کد خبر: 42390

ماهایا پطروسیان از عشق بی‌پایان مادر و تصویر غم‌انگیز او بر سر مزار

تصویر غم‌انگیز بی‌قراری ماهایا پطروسیان بر سر مزار مادر و روایت زندگی و عشق بی‌پایان او

ماهایا پطروسیان در پی درگذشت مادرش، از عشق بی‌پایان، قدرت، و فداکاری‌های او سخن گفت و تصویری غم‌انگیز و پرمعنا از مهر و محبت مادرانه ارائه داد.

تصویر غم‌انگیز بی‌قراری ماهایا پطروسیان بر سر مزار مادر و روایت زندگی و عشق بی‌پایان او

ماهایا پطروسیان، بازیگر سینما، پس از درگذشت مادرش، این متن را منتشر کرد:

نوشتن و گفتن درباره «مادر» هر چه باشد، هر زبانی که به کار ببریم، نمی‌تواند حال و هوای انسان را به طور کامل بازتاب دهد. توصیف مادر هر چه باشد، کامل و جامع نیست، و تنها قلب است که با تمام وجود، آن را درک می‌کند و بس.

در اینجا من فقط می‌خواهم درباره مادرم به عنوان «یک زن» صحبت کنم. زنی که از زمانه و محیط خود جلوتر بود. زنی قدرتمند، خودساخته و موفق، هم در زندگی و کار و هم در مادری... مادرم زندگی‌اش را کاملاً بر پایه خودش بنا نهاد، در زمانی که بسیاری از زنان تحصیلات عالی نداشتند، او تحصیلات خود را به پایان رساند و وارد عرصه کار شد. کاری سخت و دشوار، با پشتکار، قدرت و هوشی فوق‌العاده. مادرم زندگی‌اش را همانگونه که تصور می‌کرد و می‌خواست، با توانایی‌های منحصر به فرد خود ساخت، در حالی که از خانواده‌ای مرفه نبود، و هر چه داشت و ساخت، با همت خودش بود.

برای سه فرزندش، خواهرم «شیده»، برادرم «ماکان» و من که کوچک‌ترین هستم، مادری نمونه و بی‌نظیر بود. هر کدام از ما را با تمام توان حمایت کرد و در مسیر تحصیل و رشد، بهترین‌ها را برایمان فراهم آورد. او بیشتر از ما خوشحال و راضی بود و غم‌ها و بیماری‌هایمان او را غمگین می‌کرد.

ما سه نفر به خاطر مادر در زندگی به جایگاه‌هایی رسیدیم که امروز داریم، و هر چه داریم، از اوست. حتی پیش از درگذشت پدر، مادر هرگز نیاز یا نیازی را نشان نداد و همواره پناه و تکیه‌گاه ما بود. در این سه سال آخر، با تنها شدنش، تنها فرصت یافتیم که گاهی، تنها گاهی، با کمک‌هایی در حد رسیدگی‌های مادر و فرزند، احساس رضایت کنیم.

تصویر مادرم برای من همیشه زنی زیبا، مدیر و دقیق است، در عین حال لطیف و حساس. زنی با قدم‌هایی استوار و پر سرعت، که حتی در نوجوانی و در اوج توان جسمانی و ورزشی، وقتی با او قدم می‌زدم، چند قدم عقب‌تر بودم... و او را از پشت می‌دیدم که چگونه با عزم و سرعت، قدم برمی‌داشت و می‌رفت.

جای او، این زن استثنایی و نازنین مهرماه، برای ما پر نشدنی است... و این فقدان همیشگی خواهد بود.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار