قیمت آثار هنری در ایران؛ عوامل، چالشها و نقش گالریها
قیمت آثار هنری چگونه تعیین میشود؟ عوامل موثر در ارزشگذاری و چالشهای بازار هنر در ایران
بررسی فرآیند قیمتگذاری آثار هنری، عوامل موثر و چالشهای بازار هنر در ایران و نقش گالریها در شکلگیری سلیقه و توسعه هنر معاصر

در شرایطی که بازار هنر در ایران با چالشهایی نظیر نوسانات اقتصادی، کاهش حمایتهای دولتی و تغییر در ذائقه عمومی مواجه است، برخی گالریها همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و نقش مهمی در حفظ و توسعه هنر معاصر ایفا میکنند. گالری «هما»، که در خیابان سنایی تهران قرار دارد، پس از ۱۴ سال فعالیت مستمر و برگزاری بیش از ۱۶۰ نمایشگاه، توانسته است در این فضای پرهیاهو باقی بماند و به حیات خود ادامه دهد.
برای درک بهتر فرآیند ورود آثار هنری به گالریها، نحوه قیمتگذاری آنها و چالشهایی که گالریداران با آن روبهرو هستند، به سراغ هنگامه معمری، مدیر گالری هما و هنرمند باسابقه این حوزه، رفتهایم. گفتوگویی که نقش گالریها در شکلگیری سلیقه هنری جامعه، محدودیتها، فرصتها و آینده این حرفه در ایران را روشن میسازد.
آثار هنری عمدتاً از چه مسیرهایی به گالریها راه مییابند؟
بیشتر آثار هنری از مسیرهای مختلفی وارد گالریها میشوند. بخش عمدهای از آنها در نتیجه فعالیتهای آکادمیک و در قالب نمایشگاههای پایان ترم دانشجویان هنر شکل میگیرند. همچنین، توصیههای کلکسیونرها و دیلرهای هنری نقش مهمی در معرفی آثار دارند. اما گالری هما رویکرد خاص خود را دارد؛ ما سالهاست رویداد «منتخب نسل نو» را برگزار میکنیم که به بررسی و ارزیابی نسل جوان هنرمندان میپردازد و فرصتی برای ورود آنان به فضای حرفهای هنر فراهم میآورد. این رویکرد باعث شده است که همواره با نسل جدید در تماس باشیم و آثار نوآورانه را معرفی کنیم.
قیمتگذاری آثار هنری بر چه اساسی انجام میشود و چه عواملی در تعیین ارزش اثر مؤثرند؟
قیمتگذاری آثار هنری فرآیندی پیچیده و چندوجهی است. عوامل متعددی مانند سابقه هنرمند، فرآیند خلق اثر، هزینههای تولید و تاریخچه فعالیتهای هنری او در تعیین قیمت نقش دارند. اما مهمترین عامل، مفهوم برندینگ هنرمند است؛ یعنی جایگاه و شناختی که هنرمند در بازار و نزد مخاطبان دارد. این برندینگ نتیجه سالها تلاش، برگزاری نمایشگاهها، نقدهای هنری و پذیرش اجتماعی است. بنابراین، قیمت تنها یک عدد مالی نیست، بلکه نشاندهنده جایگاه و اعتبار هنرمند در عرصه هنر است.
وضعیت اقتصادی کنونی چه تأثیری بر فعالیتهای گالریداران داشته و چه راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟
سالهای اخیر را میتوان یکی از سختترین دورههای اقتصادی در ایران دانست. فشارهای اقتصادی بر بخش خصوصی بسیار زیاد است و در نتیجه، گالریها نیز راهکارهای جدیدی برای ادامه فعالیت یافتهاند. نمونهای از این تغییرات، شکلگیری شبکههایی از فضاهای نمایش در مراکز خرید، کافهها و استورهای مفهومی است که علاوه بر نمایش آثار، به فرهنگسازی و ارتباط جدید با مخاطب کمک میکنند. رویدادهای هفتگی و ماهانه در این فضاها به بخشی از فرهنگ مصرف طبقات متوسط و بالا تبدیل شدهاند، اگرچه بخش زیادی از جامعه هنوز به این فضاها دسترسی ندارد. این شرایط، هرچند بحرانزا هستند، اما فرصتهایی نو برای گالریداران نیز فراهم کردهاند.
با توجه به وضعیت فعلی بازار هنر، آیا خریداران و مجموعهداران توان و رغبت کافی برای خرید آثار هنری دارند؟
در حال حاضر، بیشتر خریداران حرفهای هنر، کارآفرینان و صاحبان صنایع هستند. اما با توجه به ناترازیهای اقتصادی، سقوط ارزش ریال و تحریمها، انگیزه و توان مالی کلکسیونرهای جدی کاهش یافته است. این وضعیت باعث رکود بازار هنر شده و خرید و فروش آثار که در گذشته رونق داشت، اکنون محدود و محتاطانهتر انجام میشود.
برخی معتقدند گالریداران نقش مهمی در شکلگیری و هدایت سلیقه عمومی دارند. نظر شما در این باره چیست؟
قطعاً این نظر صحت دارد. گالریداران نقش «نگهبانان سلیقه جمعی» را دارند. در طول تاریخ معاصر هنر، گالریها به عنوان مراقبان و شکلدهندگان روند هنری ظاهر شدهاند و نقش آنها به اندازه هنرمندان مهم بوده است. تاریخ هنر نشان میدهد که تاثیر گالریهای خاص، حتی در کنار هنرمندان بزرگ، بسیار برجسته است؛ برای نمونه، نقش کستلی در هنر نیویورک کمتر از وارهول نبوده است. امروز نیز، گالریهایی مانند گلیمچر و نسلهای بعدی آن، جایگاهی مشابه دارند. بنابراین، گالریها نه تنها نمایشدهنده آثار هستند، بلکه در جهتگیری و شکلگیری جریانهای هنری نقش کلیدی ایفا میکنند.
حمایتهای دولتی و نهادهای فرهنگی تا چه حد در رشد و پایداری گالریها مؤثر بودهاند؟
من معتقدم که حمایتهای دولتی اغلب همراه با چشمداشتها و محدودیتهایی است که در نهایت به ضرر هنر تمام میشود. هنر وقتی وابسته به حمایت دولتی باشد، مانند پرندهای در قفس است که نمیتواند آزادانه پرواز کند. نمونه بارز این موضوع را میتوان در سینمای ایران دید؛ وابستگی شدید به نهادهای دولتی، منجر به رکود و کاهش خلاقیت شده است.
آینده گالریداری در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
آینده گالریداری در ایران با چالشهای زیادی روبهرو است. فاصله فناوری، عقبماندگی اقتصادی و مشکلات فرهنگی، روند تحولات را کند و پرموانع کرده است. اما، با برنامهریزی درست و گامهای هدفمند، امکان حرکت به سمت آیندهای روشن و همگام با جهان وجود دارد. خطر این است که به دلیل شرایط اقتصادی و فرهنگی، ایران دههها از روندهای جهانی عقب بماند و جبران این فاصله کار آسانی نباشد. در نتیجه، گالریداران و هنرمندان باید با خلاقیت، نوآوری و مقاومت، مسیر خود را در این شرایط دشوار بیابند.
بازدید از گالریهای هنری
امروزه، گالریگردی به عنوان یکی از جنبههای گردشگری شهری شناخته میشود که میتواند نقش مهمی در تقویت اقتصاد هنر ایفا کند، اما در عمل، این تجربه برای بخش زیادی از مردم تهران همچنان دستنیافتنی باقی مانده است. در شهر بیش از ۱۰۰ گالری رسمی وجود دارد، اما اغلب این فضاها بیشتر برای اقلیت خاصی از جامعه طراحی شدهاند؛ جایی که سرمایهداران و هنرمندان معدود فرصت دیده شدن مییابند، در حالی که بخش قابل توجهی از مردم از دسترسی به هنرهای تجسمی و این فضاها محروم ماندهاند.
این وضعیت ریشه در تاریخچه مجموعهداری هنری در ایران دارد؛ سابقهای که چندان طولانی نیست و نخستین نمونههای مدرن آن را میتوان در دوران ناصرالدینشاه قاجار دید. او در کاخ گلستان و ارگ سلطنتی فضاهایی برای جمعآوری و نمایش آثار هنری ایجاد کرد. انگیزههای پشت این اقدامات چندگانه و تا حدی مبهم بودند؛ آیا این اقدامها واقعاً نشاندهنده علاقه واقعی به هنر بودند یا صرفاً نمادی از قدرت و ثروت؟ این ابهام همچنان بر وضعیت مجموعهداری و گالریداری در ایران تأثیر گذاشته است. با گذشت بیش از یک قرن، هنر و بازار آن هنوز جایگاه حقیقی خود را در زندگی روزمره مردم ایران نیافتهاند، و گالریگردی بیشتر به عنوان یک فعالیت نمایشی برای گروهی محدود دیده میشود که امکان حضور در این فضاها را دارند.