در عین حال تحت تأثیر سختی‌های ناشی از حضور پدری مستبد و آزارگر در خانه قرار دارد. لباس‌هایش بیشتر نمادی از شادی و امید نیستند، بلکه عمدتاً از رنگ‌های خنثی مانند کرم و طوسی استفاده می‌کند و اکسسوری‌هایی دارد که با سن، سلیقه و سطح اجتماعی‌اش هم‌خوانی دارند. ولی‌زادگان لباس‌های ساده‌ای مانند شلوار بگ و تی‌شرت‌های اسپرت می‌پوشد و تصویری از یک پسر معمولی است؛ فردی که در جست‌وجوی زندگی است، اما در نهایت همانند دیگر کاراکترها، محکوم به مرگ در خانه‌ای تاریک و تلخ می‌شود و قربانی سرنوشت خود می‌گردد.

سایر بازیگران

شخصیت‌های دیگر نیز استایل و طراحی لباس مناسبی دارند. برای مثال، شخصیت‌هایی که در پاتوق غلام حضور دارند و هم‌منقلی او محسوب می‌شوند، لباس‌هایی کثیف و بدرنگ بر تن دارند که نشانگر وضعیت وجودی نامطلوب‌شان است. این لباس‌ها عمدتاً در رنگ‌های خاکستری، قهوه‌ای و سیاه طراحی شده‌اند. موهای آنان آشفته و یقه‌های لباس‌ها چرک و رنگ‌ورورده است، و ظاهرشان نشان از بی‌توجهی و بی‌حالی دارد. در میان این شخصیت‌ها، غمخوار بیش‌ترین حضور را دارد؛ او دوست صمیمی غلام است و صاحب یک سمساری است. او نمونه‌ای دیگر از حسن پورشیرازی به نظر می‌رسد و در دل انبوهی از اشیای قدیمی و خاک‌گرفته در فروشگاهش، به عنوان یک عتیقه‌ی نمادین جای گرفته است.

در پایان

فیلم پیرپسر یکی از آثار موفق است که توانسته فروش قابل‌توجهی را تجربه کند. در ساخت این فیلم، بسیاری از عناصر لازم برای یک اثر سینمایی درجه‌یک رعایت شده است، و طراحی لباس نیز یکی از این عناصر مهم است. شخصیت‌هایی که در این فیلم ظاهر می‌شوند، با گریم و استایلی که متناسب با نقش‌هایشان است، هم باورپذیرند و هم آشنا، و به خوبی حرف‌های کاراکترها را منتقل می‌کنند. آیا تا به حال این فیلم را دیده‌اید؟

اگر فرصت تماشا در سینما را نداشته‌اید، حتماً آن را به صورت قانونی خریداری و تماشا کنید. و اگر قبلاً فیلم را دیده‌اید، قطعاً نظرتان را درباره آن با ما در میان بگذارید.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار