کد خبر: 46415

بررسی قسمت اول «بامداد خمار»: موفقیت یا شکست نرگس آبیار؟

بررسی قسمت اول سریال «بامداد خمار»: موفقیت نرگس آبیار در اقتباس از رمان محبوب یا شکست در روایت؟

بررسی قسمت اول سریال «بامداد خمار»: اقتباسی موفق یا روایت ناقص نرگس آبیار؟ تحلیل ساختار، بازیگران و جذابیت‌های اثر.

بررسی قسمت اول سریال «بامداد خمار»: موفقیت نرگس آبیار در اقتباس از رمان محبوب یا شکست در روایت؟

پس از مدت‌ها انتظار، قسمت اول سریال «بامداد خمار» منتشر شد.

این سریال بر اساس رمانی با همین نام اثر فتانه حاج سیدجوادی ساخته شده است و داستان آن از دید زنی به نام محبوبه روایت می‌شود که درگیر عشق و احساسات است.

«بامداد خمار» یکی از اولین آثار پرفروش و محبوب دهه 70 بود که به عنوان رمان‌های عامه‌پسند شناخته می‌شدند. این کتاب‌ها عموماً داستان‌های عاشقانه‌ای را روایت می‌کردند که مورد استقبال بسیاری از جوانان و نوجوانان قرار داشتند، و اثر فتانه حاج سیدجوادی به عنوان نمونه‌ای شاخص در این ژانر محسوب می‌شود.

داستان از دهه 60 آغاز می‌شود و زندگی دختری به نام سودابه را نشان می‌دهد که در میان بمباران‌های تهران در حال عشق ورزیدن است، در حالی که خانواده‌اش با ازدواج او با پسری که سماور ساز است، مخالفت می‌کنند. سودابه برای جلب رضایت خانواده‌اش از خانه خارج می‌شود اما در نهایت به خانه عمه محبوبه پناه می‌برد. ورود او به خانه عمه، صندوقچه‌ای از خاطرات تلخ و ناگوار گذشته را برایش باز می‌کند.

تحلیل قسمت نخست «بامداد خمار»

در «بامداد خمار»، برخلاف «سووشون»، دوربین در حالت ثابت باقی می‌ماند و مشخص است که در فرآیند تدوین، پلان‌های اضافی حذف شده است. بازی بازیگران سطح قابل قبولی دارد، اما نقطه قوت آبیار در انتخاب مرجانه گلچین برای نقش دایه است که به خوبی توانسته است نقش را ایفا کند. صدای محسن چاووشی و تیتراژ نیز از عوامل جذابیت این سریال هستند که تماشاگران را به خود جذب می‌کنند.

در مقایسه با «سووشون»، سریال «بامداد خمار» ریتمی روان‌تر دارد و مخاطب را خسته نمی‌کند. با این حال، نرگس آبیار مانند نسخه کتاب، سریعاً به سراغ داستان محبوبه می‌رود و آن را آغاز می‌کند. در واقع، پیش‌زمینه‌ای که برای جذب تماشاگر در یک سریال لازم است، در «بامداد خمار» دیده نمی‌شود و داستان با عشق تند محبوبه نسبت به رحیم نجار شروع می‌شود. تجربه نشان داده است که نرگس آبیار در روایت اقتباس‌ها موفق بوده، اما در تبدیل آن‌ها به سریال یا اثر ناتوان بوده است. او بیشتر یک روایتگر است تا قصه‌گو. در نتیجه، آنچه در «بامداد خمار» مشاهده می‌شود، بیشتر تصویری از روایت کتاب است تا داستانی مستقل. برای ارزیابی دقیق‌تر، باید منتظر ادامه داستان ماند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار