روایت مجتبی شکوری از زندگی، اعترافات تلخ، دروغ درباره رتبه کنکور و داستان تجاوز جنسی در کودکی

دکتر مجتبی شکوری، روانشناس برجسته ایرانی، در حال حاضر 38 ساله و اهل تهران است. او فارغ‌التحصیل رشته علوم سیاسی می‌باشد و یکی از چهره‌های شناخته شده در حوزه آموزش و اندیشه است. شکوری با حضور در برنامه تلویزیونی «کتاب باز» و پادکست «رادیو راه» به شهرت رسیده است.

زندگینامه دکتر مجتبی شکوری

دکتر مجتبی شکوری در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در شهر تهران به دنیا آمد. او در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافت؛ پدر و مادرش هر دو معلم بودند و فضای تربیتی خانواده‌اش او را از کودکی با ارزش‌های آموزش و پرورش و اهمیت مطالعه آشنا کرد.

با این حال، دوران کودکی او بدون چالش نبود. در حدود سن چهار سالگی، به دلیل حادثه‌ای دچار شوک شد و نتیجه آن، لکنت زبان بود که چندین سال همراه او باقی ماند. با تلاش و درمان مداوم، او توانست تا حد زیادی بر این مشکل غلبه کند، هرچند گاهی در موقعیت‌های پرتنش هنوز ردپایی از آن دیده می‌شود.

دوران تحصیل در مدرسه برای او سرشار از شور و هیجان بود و خودش درباره آن دوران گفته است که در آن زمان، رفتارهای شیطنت‌آمیزی داشت.

مجتبی شکوری یکی از رویدادهایی که برای او تعریف شده، ماجرای آتش زدن تخته‌سیاه و ریختن داروی خواب‌آور در چای معلمان است.

این نوع رفتارها چندین بار او را تا مرز اخراج از مدرسه کشاند، اما همان روحیه پرانرژی و کنجکاوی او بعدها در شکل‌گیری مسیر فکری‌اش نقش حیاتی ایفا کرد.

رتبه چهارمای کنکور

در دوران نوجوانی، مجتبی شکوری دانش‌آموزی معمولی بود و علاقه زیادی به درس نداشت. اما با دیدن تلاش‌های والدین و تأثیر رفتارهایش بر آنان، تصمیم گرفت مسیر زندگی‌اش را تغییر دهد.

این تصمیم منجر به قبولی در کنکور سراسری و ورود به رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف شد. او با کسب رتبه ۴۸ وارد دانشگاه شد و چند سال بعد در مصاحبه‌ای اعلام کرد که این رتبه با استفاده از سهمیه کسب شده است.

در طول زمان، او متوجه شد که رشته مکانیک با شخصیت و روحیه‌اش سازگار نیست، بنابراین مسیر تحصیلی خود را تغییر داد و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا به رشته علوم سیاسی روی آورد.

در گفت‌وگوهای متعدد خود اظهار کرده است که از همان ابتدا به فلسفه و موضوعات انسانی علاقه‌مند بوده، و رشته مهندسی را به‌طور ناخواسته انتخاب کرده است.

شروع فعالیت حرفه‌ای او با تدریس فیزیک در مدارس بود، اما به تدریج وارد حوزه مشاوره و آموزش فردی شد.

نقطه عطف در زندگی حرفه‌ای‌اش، حضور در برنامه تلویزیونی «کتاب باز» بود، جایی که با گفتگوهایش درباره کتاب و زندگی، به یکی از چهره‌های شناخته‌شده در میان علاقه‌مندان فرهنگ و تفکر تبدیل شد.

پس از آن، با تولید پادکست «رادیو راه»، به بررسی مسائل انسانی و فلسفی از دیدگاهی ساده و قابل فهم برای عموم پرداخت.

همسر و فرزندانم

مجتبی شکوری در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ با همسرش که هم‌کلاسی‌اش در دوران دانشگاه بوده، ازدواج کرده است. او در مصاحبه‌ها بیان کرده است که از زمان دانشجویی به همسرش علاقه‌مند بوده، اما این احساس را مدت‌ها مخفی نگه داشته بود. تنها یک ماه پس از ابراز احساس، پاسخ مثبت دریافت کرده و با هم ازدواج کرده‌اند. همسرش تحصیلات دانشگاهی دارد و او را به عنوان فردی آرام، صمیمی و دوست‌داشتنی توصیف می‌کند.

در صحبت‌هایش، مجتبی شکوری اشاره کرده است که رابطه‌شان بر پایه دوستی و تفاهم است و از حمایت‌های همسرش در مسیر حرفه‌ای و زندگی شخصی‌اش بسیار سخن گفته است. اطلاعات بیشتری درباره جزئیات زندگی خصوصی او، مانند فرزندان یا محل سکونتش، در منابع عمومی منتشر نشده است.

داستان دروغین درباره رتبه کنکور

یکی از جنجال‌برانگیزترین قسمت‌های زندگی مجتبی شکوری، موضوع رتبه کنکور او بود. او در برنامه تلویزیونی خود اعتراف کرد که درباره رتبه‌اش دروغ گفته است و این موضوع را یکی از بزرگ‌ترین زخم‌های درونی‌اش عنوان کرد.

او با صداقت پذیرفت که رتبه ۴۸ کنکور را با سهمیه کسب کرده و سال‌ها از گفتن این حقیقت احساس شرمندگی می‌کرده است.

این اعتراف واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت؛ برخی از او به خاطر صداقت‌اش تقدیر کردند، در حالی که دیگران به خاطر اشتباه‌اش انتقاد کردند.

با وجود این حواشی، شکوری همچنان به عنوان یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار در حوزه آموزش، تفکر و خودشناسی شناخته می‌شود. نگاه آرام، رفتار انسانی و شیوه ساده‌گویی او باعث شده است که بسیاری از مخاطبان با سخنانش ارتباط برقرار کنند.

او در سخنرانی‌ها و برنامه‌هایش تأکید دارد که انسان باید با پذیرش گذشته، حقیقت را بپذیرد و با آگاهی از خطاهایش، مسیر رشد را ادامه دهد.

اعترافات تلخ درباره سوءاستفاده جنسی

مجتبی شکوری در برنامه «اکنون» با احسان سروش صحت حضور یافت و درباره حوادثی که در دوران کودکی‌اش رخ داده است، صحبت کرد. او اعلام کرد که در کودکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. بر اساس گفته‌های او، این اتفاق زمانی برایش رخ داد که هفت سال داشت و در کلاس اول تحصیل می‌کرد. مجتبی شکوری اظهار داشت که این راز برای ۳۱ سال در دلش مخفی مانده بود و او را دچار عذاب و رنج شدیدی کرده بود، تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت این موضوع را فاش کند.

او ادامه داد که پس از وقوع این حادثه، احساسات و افکار بسیار سختی را تحمل کرده است، اما با تصمیم به صحبت کردن، قصد دارد این تجربه تلخ را با دیگران به اشتراک بگذارد و از اهمیت گفت‌وگو درباره چنین مسائلی سخن گفت.