محمد نادری از استرس مقابل آتنه فقیه نصیری و نقش هوشنگ مظاهری در «شمعدونی»
محمد نادری از استرس بازی در کنار آتنه فقیه نصیری و نقشآفرینی در «شمعدونی» میگوید
محمد نادری از تلاش و استرس مقابل آتنه فقیه نصیری در «شمعدونی» میگوید و نقش هوشنگ مظاهری را باورپذیر ایفا میکند.

محمد نادری فردی است که سالها تلاش در عرصه بازیگری، تئاتر و نویسندگی داشته و در نهایت با نقشآفرینی در سریال «شمعدونی» پاداش تلاشهایش را دریافت کرد.
وقتی مطلع شدم که در سریال «شمعدونی» نقش همسر آتنه فقیه نصیری را ایفا میکنم، دچار استرس شدم؛ چراکه خانم نصیری یکی از بهترین بازیگران ایران هستند و سابقه درخشانی در این حوزه دارند. همچنین، زمانی که من نوجوان چهارده، پانزده ساله بودم، سریال «خاله سارا» با بازی ایشان از تلویزیون پخش میشد و من با علاقه خاصی بازی ایشان را دنبال میکردم. بنابراین، برایم سخت بود که نقش همسر ایشان را بازی کنم و در کنارشان قرار بگیرم. اما خانم نصیری با برخورد حرفهای و بزرگوارانهاش، اعتمادبهنفس لازم را در من ایجاد کرد و به من کمک کرد تا سریعتر خودم را با نقش وفق دهم و بدون استرس مقابل ایشان قرار بگیرم.
هوشنگ مظاهری حداقل ۱۵ سال از من بزرگتر است و از نظر شرایط زندگی تفاوتهای زیادی با من دارد؛ او ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است، در حالی که من حتی تجربه ازدواج را نداشتهام، چه برسد به داشتن فرزند. در مقابل، نقش فرزندانم امیر کاظمی و ویدا جوان بودند که فاصله سنی کمی با من داشتند؛ مثلا ویدا تنها دو سال از من کوچکتر است، هرچند ظاهر او سالها کوچکتر از سن واقعیاش نشان میدهد. تلاش کردم تا خودم را به این نقش نزدیک کنم و کاراکتر هوشنگ مظاهری برای مخاطب باورپذیر باشد.
برای رسیدن به شخصیت هوشنگ مظاهری، سعی کردم از الگوهای مختلفی بهره ببرم تا نقش واقعی و قابل باور شود. بنابراین، از اطرافیانم کمک گرفتم و فردی از اقوام را که احساس کردم میتوانم در این راه از او الگو بگیرم، مورد توجه قرار دادم. او در این مسیر نقش مهمی در شکلگیری شخصیت هوشنگ داشت.
یکی از ویژگیهای جذاب هوشنگ مظاهری این است که کودک درونش هنوز زنده است. این ویژگی باعث میشود در مواجهه با مشکلات، بیشتر به فکر راهحلهای منطقی نباشد و گاهی موضوعات را با شوخی حل کند تا فضای کار تلطیف شود. این نوع نگاه هوشنگ را پس از پایان «شمعدونی» هم سعی کردم در خود حفظ کنم. رفتار او در مقابل مشکلات بسیار قابل تأمل است؛ مثلا در صحنهای که پسرش گم شده و فردی در خانه سکته کرده، به همسرش پیشنهاد میدهد که با هم آب هویج بنوشند. وقتی با اعتراض او مواجه میشود، میگوید چه اشکالی دارد در این شرایط این کار را انجام دهند. شاید دیگران این کار را بیخیالی بدانند، اما من معتقدم حق با هوشنگ است؛ نوشیدن یک لیوان آب هویج در چنین وضعیتی میتواند تمرکز بیشتری برای حل مشکل ایجاد کند. در واقع، وقتی در شرایط سخت قرار میگیریم، ترجیح میدهیم همه چیز را به شکل منطقی حل کنیم، اما هوشنگ راهی متفاوت و انسانیتر را انتخاب میکند.