کد خبر: 36939

نعیمه نظام دوست و شعر فروغ درباره مرگ و زندگی

نعیمه نظام دوست در کنار شعر فروغ فرخزاد: مرگ، سرنوشت تلخ یا آرامش پس از زندگی

نعیمه نظام دوست در کنار شعر فروغ فرخزاد درباره مرگ، سرنوشت تلخ یا آرامش پس از زندگی را به تصویر کشید و گفت‌وگویی شاعرانه درباره مرگ و زندگی است.

نعیمه نظام دوست در کنار شعر فروغ فرخزاد: مرگ، سرنوشت تلخ یا آرامش پس از زندگی

نعیمه نظام دوست با انتشار عکسی از خودش نوشت:

روزی مرگ من فرا خواهد رسید، در بهاری پر از نور و امواج روشن، یا در زمستانی مه‌آلود و دور، یا در پاییز خالی از فریاد و شور.

مرگ من روزی فرا خواهد رسید، در این روزهای تلخ و شیرین، روزی از روزهای پوچ و تکراری، سایه‌ای از گذشته‌ها و امروزها.

دیدگانم همچون راهروهای تاریک، گونه‌هایم سرد و مرمرین، و ناگهان خوابی مرا خواهد گرفت، و من از فریادهای درد تهی خواهم شد.

آرام آرام در دفترم می‌لغزند، دست‌هایم بی‌اثر و بی‌پرده از شعر، و یادم می‌آید که روزگاری در دستان من شعله‌ور بود خون شعر.

خاک مرا هر لحظه می‌خواند و در پی من است، و شاید عاشقانم در نیمه‌شب بر قبرم گل بگذارند.

بعد از من، دنیای تاریک و تیره‌ام ناگهان به سوی دیگری می‌رود، پرده‌های تاریک جهانم کنار می‌رود، و چشمان ناشناسی بر صفحات و دفترهای من می‌لغزد.

در اتاق کوچک من، کسی پا می‌گذارد، و بعد از من، فردی بی‌آگاهی از من، در آیینه می‌ماند، نقش دستی یا تار مویی جای آن.

از خویش جدا می‌شوم و در خویش می‌مانم، هر چه باقی‌مانده ویران می‌شود، و روح من مانند بادبان یک کشتی در افق‌های دور و نامعلوم ظاهر می‌شود.

روزها، هفته‌ها و ماه‌ها بی‌وقفه می‌شتابند، و چشم من در انتظار نامه‌ای است، و نگاهش بر راه‌ها خیره می‌ماند.

ولی دیگر جسد سرد من، زیر خاک دفن شده است، و بی‌تو، از ضربه‌های قلبت دور، قلبم در زیر خاک می‌پوسد.

بعدها، نام من در باران و باد نرم می‌شود، و آرام بر چهره سنگ‌سفید می‌لغزد، و قبر من گمنام باقی می‌ماند، بی‌افسانه‌های نام و ننگ.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار