کد خبر: 44512

عاشقانه و سفر در زمان فرح دیبا؛ دل‌شکستن معشوقه برای شاه

تاریخچه عاشقانه و سفر در زمان فرح دیبا؛ دل شکستن معشوقه برای ازدواج با شاه ایران

تاریخچه عاشقانه فرح دیبا، سفر در زمان، دل‌شکستن معشوقه، ازدواج با شاه ایران و روایتی جذاب از زندگی او را کشف کنید.

تاریخچه عاشقانه و سفر در زمان فرح دیبا؛ دل شکستن معشوقه برای ازدواج با شاه ایران

می‌توان گفت که فرح پهلوی تنها ملکه تاریخ معاصر ایران است. در دوران قاجار و حتی در زمان رضاشاه، عنوان ملکه چندان معنای خاص و کارکرد مشخصی نداشت. فوزیه و ثریا نیز تمایلی به حضور در دربار و مشارکت در امور حکومتی نداشتند و بیشتر می‌توان آن‌ها را به عنوان عروسک‌هایی در دربار پهلوی تصور کرد. در این نوشتار، نگاهی کوتاه به برخی جنبه‌های زندگی فرح، آخرین ملکه ایران، خواهیم داشت که هر یک به نوبه خود جالب توجه هستند.

فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. مادرش، فریده قطبی، اهل لاهیجان در استان گیلان و از خانواده "قطب الدین شریف لاهیجی" بود. پدربزرگ پدری او نیز در سمت سفیر ایران در هلند فعالیت می‌کرد، بنابراین فرح از همان ابتدا با خانواده‌ای اشرافی و قدرتمند مرتبط بود، بر خلاف تصاویری که گاهی درباره او منتشر می‌شود.

زندگینامه اشرافی و تحصیلات فرح دیبا

قبل از ازدواج، فرح دیبا در ایران تحصیل کرده بود و سپس برای ادامه تحصیل در رشته معماری به فرانسه سفر کرد. در آنجا همزمان زبان‌های انگلیسی و فرانسوی را فرا گرفت. او سه سال آخر دبیرستان خود را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و در سال ۱۳۳۶ دیپلم خود را کسب کرد. فرح در امتحانات دیپلم شاگرد اول شد و پس از آن در مدرسه تخصصی معماری پاریس پذیرفته شد. او تلاش کرد از بورسیه تحصیلی استفاده کند، اما موفق نشد آن را دریافت کند.

پرستاری در خارج از کشور، ارتباط نزدیک با حزب توده، دیدار غیرمنتظره اول با شاه

برای تأمین هزینه‌های تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مادر و دایی‌اش، محمدعلی قطبی، هر ماه مبلغ ۱۵۰ تومان به وسیله وزارت خارجه به فرانک فرانسه تبدیل و برای او ارسال می‌کردند. این مبلغ برای پوشش کامل هزینه‌های زندگی و تحصیل کافی نبود، بنابراین فرح مجبور شد برای جبران کمبود بودجه، در خانه‌های فرانسویان به عنوان پرستار بچه فعالیت کند.

در دوران تحصیل، فرح با یکی از همکلاسی‌هایش به نام انوشیروان رئیس فیروز آشنا شد، که فعال حزب توده ایران بود و از طریق او با سازمان دانشجویی این حزب ارتباط برقرار کرد و به آن پیوست.

در سال ۱۳۳۸، محمدرضا پهلوی، که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به فرانسه سفر کرده بود، در یک مهمانی در سفارت ایران در پاریس با دانشجویان ایرانی مقیم آن کشور دیدار کرد. فرح نیز یکی از این دانشجویان بود و در آن ملاقات کوتاهی با شاه داشت.

فرح در تلاش برای برقراری ازدواج با هم‌کلاسی‌اش و همچنین قصد بازگشت به ایران را داشت.

در اوایل سال ۱۳۳۷، فرح با فرستادن نامه و عکس به خانواده‌اش از آن‌ها درخواست کرد اجازه دهند با جوانی ایرانی به نام کریم پاشا بهادری ازدواج کند. پسرعمو و دوست دوران تحصیل او در فرانسه، رضا قطبی، او را تشویق کرد که به ایران بازگردد و در مورد این ازدواج با مادرش مشورت کند.

فرح بیش از دو ماه در تهران اقامت داشت و توانست رضایت خانواده‌اش را برای ازدواج جلب کند. اما چند روز قبل از بازگشت به پاریس، هنگام مراجعه به وزارت خارجه برای تمدید گذرنامه، با مشکل روبرو شد؛ مسئولان از تمدید اسناد او خودداری کردند و اعلام کردند که نامش در فهرست مخالفان فعال شاه ثبت شده است. این موضوع فرح را نگران کرد، اما دایی‌اش، محمدعلی قطبی، او و مادرش را تسلی داد و گفت که یک دوست نفوذ دارد که با اردشیر زاهدی، رئیس امور دانشجویان ایرانی مقیم خارج، آشنایی دارد و می‌تواند در حل مشکل کمک کند.

زاهدی با دیدن فرح تحت تأثیر قرار گرفت و او را به شهناز، دختر شاه، معرفی کرد و از این طریق، زمینه آشنایی فرح با محمدرضا پهلوی فراهم شد.

و اما چگونگی آشنایی من با محمدرضا پهلوی

در کتاب «مصاحبه با شاه»، مارگارت لاینگ نحوه آشنایی فرح با محمدرضا پهلوی را اینگونه روایت می‌کند: در اردیبهشت ۱۳۳۷، شاه که در آن زمان ۳۹ ساله بود، برای سفر شخصی به پاریس سفر کرد. سفیر کبیر ایران در فرانسه، مهمانی کوچکی ترتیب داد تا بهترین دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور را به او معرفی کند.

در میان این دانشجویان، دختری حدود ۱۹ تا ۲۰ سال داشت که در حال گذراندن سال سوم تحصیلاتش در دانشکده معماری ویژه در پاریس بود. بر اساس گفته لاینگ، فرح دیبا در دیدار با شاه با اعتماد به نفس کامل مقابل او قرار گرفت و از او درباره مشکل بیکاری فارغ‌التحصیلان پرسید؛ این ملاقات سرآغاز آشنایی میان محمدرضا پهلوی و فرح دیبا شد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار