سوگواری هنری برای ناصر تقوایی؛ ستارهای که خاموش شد ولی راهگشا باقی ماند
سوگواری هنری برای ناصر تقوایی؛ ستارهای که خاموش شد اما راهگشایی همیشگی در سینمای ایران
نعیمه نظام دوست در واکنش به درگذشت ناصر تقوایی، ستارهای خاموش اما راهنمای همیشگی سینمای ایران، عشق و میراث او را ستایش کرد.

نعیمه نظام دوست متولد 23 آبان 1353 در تهران است و در فهرست بازیگران زن ایرانی دهه 50 جای دارد. او در خانوادهای هفتنفره اهل رشت به دنیا آمده و تحصیلات خود را تا دیپلم علوم تجربی و فوقدیپلم تصویر برداری ادامه داده است، اما پس از آن، تمرکز خود را بر بازیگری قرار داد و آن را جدیتر دنبال کرد.
او تصویر زیر را منتشر کرد و نوشت:
«استاد ناصر تقوایی در سکوت رفت، بیآنکه از سینما دل بریده باشد.»
در سوگ استاد ناصر تقوایی، ستارهای که خاموش شد ولی نورش همچنان راهنمای ما خواهد بود.
امروز ایران یکی از بزرگترین فیلمسازان و نویسندگانش را از دست داد. ناصر تقوایی، هنرمندی که همزمان معمار تصویر و شاعر روایت بود، در سن 84 سالگی چشم از جهان فرو بست.
او در آبادان به دنیا آمد؛ شهری که در تار و پودش گرمای نور، ریزهکاریهای زندگی مردم جنوب و شور و سختیهای آن را به تصویر کشید.
آثار او — از «آرامش در حضور دیگران»، «ناخدا خورشید»، «دایی جان ناپلئون» تا «کاغذ بیخط» — هرکدام زخمی بر چهره سینما بودند؛ زخمی از حقیقت، زیبایی و آنچه هست و آنچه باید باشد.
متأسفانه سالهاست که صدای گامهایش در عرصه کارگردانی نشنیدهام. او مدتهاست فیلم نساخته و پروژههایی که در مرحله طرح یا نیمهکاره باقی ماندهاند، فرصتهایی بودند که هرگز شکوفا نشدند.
در نبودن او، ما محروم شدیم — از روایتهای تیزبین، از تصویری که زبان و فرهنگ ما را میفهمد، و از دیدن تلاقی ادبیات و سینما به شکل اصیلش. هر فیلم تقوایی، فرصتی بود برای بازشناسی خود، و سکوت میان ساخت آثاری که میتوانستند باشند، زخمی تازه بر روح سینمای ایران بود.
اما مرگ پایان راه نیست. باید «یار دیرین را به یاد آوریم»، نه فقط برای آثارش، بلکه برای آن شور و عشقی که انگیزهاش بود: عشق به نور و تصویر، عشق به زبان و عشق به انسان. آنکه «سختی آزاد زیستن را برگزید»، اکنون به رهایی رسیده است. اگرچه دیگر فیلمی نمیسازد، اما میراثی از خود به جای گذاشته است که نسلها میتوانند از آن بیاموزند، الهام بگیرند و ادامه دهند.
باشد که یاد ناصر تقوایی در سینما همچون چراغی فروزان باقی بماند، و هنر ما هرگز فراموش نکند چه کسی راه را روشنتر کرد؛ با دیدی دقیق، روایت صادقانه و عشقی بومی که جهانی شد.