کد خبر: 42967

پشت صحنه و داستان جذاب فیلم مارمولک بعد ۲۱ سال

پشت صحنه بی‌نظیر فیلم "مارمولک" بعد از 21 سال + ویدیو و داستان جذاب بازیگران

پشت صحنه بی‌نظیر فیلم "مارمولک" پس از ۲۱ سال؛ ویدیو، داستان بازیگران و نکات جذاب ساخته کمال تبریزی

پشت صحنه بی‌نظیر فیلم "مارمولک" بعد از 21 سال + ویدیو و داستان جذاب بازیگران

فیلم مارمولک، یک اثر ایرانی در ژانر کمدی-درام است که به کارگردانی کمال تبریزی ساخته شده و در سال 1382 منتشر شد. منوچهر محمدی تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده داشت، و پیمان قاسم‌خانی نویسندگی آن را انجام داد. بازیگر اصلی فیلم، پرویز پرستویی، نقش‌آفرینی می‌کند.

داستان فیلم بر گرفته از فیلم‌های ما فرشته نیستیم (1989) و زائر (1923) اثر چارلی چاپلین است، که با بومی‌سازی و تغییرات خاص، نگاهی نو به موضوع روحانیت و جامعه ارائه می‌دهد. از مکان‌های اصلی فیلم‌برداری می‌توان به آهار، مسجد و مدرسه حاج قنبرعلی خان در تهران اشاره کرد.

روایت حکایت قصه مروارید سرگذشت

رضا مثقالی که با نام رضا مارمولک شناخته می‌شود، سابقه‌دار در سرقت‌های مسلحانه است که چندین بار دستگیر و زندانی شده است. در آخرین بازداشت، اتهام او سرقت مسلحانه است و او را به زندانی می‌برند که مدیر آن، آقای مجاور، فردی بسیار سخت‌گیر و سرسخت است. آقای مجاور باور دارد باید با روش‌های خاص و سخت‌گیرانه، مجرمان را به گونه‌ای تربیت کرد که حتی به فکر انجام جرم نیفتند؛ و معتقد است باید زندانیان را به زور هم که شده، وادار به اصلاح کرد تا راهی به بهشت بیابند.

در حادثه‌ای، رضا مجروح می‌شود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می‌گردد. در آنجا، لباس یک روحانی بیمار را می‌دزدد و با پوشیدن آن، موفق به فرار می‌شود. با استفاده از این لباس، در حالی که مصونیت یافته است، به یک شهرک مرزی می‌رود تا از طریق گذرنامه جعلی کشور را ترک کند. اما اشتباهاً با روحانی‌ای که قرار بود امام جماعت آن روستا باشد، اشتباه گرفته می‌شود و مسئولیت امامت مسجد روستا بر عهده‌اش گذاشته می‌شود. او با روش‌های خاص خود، مردم را موعظه و راهنمایی می‌کند و چندین عمل خلافش به عنوان کارهای نیکو و خیر تعبیر می‌شود. به تدریج، در آن روستا محبوبیت پیدا می‌کند و شخصیتش تغییر می‌کند، لباس و جایگاه جدیدش او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به کارهای مثبت روی می‌آورد. نامش در روستا بر سر زبان‌ها می‌افتد و به سمت فعالیت‌های سازنده سوق پیدا می‌کند تا اینکه آقای مجاور، رئیس زندان که همواره در پی او است، به سراغش می‌آید؛ اما دیگر تمایلی ندارد که او را با دستبند دستگیر کند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار