کد خبر: 39424

۱۰ لوکیشن منحصربه‌فرد فیلم‌های ایرانی که فراموش نمی‌شوند

10 لوکیشن منحصربه‌فرد در فیلم‌های ایرانی که هرگز فراموش نمی‌شوند

کشف 10 لوکیشن منحصربه‌فرد در فیلم‌های ایرانی که هرگز فراموش نمی‌شوند، از تپه زیگ‌زاگ تا دره چاهکوه قشم.

10 لوکیشن منحصربه‌فرد در فیلم‌های ایرانی که هرگز فراموش نمی‌شوند

در این مقاله، به بررسی چند فیلم برجسته و مشهور ایرانی پرداخته‌ایم که در آن صحنه‌ها و لوکیشن‌های بی‌نظیر، در کوتاه‌ترین لحظه‌ها، روح و جانمان را می‌ربایند و ما را از دنیای فیلم، داستان، زمان و مکان جدا می‌سازند.

در این نوشته، هیچ خطری برای لو رفتن داستان وجود ندارد!

فیلم با عنوان "گاو"

اگر به سینما علاقه‌مند هستید، حتما فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی را دیده‌اید؛ فیلمی که بر اساس داستانی در کتاب «عذاداران بیل» ساخته شده و داستان مردی را روایت می‌کند که پس از اطلاع از مرگ گاوش، دچار تغییر و تحولات روحی می‌شود.

«مش حس اگه تو گاوی دمت کو؟ شاخِت کو؟»

این دیالوگ‌های ماندگار و فیلمی که جزو آثار جاودانه سینمای ایران است، در دهی در بیابان بویینک در استان قزوین فیلم‌برداری شده است.

اگر قصد سفر به قزوین دارید، می‌توانید به سمت آقا بابا بروید و در مسیر، این ده کوچک را نیز بیابید.

سه‌گانه کروکر

اگر فیلم‌های عباس کیارستمی را تماشا کرده باشید، می‌دانید که طبیعت در هر کدام از آثار او نقش بسیار مهم و پررنگی ایفا می‌کند. این طبیعت بکر و دست نخورده، که کارگردان خود تاکید می‌کرد هرگز حاضر نیست به هیچ عنوان در فرآیند فیلم‌برداری آسیبی به آن وارد شود، همواره در فیلم‌هایش حضوری خاص دارد.

آثار خانه دوست کجاست، زندگی و دیگر هیچ، و زیر درخت زیتون، به عنوان سه‌گانه کروکر شناخته می‌شوند. لوکیشن هر سه فیلم در روستای کروکر در رستم‌آباد گیلان قرار دارد و دیدن حتی یک سکانس از هر یک، کافی است تا شیفته و محو زیبایی‌های این روستای جاودان‌شده در فیلم‌های کیارستمی شوید.

بدون تردید، این سه اثر در کنار بسیاری دیگر از فیلم‌های کیارستمی، در فهرست بهترین فیلم‌های سینمای ایران جای دارند. اما می‌توان با قطعیت گفت که یکی از صحنه‌های بی‌نظیر و ماندگار در ذهن همه ما، صحنه دویدن احمد در فیلم زیگ زاگ است؛ جایی که او از تپه به سمت جایی که تصور می‌کند «خانه دوست» قرار دارد، در حرکت است.

کروکر در رودبار گیلان واقع شده است، منطقه‌ای که در گذشته زلزله‌ای مهیب را تجربه کرده است. حالا دیدن این روستا و مناظر آن، بیشتر از هر چیز دیگر، احساس دلتنگی نسبت به فیلم‌ها و تصاویر ساده و صمیمی خانه‌های روستایی و مردم بی‌پیرایه‌اش را در دل ما زنده می‌کند؛ تصویری که دوست داشتیم در آن زندگی کنیم و در همان قاب، روزگار بگذرانیم.

باشو، کودک غریبه

آیا این صحنه را به خاطر دارید؟ «اما انه گیمی مرغانه، شما انه چی گیدی؟!» تلاش سوسن تسلیمی در نقش نایی برای برقراری ارتباط با باشو، که راهی طولانی را پیموده بود تا از جنگ فرار کند.

اگر در تماشای فیلم باشو، غریبه کوچک غرق شوید، متوجه می‌شوید که چرا این اثر یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی است و چرا هنگام تماشای آن به طور ناگهانی تحت تأثیر زیبایی‌های شمال قرار می‌گیرید! این فیلم هم در گیلان فیلم‌برداری شده است.

تصویربرداری فیلم باشو، غریبه کوچک، در بخش‌های مختلف گیلان انجام شده است؛ از اسالم و شاندرمن گرفته تا ماسال و کپورچال بندر انزلی. اما چه اهمیتی دارد؟ اگر به گیلان سفر کرده باشید، می‌دانید که هر قدم‌اش سرشار از سبزی و دیدنی‌های فراوان است!

رنگ الهی

چشمان خود را ببندید و «محمد» را تصور کنید، کسی که با دستانش رنگ خدا را بر روی برگ‌ها می‌کشید و زیر لب می‌خواند. اگر تا کنون رنگ خدا را ندیده‌اید، بی‌تردید یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی را از دست داده‌اید! صعود به درخت، غوطه‌ور شدن در دشت گل‌ها، همگی صحنه‌هایی هستند که اگر رنگ خدا را دیده باشید، در خاطر شما نقش بسته‌اند و چه چیزی بهتر از اینکه بدانید این مناظر زیبا در کجا فیلم‌برداری شده است.

دهستان ساحلی جوکندان در تالش گیلان، مکانی است که مجید مجیدی با دستان کوچک محمدِ قصه‌اش به ما آموخت چگونه می‌توان برگ، درخت و ساقه گل‌ها را درک کرد.

از همان ابتدا، مشخص است که مسافران این منطقه با چه بهشتی روبرو می‌شوند! آبشار نیلرود جوکندان، ییلاق اسبومار، تالاب جوکندان، مسیر پیاده‌روی به ییلاق اسبومار، جنگل‌های سرسبز جوکندان، سواحل و دریای جوکندان و سِل گردکوه، همگی از جاذبه‌های دیدنی این منطقه هستند؛ جایی که طبیعت و برگ‌های سبزش برایتان داستان‌هایی نوشته‌اند.

اگر در نزدیکی تالش قرار دارید، تماشای تالاب جوکندان را از دست ندهید. این تالاب یکی از تالاب‌های دریایی ساحلی شمال است و در میان نادرترین و کمیاب‌ترین تالاب‌های گیلان قرار دارد؛ جایی که می‌توانید از کنار آن به تماشای جنگل‌های هیرکانی بنشینید.

ماهی و گربه

اگر به فیلم‌های پر از تعلیق و هیجان علاقه‌مند هستید، حتماً باید فیلم «ماهی و گربه» را تماشا کنید؛ یکی از برترین فیلم‌های ترسناک ایرانی است. داستان این فیلم در مورد رستورانی است که برای تهیه گوشت شکار، به سراغ جوانانی می‌رود که در منطقه‌ای خاص برای بادبادک‌بازی کمپ زده‌اند. این داستان ترسناک و هیجان‌انگیز است، اما باور کنید ناگهان در میان ترس و وحشت، به خودتان می‌آیید و متوجه می‌شوید که غرق در زیبایی‌های منطقه شده‌اید و در دل خود می‌گویید: «هر چقدر هم خطرناک باشد، باید سفری به این منطقه زیبا داشته باشم!»

فیلم «ماهی و گربه» در نزدیکی دریاچه سقالکسار، در روستایی با همین نام در دهستان لاکان، شهر رشت ساخته شده است.

روستای سقالکسار فاصله کمی با شهر رشت دارد و در کنار آن، تمیزترین دریاچه استان گیلان قرار گرفته است. اگر به این روستا سفر کنید و در کنار دریاچه بنشینید، سکوت و آرامش آن شما را فرا می‌گیرد؛ در آن لحظه، بهتر است به هر چیزی فکر کنید، جز موضوع فیلم «ماهی و گربه»!

در کنار این دریاچه زیبا، می‌توانید بدون ترس و دلهره، کمپ بزنید و از طبیعت لذت ببرید.

در نهایت، اگر بخواهیم از گیلان خارج شویم و به سایر شهرهای ایران سفر کنیم، نباید فیلم «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت را از فهرست بهترین فیلم‌هایی که مناظر طبیعی زیبای گیلان در آن‌ها نقش مهمی دارد، حذف کنیم.

باد فرش را می‌وزد.

بدون شک، در فهرست بهترین فیلم‌های ایرانی نمی‌توان از لوکیشن‌های زیبای آن بی‌تفاوت گذشت و اصفهان و فیلم‌هایی که در این شهر ساخته شده‌اند، بخش جدایی‌ناپذیر این فهرست هستند. فیلم «فرش باد» داستان عشق کودکانه و شیرین ساکورا و روزبه را روایت می‌کند؛ عشقی که با دو گره بر فرش، جاودانه شده است و این روایت دل‌نشین در کوچه پس‌کوچه‌های قدیمی اصفهان رخ می‌دهد.

اگر تمایل دارید در هنر فرش‌بافی اصفهان و بافت‌های دست‌نخورده این شهر غرق شوید، تماشای «فرش باد» حتماً پیشنهاد می‌شود.

و چون در خیابان‌ها و خانه‌های اصیل اصفهان قدم زدیم، بیایید از «قصه‌های مجید» هم یاد کنیم؛ سریالی که در همین شهر فیلم‌برداری شده و یکی از بهترین سریال‌های ایرانی است که بخش زیادی از کودکی‌مان را با آن سپری کردیم.

اصفهان تنها محدود به این فیلم و سریال‌ها نیست؛ زیبایی‌های بی‌پایان این شهر الهام‌بخش داستان‌های فراوان دیگری نیز بوده است.

