عکسهای جنجالی محسن بنگر و روایت حمایت بیقید و شرط همسر
عکسهای جنجالی محسن بنگر و همسرش در فضای مجازی + روایت زندگی خانوادگی و حمایت بیقید و شرط
محسن بنگر با انتشار عکسهای جنجالی در فضای مجازی از زندگی خانوادگی، حمایت بیقید و شرط همسر و خاطرات پدرانه خود میگوید.

محسن بنگر تصاویری جنجالی را با همراهی همسرش در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت.

همسرم، سرپرست خانه
با توجه به مشغلههای فراوان من در تمرینات و مسابقات، بیشتر اوقات در خانه حضور ندارم و فعالیتهای فوتبالیام مرا از خانه دور میکند. در این میان، مسئولیت امور خانه و انجام کارهای روزمره بر عهده همسرم است؛ او است که مدیریت خانه را بر عهده دارد و در نتیجه، نقش سرپرستی خانه به او تعلق دارد.
حمایت بیقید و شرط همسر
از موفقیتهای فوتبالیام تا حد زیادی مدیون حمایتهای بیپایان همسرم هستم. جالب است بدانید که او اصلاً علاقهای به فوتبال ندارد و حتی بازیهای من را تماشا نمیکند، اما همواره پشت من بوده و زحمات زیادی را متحمل شده است. با وجود دوری از خانه به خاطر فعالیتهای ورزشیام، او سختیها را تحمل کرده و همیشه کنارم بوده است؛ همین ازخودگذشتگی و حمایتهای او، کلید موفقیتم بوده است.
زوج شمالی در اصفهان
ما در شمال با هم همسایه و هممحله بودیم و شناخت قبلی داشتیم. زمانی که در تیم شموشک نوشهر بازی میکردم، با هم آشنا شدیم و پس از مدتی ازدواج کردیم. در سالهای اولیه زندگیمان، همزمان با حضور من در اصفهان، در آنجا زندگی میکردیم.
رضایت از پیشرفت من
همانطور که گفتم، همسرم علاقهای به فوتبال ندارد و معمولاً اخبار و مسائل این رشته را دنبال نمیکند. اما معتقدم که از حضور من در این عرصه راضی است، زیرا از موفقیتهایم خوشحال میشود و این برای من بسیار مهم است.
همسر خوب، پدر نمونه
در مورد اینکه آیا من همسر خوبی هستم یا پدر نمونه، نمیدانم چه پاسخی باید بدهم؛ بهتر است از همسرم و دخترانم بپرسید، چون آنها بهتر میتوانند نظر دهند. اما همواره تلاش کردهام شادی و رفاه آنها را در زندگیام لحاظ کنم و امیدوارم توانسته باشم زحمات همسرم را جبران کنم و پدری مهربان و مسئول برای دخترانم باشم.
وقتی پدر شدم...
دختر بزرگم، دریا، در سال 85 به دنیا آمد و بیتردید بهترین روز زندگیام بود. آن زمان، در اردوهای تیم سپاهان در ترکیه بودم و پس از 12 روز، به ایران بازگشتم و دریا را دیدم. من اسامی هر دو دخترم را خودم انتخاب کردم. پدر شدن برایم بسیار لذتبخش بود و همان چیزی بود که در زندگیام آرزو داشتم.
فرزند سالم و صالح
همیشه آرزو داشتم دو دختر داشته باشم و خداوند این آرزو را برآورده کرد. البته نمیخواهم شعار بدهم، اما اهمیت سلامت و صالح بودن فرزند بسیار بیشتر از جنسیت آن است. چه دختر باشد چه پسر، مهم این است که سالم و صالح باشد.
آمادهسازی جهیزیه
در این دوره و زمانه، رسم بر این است که جهیزیه تهیه کنیم، هرچند در آینده و زمانی که دخترانم ازدواج کنند، این رسم هنوز پابرجاست. من هم حتماً برای دخترانم جهیزیه فراهم خواهم کرد، چون این رسم در خانواده ما ریشهدار است.
دریا، کنترل تلویزیون را در دست دارد
دریا، دختر بزرگم، همیشه کنترل تلویزیون در خانه را در اختیار دارد. او اغلب کارتون تماشا میکند و حتی اجازه نمیدهد من فوتبال ببینم. او هر نوع کارتون را دنبال میکند و هیچوقت از تماشای آنها خسته نمیشود.
تغییرات در زندگی روزمره
سبک زندگی مردم امروزی نسبت به گذشته تغییر زیادی کرده است. رفتوآمدها کمتر شده و خانوادهها بیشتر در جمعهای محدود خود هستند. بیشتر ارتباطات از طریق فضای مجازی و تماسهای تلفنی است و مشکلات زندگی آنقدر زیاد شده که فرصت دیدار و جمع شدن کم است. مشغلههای فراوان، روابط خانوادگی را نسبت به گذشته تغییر داده است.
تاثیر تکنولوژی بر بچهها
امروزه، بچهها از سنین کم، با آیپد و موبایل بزرگ میشوند و تکنولوژی زندگی را تغییر داده است. در آینده نزدیک، قصد دارم دخترانم را در کلاسهای زبان و کامپیوتر ثبتنام کنم، هرچند در زمان ما چنین امکاناتی نبود و زندگی سادهتری داشتیم.
نقش والدین در موفقیت فرزندان
تأثیر والدین در موفقیت فرزندان، بسیار مهم و حیاتی است. والدینم نقش زیادی در تشویق و حمایت من در مسیر فوتبالیام داشتند. فکر میکنم والدین با حمایت صحیح، میتوانند مسیر پیشرفت فرزندانشان را هموار سازند.
بهترین خاطره زندگی
قطعا، بهترین خاطره زندگیام، تولد دخترانم، دریا و دنیز، است. اما بیشتر، روز تولد دریا را به یاد دارم، چون اولین فرزندم بود و زندگیام را تغییر داد. خدا را شکر که زندگیام بدون خاطرات تلخ و ناگوار بوده و همه چیز در مسیر خوبی قرار دارد. به قول معروف، همه چیز قسمت بوده و
یادگیری از دخترانم
از دخترانم، چیزهای زیادی یاد میگیرم و این موضوع برایم افتخار است. مثلا، دریا زبان انگلیسیاش بسیار خوب است و سوالهایی که من نمیدانم را از او میپرسم و از یادگیریهای او بهرهمند میشوم.
تجارت ساعت در ایران
تا کنون، تنها حرفه من فوتبال بوده است، اما در آینده قصد دارم وارد دنیای تجارت شوم و برندی از ساعت را وارد کشور کنم. هنوز زمان قطعی شروع این پروژه مشخص نیست، اما برنامهریزیهایی در این زمینه دارم.
خصوصیات من در فوتبال
من فردی منظم و وقتشناس هستم. در دو سال گذشته، حتی یک بار در تمرینات تأخیر نداشتهام و غیبت نکردهام، حتی در مواقعی که مصدوم یا محروم بودم، سر تمرین حاضر میشدم. مثلا، وقتی پایم شکست، با عصا در تمرینات شرکت میکردم.
الگوهای من در فوتبال و زندگی
در زندگی شخصی، پدرم برایم الگو بود و از او الهام میگرفتم. در فوتبال، بازیکنانی مانند کریم باقری و قدیر غفاری را بسیار دوست دارم. زمانی که در شموشک بازی میکردم، قدیر غفاری کاپیتان تیم بود و از او درسهای زیادی گرفتم. آقا کریم هم یکی از بزرگترین الگوهای من است که کسی نیست که او را دوست نداشته باشد.
تفریحات یک فرد شمالی
در حال حاضر، تفریحات خاصی نداریم و فرصت کمی برای استراحت و تفریح وجود دارد. گاهی با خانواده به کنسرت یا تئاتر میرویم یا برای شام به رستوران میرویم، هرچند این موارد کم اتفاق میافتد، چون شمالیها غذای خانگی را ترجیح میدهند. فست فود هم معمولاً نمیخوریم، مگر در موارد خاص و با اصرار دخترم دریا. در شمال، صبحانه غالباً برنج است و این رسم ما است که در سفرهای شمالی، صبحانه با برنج میخوریم.
باشگاههای بزرگ ایران
سپاهان تیمی قدرتمند و ریشهدار است و من هشت سال در این تیم بازی کردم، اما پرسپولیس جایگاه خاصی دارد؛ تماشاگران این تیم، عظمت آن را نشان میدهند. در سپاهان هم دوران خوبی داشتم و از آن رضایت کامل دارم. من از کودکی، فردی تنوعطلب نبودم و خدا را شکر، در دو تیم بزرگ ایران بازی کردم، که تجربهای عالی برایم بود. شروع کار من در شموشک نیز خاطرهانگیز است.
بازنشستگی و آینده خانوادگی
حرفه فوتبالی ما، خیلی سخت است و زمان زیادی را در اردوها و تمرینات میگذرانیم، که باعث دوری از خانواده میشود. به همین دلیل، پس از پایان دوران بازی، قصد دارم چند سال استراحت کنم، به خانوادهام برسم، آنها را به سفر ببرم و بیشتر با هم وقت بگذرانیم تا این سالها را جبران کنیم.
ورزشهای دیگر، والیبال
در دوران کودکی، علاقهمند به والیبال بودم و اصلاً فوتبالی نبودم. خانوادهام هم علاقهمند به والیبال بودند و مسیر زندگیام پس از آن تغییر کرد. زندگیام ساده و بیپیرایه بود و با وضعیت امروزی خیلی متفاوت است.
دختران، پُر از محبت پدری
همیشه گفته شده که دختران بابایی هستند، و من هم رابطهام با آنها بسیار نزدیک است. درباره تصمیمها و خواستههایشان، صددرصد حمایت میکنم و نمیتوانم به آنها نه بگویم.
پُز دادن دخترانه
دریا، دختر بزرگم، حالا متوجه شده است که من چه کسی هستم و گاهی در مدرسه در مورد من صحبت میکند. من هم سعی میکنم هر وقت فرصت داشته باشم، در جلسات مدرسهاش حضور یابم و حمایت کنم.