رویای ریحانه؛ سریالی صمیمی درباره خانواده و امید
رویای ریحانه؛ سریالی صمیمی و پرصدا درباره خانواده، امید و تولد با بازی بازیگران مطرح
سریال رؤیای ریحانه، اثر اجتماعی و خانوادگی با بازیگران مطرح، داستان امید، خانواده و تولد را در فضای صمیمی و پرصدا روایت میکند.

در زمانی که بسیاری از مخاطبان به سمت سریالهای شبکه نمایش خانگی گرایش یافتهاند، تلویزیون همچنان تلاش میکند با تولید آثار اجتماعی و خانوادگی، جایگاه خود را حفظ کند. یکی از جدیدترین تولیدات در این حوزه، سریال «رؤیای ریحانه» است که در حال حاضر از شبکه دو سیما پخش میشود.
این مجموعه، به کارگردانی میثم حسنزاده و تهیهکنندگی احمد نوجوان، در قالب دو فصل و ساختاری اپیزودیک ساخته شده است. محور اصلی داستان، یک زایشگاه وقفی است که به دلیل مشکلات مالی در آستانه تعطیلی قرار دارد. کارکنان این مرکز با همکاری مردم و خیرین تلاش میکنند تا آن را نگه دارند، و در هر قسمت، داستانهایی از خانوادههایی روایت میشود که تولد نوزادشان، زندگیشان را تغییر داده است.
به گفته تهیهکننده، «رؤیای ریحانه» یکی از نخستین سریالهایی است که بهطور تخصصی به موضوع فرزندآوری و ارزشهای خانواده میپردازد. با این حال، سازندگان سعی کردهاند همزمان با انتقال پیامهای آموزشی و فرهنگی، به جنبههای دراماتیک و انسانی داستان نیز توجه داشته باشند.
در این سریال، جمعی از بازیگران شناختهشده و جوان نقشآفرینی میکنند؛ از جمله مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، محمدرضا رهبری، هانیه غلامی، رابعه اسکویی، مهلقا مینوشزاد، صحرا اسداللهی، مینا نوروزی و میلاد خزاعی. هرچند روایت سریال تا حدی نمادین و ایدئولوژیک است، اما حضور بازیگران مجرب و تمرکز بر مفاهیمی چون امید، همدلی و تولد، باعث شده است «رؤیای ریحانه» در میان مخاطبان تلویزیونی جایگاه خاصی پیدا کند. در ادامه، گفتوگوهایی با دو تن از بازیگران این سریال انجام خواهیم داد تا از زبان آنها به عمق و جزئیات این اثر پی ببریم و نظراتشان درباره پیامها و تجربیات حضور در این پروژه را بشنویم.
یک تجربهی متفاوت در نقش زهرا صادقی
نیلوفر شهیدی در نقش زهرا صادقی در این سریال، تصویری واقعی و قابل باور از یک مدیر سختکوش و مسئولیتپذیر ارائه داده است. زهرا فردی است که با تمام وجود تلاش میکند کسبوکار ارثی از پدرش را حفظ کند و در مسیر پرمخاطره و چالشبرانگیز، آن را به سمت رشد هدایت کند. این نقش با پیچیدگیهای خاص خود، فرصت مناسبی برای نیلوفر فراهم کرد تا استعدادهای بازیگریاش را در حوزهای متفاوت به نمایش بگذارد.
شهیدی در مورد جذابیتهای این شخصیت اظهار داشت: «در نگاه اول، زهرا ممکن است ظاهر سادهای داشته باشد، اما با ورود به دنیای سریال، متوجه میشوید که چالشها و مسئولیتهای زندگیاش چقدر پیچیده و پررنگ است. ایفای این نقش برای من تجربهای متفاوت و لذتبخش بود.»
فعالیت در محیطی پرانرژی
فضای کلی سریال رؤیای ریحانه سرشار از انرژی است و بیشتر شخصیتها با روحیهای شاد و شوخطبع وارد داستان میشوند. شهیدی میگوید که این نوع بازی برایش تازه و متفاوت بوده است: «در واقع، من بیشتر در نقشهای جدی بازی کرده بودم و این فضای طنز و شادی برایم چالشبرانگیز بود. بازی در کنار میلاد خزایی که در زندگی واقعی فردی جدی است؛ اما در این سریال سعی داشت نقش خود را با طنزی ظریف و متفاوت ایفا کند، کار را برایم سختتر میکرد. حفظ تمرکز در چنین فضایی گاهی واقعاً دشوار بود، اما همین موضوع باعث شد بیشتر به نقش و فضای سریال نزدیک شوم.»
یکی از خاطرات به یادماندنی این بازیگر از پشتصحنه، مربوط به سکانسی است که در آن یک لوله ترکیده و فضای طنز و خندهآوری شکل گرفت: «همبازیام، صحرا اسداللهی، آنقدر با بازی و دیالوگهایش من را میخنداند که کنترل خودم را نمیدانستم. چندین بار مجبور شدیم سکانس را تکرار کنیم؛ زیرا هر بار از شدت خنده، تمرکزم را از دست میدادم. این لحظات باعث زندهتر شدن فضای سریال میشد و نشاندهنده روحیه شاد و صمیمی گروه بود.»