دویدن‌کننده

آیا امیرو را به خاطر دارید؟ پسری که رویای سفر به آن سوی خلیج فارس را در سر داشت و با تمام توان برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کرد. فیلم «دونده» یکی از بهترین آثار سینمایی ایران است و نخستین فیلم پس از انقلاب که توجه جهانیان را جلب کرد.

صحنه دویدن امیرو در یک مسابقه زیر آفتاب سوزان و رسیدن به قالب‌های یخی که حتی دیدنشان در تصویر می‌تواند حس تشنگی، گرمای هوا و خنکی یخ را همزمان در ذهن ما زنده کند، در آبادان فیلم‌برداری شده است.

آبادان الهام‌بخش امیر نادری بود تا اثری بی‌زمان و بی‌مانند خلق کند که به نظر می‌رسد هرگز قدیمی نخواهد شد.

گرمای آبادان با گرمای مردمش در هم تنیده شده است و این شهر یکی از جذاب‌ترین مقاصد سفر در ایران به شمار می‌آید. پس اگر در یک زمستان سرد دلتان هوای یک مکان گرم و دلپذیر را کردید و خواستید غرق در زیبایی نخلستان‌هایش شوید، به آبادان سفر کنید و شب‌های بی‌پایان و بازارهای زنده‌اش را تا طلوع صبح از دست ندهید.

اژدها وارد می‌شود.

این داستان به طور کامل با منطقه و باورهای مردم محلی ارتباط دارد، و پر است از پیچیدگی، ابهام و سوالات بی‌پایان.

واقعاً، هیچ جای بهتر از قشم برای ساخت یک فیلم سورئال مانند اژدها وارد می‌شود وجود ندارد. قشم سرزمینی است پر از شگفتی‌ها و اگر با یک دوربین ساده وارد آن شوید و چند فیلم کوتاه از مکان‌هایی مانند دره ستارگان، جزیره ناز، جنگل حرا، دره تندیس‌ها، غار خربس و نمکدان تهیه کنید، می‌توانید با ترکیب این تصاویر، صحنه‌هایی عجیب و خیالی خلق کنید.

فیلم اژدها وارد می‌شود در یکی از مشهورترین و زیباترین نقاط دیدنی قشم، یعنی دره چاهکوه فیلم‌برداری شده است. این دره در اثر فرسایش سنگ‌های رسوبی شکل گرفته و یکی از برترین جاذبه‌های گردشگری قشم محسوب می‌شود.

بنابراین، اگر قصد سفر به قشم دارید، حتماً به دره چاهکوه سر بزنید تا ببینید چرا این مکان جادویی، منبع الهام بسیاری از داستان‌ها و افسانه‌های محلی و غیرمحلی شده است.

مادر، نماد عشق بی‌قید و شرط و مهربانی بی‌پایان است. او کسی است که در هر لحظه کنار فرزندانش است و با محبت و فداکاری، آنها را در مسیر زندگی هدایت می‌کند. نقش مادر در زندگی انسان‌ها، نقش بنیادی و بی‌نظیر است که تأثیر آن تا پایان عمر باقی می‌ماند.

بیایید به تهران برگردیم و یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی که در این شهر فیلم‌برداری شده است را مرور کنیم؛ فیلم «مادر و خانه معروف آن». بخش‌های زیادی از داستان این فیلم ساخته علی حاتمی در خانه‌ای اتفاق می‌افتد که اهالی آن مهمان مادر خانه هستند. در این مکان، شاهد دعوا، قهر و آشتی هستیم و داستان‌های قدیمی ساکنان خانه را می‌شنویم.

این خانه جایی است که «مادر» با دقت و مو به مو، توصیه‌های مراسم خود را بیان می‌کرد، از جمله اینکه «سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنید. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به اندازه کافی داریم. راه نیفتید دنبال ظرف و ظروف همسایه. آبروداری کنید، بچه‌ها، نه با اسراف.» در این خانه، دیالوگ‌های طنازانه که ترکیبی از شادی و غم بودند، به هنرمندی ثبت می‌شدند، خانه‌ای که در خیابان شیخ هادی تهران واقع شده بود یا بهتر است بگوییم، واقع شده بود. امروزه، جای آن خانه را ساختمان مدرن و امروزی گرفته است که هیچ نشانی از زیبایی و صفای آن خانه با حیاط و حوضی که مهین در آن میوه می‌شست، ندارد.

سفر به دل، تماشای بهترین فیلم‌های ایرانی و دیدن مکان‌هایی که با این فیلم‌ها در ذهن‌ها ماندگار شدند، چه حسی داشت؟ البته این فهرست هم از نظر فیلم‌ها کامل نیست و هم از نظر لوکیشن‌ها؛ پس ما منتظر نظرات شما هستیم. اگر شما این لیست را تهیه می‌کردید، کدام فیلم و کدام لوکیشن را به آن اضافه می‌کردید؟

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار