روایت جالب داریوش ارجمند از خواستگاریش: «به فرشته گفتم هرکسی ما را دید، اسمش را بگویید تا کارت عروسی بفرستم!»
گزاره ۲۴: استاد داریوش ارجمند، نماد هنر و سینمای ایران، با تحصیلات عالی و عشق بیپایان به ایران و اسلام، آثار بینظیر و ارزشی خلق میکند که نشان از تعهد و بزرگی او دارد.

در سال اول ورودم به دانشگاه مشهد، در کلاس آقای دکتر علی شریعتی، دختری را دیدم که در همان نگاه اول از او خوشم آمد.
چهار سال در آن دانشگاه تحصیل کردیم و همیشه به آن خانم علاقهمند بودم، بدون اینکه بین ما صحبت یا رابطهای رد و بدل شود.
در سال چهارم، پس از پایان امتحانات، در حیاط دانشگاه منتظر او ایستادم تا از پلهها پایین بیاید. او آمد و با هم سلام و علیک کردیم و چند قدمی در خارج از دانشگاه راه رفتیم.
او از من پرسید: «آقای ارجمند، با من کجا میآیید؟» گفتم: «میخواهم شما را به خانه برسانم.» او با تعجب گفت: «صورت خوبی ندارد. بقیه ما را میبینند.» من پاسخ دادم: «اشکالی ندارد.»
هرگاه ما را میدیدند، شما نامش را بگویید تا من برایش کارت دعوت عروسی بفرستم. اینگونه من از ایشان خواستگاری کردم.
دو سه شب بعد، همراه با والدینم به خانه ایشان رفتیم و مراسم را بسیار ساده برگزار کردیم. در طول چهار سال تحصیل، شناخت کاملی از همسرم پیدا کرده بودم و بین ما نوعی همترازی و تفاهم وجود داشت.