فضای گرم و دوستانه پشتصحنه نیز یکی از نقاط قوت این پروژه محسوب میشود. شهیدی بیان میکند: «از همان روزهای اول، تمامی اعضای گروه مثل یک خانواده واقعی با هم رفتار میکردند و رفاقت، حمایت و احترام متقابل در بین تیم به وضوح دیده میشد. گرچه در داستان تضادهایی میان شخصیتها وجود داشت که روایت را جذابتر میکرد، اما این تفاوتها هرگز به روابط شخصی آسیب نرساند. این انرژی مثبت و حس همدلی را امیدواریم بتوانیم به مخاطب انتقال دهیم، چرا که برای من مهمترین هدف، خلق لحظاتی خوشایند و دلنشین برای بیننده بود.»
موانع و مشکلات نقش «آذر» و شباهتهای شخصیتی او
هانیه غلامی، بازیگر نقش «آذر حسینی» در سریال رؤیای ریحانه، این پروژه را تجربهای متفاوت در مسیر حرفهای خود میداند. او در توضیح این موضوع بیان میکند که در ابتدا تصور نمیکرد نقش یا فضای کار چندان پیچیده باشد، اما پس از مطالعه فیلمنامه و شروع همکاری، متوجه شد با چالشی جدید روبرو شده است. غلامی میگوید: «در آن زمان درگیر پروژه دیگری بودم و هماهنگی بین دو کار برایم دشوار بود، اما متن این سریال آنقدر برایم جذاب بود که تصمیم گرفتم آن را بپذیرم. از همانجا مشکلات شروع شد.»
غلامی بر این باور است که یکی از دلایل انتخاب او برای نقش آذر، شباهتهای شخصیتیاش با این کاراکتر بوده است: «در من نوعی احساس مسئولیت و سختگیری وجود دارد که در آذر هم مشاهده میشود. شاید همین شباهت باعث شد احساس نزدیکی بیشتری به نقش پیدا کنم.» با این حال، ناآشنایی کامل او با فضای پزشکی، اجرای نقش را برایش دشوارتر کرد. برای طبیعیتر نشان دادن بازی، تمرین مهارتهایی مانند تزریق، گفتگو با پزشکان و حضور در بیمارستان بخشی از فرآیند آمادهسازیاش بود. او خاطراتی از روزهایی یاد میکند که همراه با مهلقا مینوشزاد در بیمارستان حاضر میشدند و گاهی اوقات آنها را با پرستاران اشتباه میگرفتند: «این تجربه برایم هم چالشانگیز و هم لذتبخش بود. به نظر من، بخشی از موفقیت ما در باورپذیر نشان دادن نقشها، به همین تلاشها برمیگردد.»
لقاح مصنوعی: موضوعی نو در برنامههای تلویزیونی
فضای پشتصحنه سریال برای هانیه غلامی تجربهای منحصر به فرد بود. او درباره این تجربه گفت: «پشتصحنه بسیار حرفهای، آرام و منظم بود. تمامی اعضای تیم، از کارگردان گرفته تا تدارکات، با تمرکز و احساس مسئولیت کامل در کارشان فعالیت میکردند. با توجه به موضوع سریال که درباره سلامت، بارداری و فرزندآوری است، این حس مسئولیت طبیعی بود. همه در تلاش بودند تا واقعیتها را با دقت و صداقت به تصویر بکشند. من به این رویکرد بسیار احترام میگذارم و احساس میکردم تیم، رسالت خود را درک کرده است.»
یکی از موضوعات مهم در سریال، مسأله IVF یا لقاح مصنوعی است که غلامی معتقد است پیشتر کمتر در تلویزیون به آن پرداخته شده است. او درباره اهمیت این موضوع اظهار داشت: «این مسأله اهمیت زیادی دارد؛ چون بسیاری از افراد، حتی با وجود دسترسی به رسانهها، اطلاعات کافی درباره آن ندارند. بنابراین، پرداختن به این موضوعات، جنبه آموزشی و آگاهیبخشی دارد.»
این بازیگر درباره خاطرات خاص خود از پشتصحنه سریال صحبت میکند و میگوید: «یکی از لحظات فراموشنشدنی در فیلمبرداری زمانی بود که نوزادان را وارد صحنه میکردند. این لحظات واقعاً خاص و دلنشین بودند؛ زیرا با نوعی از «بازیگری» روبهرو بودیم که تنها چند ساعت یا چند روز از تولدش گذشته بود.»
هانیه غلامی در مورد فعالیتهای اخیر خود در تلویزیون اظهار میدارد که اکنون زمان آن رسیده است که با دقت بیشتری در انتخاب نقشها عمل کند. او ترجیح میدهد کیفیت بازی خود را بر کمیت حضور در آثار ترجیح دهد. غلامی همچنین از دریافت پیشنهادهای جدید خبر داده است.