حمید فرخ نژاد و خیانت به وطن: داستان تاریک بازیگران ایرانی در مسیر خیانت و نفرت

چندی پیش حمید فرخ نژاد پس از دریافت کامل دستمزدش برای نقش‌آفرینی در یک سریال که در آن نقش مأمور امنیتی را بر عهده داشت، کشورش را ترک کرد. او سپس برای تثبیت جایگاه خود در میان وطن‌فروش‌های دیرینه، به شبکه‌های معاند پیوست تا چهره خود را به عنوان یک فرد وفادار به وطن نشان دهد. در همین مدت، رویداد دیگری نیز رخ داده است که ذهن‌ها را به خود مشغول می‌کند.

یک ماه قبل، حییم توپول، شناخته‌شده‌ترین بازیگر رژیم صهیونیستی، درگذشت و رسانه‌ها آن را خبر اول خود قرار دادند؛ اما چند روز بعد خانواده او در گفتگو با رسانه‌های اسرائیلی تأیید کردند که او در واقع «مامور موساد» بوده است. این بازیگر مشهور قرن بیستم، که با ایفای نقش در فیلم «ویولن‌زن روی بام» شناخته شد، از جایگاه یک ستاره جهانی برای کمک به موساد در خارج از اسرائیل بهره می‌برد.

پسر او، معروف به «عمو»، در مصاحبه با روزنامه جروزالم پست گفت: «او و خواهرانش می‌دانستند که پدرشان در عملیات‌های فوق‌سری موساد فعالیت داشته است.» او افزود: «پدرم به راحتی می‌توانست بدون هیچ‌گونه بازرسی و جستجوی بدنی، به هر مکانی که می‌خواست برود و اسناد موساد را جابجا کند، عکس و فیلم بگیرد و در عین حال کسی به او مشکوک نشود.» پسر توپول همچنین اشاره کرد که پدرش همیشه با تجهیزات پیشرفته مانند دوربین و ضبط‌صوت سفر می‌کرده است.

با نگاهی بی‌طرفانه، در حالی که موضع ما نسبت به رژیم اشغالگر و سازمان موساد آشکار است، باید گفت که یک بازیگر اسرائیلی پس از جهانی شدن، تمام عمر خود را وقف همکاری با سازمان‌های امنیتی این رژیم کرده است؛ در حالی که بازیگر ایرانی سابق و اکنون آمریکایی، که حتی یک هزارم شهرت توپول را ندارد، پس از دریافت دستمزدهای هنگفت و نقش‌آفرینی در نقش مأموران امنیتی، کشورش را ترک می‌کند و برای بازی در نقش‌های مشابه عذرخواهی می‌کند؛ این عذرخواهی‌ها بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم‌ها و نه همکاری با نهادهای امنیتی است.

پس از نمایش جهانی فیلم «ویولن‌زن روی بام»، که در سال 1971 ساخته شد، خانواده توپول نقل می‌کنند که خانه‌شان در لندن به دفتر موساد در انگلستان تبدیل شده بود. مقامات موساد، از جمله تسویکا مالخین، به صورت مکرر به خانه آن‌ها سفر می‌کردند تا عملیات‌های مختلف را اجرا و هدایت کنند. در یکی از این عملیات‌ها، پدر و مالخین برای نصب تجهیزات شنود در سفارت یک کشور عربی، به یکی از پایتخت‌های اروپایی سفر می‌کنند و دیوار مشترک آپارتمان را سوراخ می‌کنند. اما با پوشاندن تجهیزات دندانپزشکی و ادعای این که محل، یک مطب دندانپزشکی است، توانستند مأموریت خود را به انجام برسانند و پس از آن با شادی محل را ترک کنند.

حالا، با مرور این روایت‌ها، به شخصیت حمید فرخ نژاد برمی‌گردیم. پس از فرار از ایران، او در شبکه‌ای ظاهر شد که قبلاً با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، مصاحبه کرده بود و در آن او را منجی ملت ایران معرفی کرد. این اقدام نشان می‌دهد که فرخ نژاد برای رسیدن به منافع شخصی، به سخنانی سراسر انحرافی و خیانت‌آمیز متوسل شده است.

در پایان، اگر فیلم «اسب کهر را بنگر» را دیده باشید، حتماً به یاد دارید که شخصیت مانوئل آرتیگز، مبارز اسپانیایی، در لحظه‌ای تصمیم می‌گیرد که به جای کشتن دشمن خود، ابتدا خائن را هدف قرار دهد؛ چون در فرهنگ جهانی، خیانت به منافع ملی، پست و مطرود است. حالا، حمید فرخ نژاد که روزی در اوج شهرت و محبوبیت قرار داشت و با کارگردانان بزرگ ایران همکاری می‌کرد، حالا به تئاترهای زرد و سطح پایین روی آورده است؛ این همان مزد خیانت به وطن است. نگاه کنید به پوستر نمایش تازه‌ای که قرار است در آن بازی کند؛ طراحی و عنوان آن نشان از سخیف بودن و سطح نازل اثر دارد.

در نهایت، کسانی که دیگر اعتباری ندارند، اکنون در صدد ساختن فضایی امن برای خود هستند؛ فضایی که در آن بتوانند در قالب تئاتری برای علیرضا امیرقاسمی، یکی از بی‌مایه‌ترین ویدئوکلپ‌سازان لوس آنجلسی، خودنمایی کنند. هدفشان این است که مانند نمایش‌های کلیشه‌ای هنرپیشه‌های لاله‌زاری که پیش از انقلاب به صورت دوره‌گرد و با عده‌ای فریب‌خورده به اجرا می‌پرداختند، کسب و کاری تازه راه بیندازند و جیب‌هایشان را پر کنند.

چرا که همیشه ارزان‌ترین‌ها خیانتکاران هستند.

برای دیدن دیگر مطالب هنرمندان و اخبار هنر و رسانه، با سرویس ما همراه باشید.

در شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: اینستاگرام و اینستاگرام پلاس.