سقوط هنری هاشمی پس از مقایسه نادرست برهنگی گلشیفته
سقوط هنری سیدجواد هاشمی در پی مقایسه نادرست برهنگی گلشیفته فراهانی و انتقادات عجیب
بررسی سقوط هنری سیدجواد هاشمی در پی مقایسه نادرست برهنگی گلشیفته فراهانی و انتقادات عجیب

اگر هنوز هم فیلم سینمایی «اخراجیهای ۱» را یکی از آثار موفق سینمای ایران میدانیم، بخشی از محبوبیت آن به خاطر نوع طنزی است که مخاطب را میخنداند؛ اما بدون تردید، بخش عمدهای از جذابیت این فیلم به زیرمتنهایی برمیگردد که کارگردان و نویسنده آن با هوشمندی در لابهلای صحنهها و مونولوگها جای داده و به ذهن تماشاگران هدیه میکند؛ مفاهیمی مانند «ظاهر و درون»، «ریا و اخلاص»، «فریبکاری و سادگی» و موارد مشابه.
شاید راز محبوبیت سیدجواد هاشمی در آن فیلم و دیگر آثارش، در نگاه عقلانی او و برخورد صحیحش با این تقابلها نهفته باشد؛ جایی که او در نقش «برادر مرتضی» در «اخراجیها» مقابل تمام حرف و حدیثها میایستد و از گروه اخراجیها دفاع میکند. در این میان، کشمکشها ادامه مییابد و نگاه سطحی و فریبکارانه، که با ریا آمیخته است، به سمت جریان مقابل حمله میکند و پیش میرود. در این بین، مرتضی هم دفاع میکند و هم هشدار میدهد تا اینکه سرانجام، مجید سوزوکی به عنوان قهرمان داستان، جایگزین میشود؛ در آن لحظه، زمستان رفت و روسیاهی بر جای ماند.
این مقدمه کوتاه برای یادآوری یک نکته اساسی است: شخصیت و کاراکتر هنری سیدجواد هاشمی در طول چند دهه فعالیت هنریاش در سطح کشور، همواره از همین نگاه عقلانی تأثیر پذیرفته و در آثارش دیده شده است. به عبارت دیگر، این سبک رفتاری نه تنها در «اخراجیها»، بلکه در سایر آثار او، چه در نقش بازیگر و چه در مقام کارگردان و نویسنده، تکرار شده و به نوعی کلیشهای در نظر مخاطبان بدل شده است.
به همین دلیل است که گاهی در برخی نقشآفرینیهای او در سینما و تلویزیون، مخاطبان به شوخیهای مجازی واکنش نشان میدهند؛ کسانی که احساس میکنند کلیشه ذهنیشان شکسته شده است، بلافاصله واکنش میدهند و مقایسه میکنند. البته باید پذیرفت این موضوع بخشی از ذات بازیگری است و نمیتوان از یک هنرمند انتظار داشت همیشه در نقشهای متفاوت و ظاهرهای متنوع ظاهر شود.
مصاحبه اخیر سیدجواد هاشمی، نه تنها عجیب و غریب است بلکه با نگاهی که پیشتر از او دیدهایم، فاصله زیادی دارد. نگاهی که با باورهای منطقی و هوشمندانهاش که در آثارش مشهود است، در تناقض است و میتواند به سقوط او در ورطه باورهای نادرست منجر شود. او در این مصاحبه، با مثالهای نادرست، بیتوجهی به جزئیات مهم و مقایسههای عجیب، نتیجهگیریهای نادرستی انجام میدهد.
در گذشته، اگر درباره گلشیفته فراهانی صحبت میشد، او را با نقشآفرینیهای ماندگاری مانند «درخت گلابی»، «میم مثل مادر» و «درباره الی» میشناختیم. اما در سالهای اخیر، نام او با موضوعات دیگری گره خورده است که فاصله زیادی با جامعه ایرانی دارد؛ نه مهاجرت او، نه بازی در هالیوود، بلکه انتشار تصاویر برهنه و نقشهای اروتیک او است که به دلیل خاص بودن، تعداد کمی از بازیگران در سینمای هالیوود حاضر به پذیرش آن هستند.
همانطور که برهنه شدن گلشیفته فراهانی و انتشار تصاویر خصوصیاش، لطمهای به سابقه هنریاش در ایران وارد کرده است، صحبتهای ناپخته سیدجواد هاشمی در مصاحبه اخیر، آسیبهایی به کارنامه و باورهای مخاطبان نسبت به او وارد میکند. او با شروع از یک مثال نادرست درباره عکسی مستهجن، بیتوجهی به حقیقت و بیپایه بودن استدلالهایش، نتیجهگیریهایی نادرست ارائه میدهد.
اگر چند دهه پیش درباره گلشیفته فراهانی صحبت میشد، او را با نقشآفرینیهایش در آثار مهمی چون «درخت گلابی»، «میم مثل مادر» و «درباره الی» میشناختیم. اما در دهه اخیر، نام او بیشتر با موضوعات دیگری گره خورده است که ارتباطی با جامعه ایرانی ندارد؛ نه صرفاً مهاجرت یا بازی در هالیوود، بلکه انتشار تصاویر برهنه و نقشهای اروتیک است که به دلیل خاص بودنشان، تعداد کمی از بازیگران در سینمای جهانی حاضر به ایفای آن هستند.
برهنه شدن گلشیفته فراهانی، انتشار تصاویر خصوصی و بازی در فیلمهای اروتیک، هر کدام به نوعی به سابقه هنری او لطمه زده است. در مقابل، سخنان ناپخته سیدجواد هاشمی در مصاحبه اخیر، اعتبار او را زیر سؤال میبرد و اعتماد مخاطب را نسبت به او کاهش میدهد. او با مثال نادرستی درباره عکسی مستهجن شروع میکند، عکسی که به دلیل محتوای مبتذل و خلاف عرف، قابل دفاع نیست؛ چرا که برهنه شدن زنان در هیچ دین و فرهنگی پذیرفته نیست. جالب است بدانید که در هالیوود، تنها بازیگرانی به این سطح از برهنگی دست میزنند که در حوزه پورنو فعالیت میکنند.
در حالی که هاشمی در مصاحبه خود میگوید از آن عکس حمایت نمیکند، اما بیتفاوتی او نسبت به حقیقت مهمی که در پس آن است، و نسبت دادن سخنان نادرستی به کسانی که واکنش نشان دادهاند، او را در مسیر حمایت از آن عکس قرار میدهد. نکتهای که او به آن توجه نکرده، این است که تعداد معدودی از بازیگران زن هالیوود هستند که به طور کامل برهنه میشوند، و این تنها در مورد بازیگران حرفهای و خاص صدق میکند.
در ادامه، هاشمی بدون پایه و اساس منطقی، مقایسهای نادرست انجام میدهد؛ مقایسهای که اشتباه است. کافی است به چند سوال ساده پاسخ داده شود: آیا کسی برای نشان دادن غم و اندوه خود، کاملاً برهنه میشود؟ آیا برهنه شدن، آخرین راه برای ابراز احساسات غمانگیز است؟ اگر قصد آن بازیگر خانم، نمایش غم و اندوهش بود، راههای دیگری نیز برای بیان آن وجود داشت. سوال دیگر این است که آیا تکرار نقشهای اروتیک پس از انتشار آن عکس، برای نشان دادن غم و احساس است یا نه؟ به نظر میرسد هاشمی در این مقایسه اشتباه غرق شده است و تلاشهای او برای نجات از آن، او را بیشتر در باتلاق میکشاند.
بخش دیگری از سخنان او، تلاش برای برقراری ارتباط بین برهنه شدن خودش مقابل دوربین مهدویان و برهنه شدن گلشیفته فراهانی است و نتیجهگیری نادرستی که نشان میدهد واکنشهای جامعه نسبت به هر دو عکس، یکسان بوده است و باید حرفهای زشت و ناروایی درباره آنها زده شود. آیا انتشار عکسی برهنه و ژستهای اروتیک، با واکنشهای جامعه یکسان است؟!
عکسی کاملاً برهنه و با ژستهای اروتیک از یک بازیگر زن، به سرعت دست به دست میشود و واکنشهای متفاوتی را برمیانگیزد. این واکنشها، اغلب از شکسته شدن یک تابوی فرهنگی در جامعه ایرانی نشأت میگیرد. در مقابل، یک سکانس در سریال مهدویان، که در آن هاشمی کنار استخر نیمهبرهنه نشسته است، نیز به سرعت پخش میشود و واکنشهایی به دنبال دارد. اما واکنشها به این تصویر، نشاندهنده شکست کلیشهای است که در ذهن مخاطب شکل گرفته؛ واکنشهایی که طنزآمیز است و زود تمام میشود.
در نهایت، اگر کسی تصویر گلشیفته را با نگاهی جنسیتزده تفسیر کند و منتشر سازد، مورد تأیید نیست، اما انتشار تصاویر برهنه هم قابل دفاع نیست و صحبت درباره آن و قیاسهای نادرست سیدجواد هاشمی، عاقلانه نیست. تهمتهای ناروایی که او بر زبان آورده، جای تأمل دارد.