هنرمندان مسئول در بحرانها و اقدامات خیریه در ایران
هنرمندان مسئولیتپذیر در بحرانها و اقدامات خیریه؛ از چاووشی و شجریان تا راغب و داوود آزاد
هنرمندان مسئولیتپذیر در بحرانها و اقدامات خیریه؛ نقش هنر در کمک به جامعه و ترویج مسئولیت اجتماعی در ایران و جهان

در طول روز، در سراسر جهان رویدادهای متعددی رخ میدهد که به جان و مال مردم آسیب میزنند؛ از بلاهای طبیعی مانند سیل، زلزله و طوفان گرفته تا جنگ و بحرانهای انسانی. در این میان، بارها شاهد بودهایم که هنرمندان مشهور و شناختهشده با اهدا کمکهای مالی، در کنار مردم قرار میگیرند و در این بحرانها یاریرسانی میکنند.
این نوع کمکها را میتوان نشاندهنده مسئولیت اجتماعی این هنرمندان دانست؛ مسئولیتی که هر فرد به عنوان یک شهروند و عضو جامعه بر عهده دارد، و میزان آن بسته به جایگاه اجتماعی و شرایط خاص متفاوت است. ما نیز، به عنوان اعضای یک جامعه بزرگ و متصل، باید در زمان بروز حوادث تلخ بیتفاوت نباشیم؛ همانطور که سعدی میگوید: «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.»
هنرمندان نیز جزو همین جامعه هستند و هنگامی که در مواقع بحرانی به کمک هموطنان خود میشتابند، در واقع به مسئولیت اجتماعی خود عمل میکنند. این اقدامها میتواند دیگران را نیز ترغیب کند تا نسبت به اطرافیان خود بیتفاوت نباشند و در نتیجه، دامنه افرادی که مسئولیت اجتماعی را بر عهده میگیرند، گسترش یابد.
این نوع اقدامات در جهان مرسوم است و نمونههایی مانند تیلور سوئیفت را شاهدیم که اخیراً پنج میلیون دلار برای کمک به قربانیان طوفان میلتون اهدا کرده است. در کشور ما نیز، فعالیتهای خیریه و کمکهای مردمی از سوی هنرمندان کم نبوده است؛ از جمله محسن چاوشی، مصطفی راغب و رضا صادقی که در مواردی مانند حمایت از زندانیان جرائم غیرعمد و یا برگزاری کنسرتهایی با عواید صرف کمک به زلزلهزدگان، مسئولیت اجتماعی خود را نشان دادهاند.
برای مثال، در تیرماه امسال، مصطفی راغب با اهدا مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون ریال، در جهت آزادی چند زندانی محکوم مالی در ستاد دیه استان یزد مشارکت داشته است.
بر اساس اعلام ستاد دیه کشور، محسن چاوشی با انتشار یک فراخوان توانست کمکهای مردمی را برای حمایت از ۱۱۰ زندانی مالی و محکوم به پرداخت دیه ناشی از جرایم غیرعمد جمعآوری کند. در نتیجه، مبلغی در حدود یک میلیارد و ۶۶۵ میلیون تومان گردآوری شد. لازم به ذکر است که چاوشی سالها است از طریق صفحه اینستاگرام خود، تنها با انتشار یک پست، حمایت مالی قابل توجهی برای نیازمندان جمعآوری میکند.
رضا صادقی یکی دیگر از این افراد است که همواره تلاش میکند هر چه در توان دارد را در اختیار دیگران قرار دهد. به عنوان نمونه، در اسفند ماه سال گذشته، با برگزاری کنسرتی در برج میلاد، به کودکان کار کمک کرد و همچنین پیشتر در جشن گلریزان شهرستان اردکان، برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد، برنامهای اجرا کرده بود.
داوود آزاد در طول سالها بارها در زندانها کنسرتهایی رایگان برای زندانیان برگزار کرده است. او درباره این فعالیتها گفته است: «مدتی است که فعالیتهای خیریه انجام میدهم. هر بار به شهرستانی سفر میکنم، به دیدن زندانهای آنجا میروم و برای زندانیان برنامههای موسیقی رایگان اجرا میکنم. تاکنون به بسیاری از زندانهای ایران رفتهام. از نظر من، اگر هدف از این کار فقط نشان دادن و تبلیغ نباشد و واقعاً نیت کمک و خیرخواهی باشد، این کار بسیار ارزشمند است. شنیدهام برخی از دوستان موسیقیمان کنسرتهایی با قیمتهای بسیار بالا برگزار کردهاند، اما نتوانستهاند فروش خوبی داشته باشند؛ در نتیجه، کنسرت را لغو کرده و اعلام کردهاند که وضعیت معیشتی مردم مناسب نیست و ترجیح میدهند به جای کنسرتهای گرانقیمت، برنامههای خیابانی اجرا کنند.»
یکی از مشهورترین این فعالیتها، کنسرت «همنوا با بم» در سال ۱۳۸۲ است که در آن هنرمندان برجسته موسیقی کشور مانند حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان شرکت داشتند. هدف از برگزاری این کنسرت، حمایت و همدلی با زلزلهزدگان شهر بم و ابراز همدردی با مردم آن منطقه بود.
عمل به مسئولیتهای اجتماعی در هنر، همانطور که پیشتر اشاره شد، میتواند اشکال متعددی داشته باشد. در برخی موارد، این مسئولیت شامل خلق آثار انتقادی مانند ترانههایی است که ناپسندی وضعیت جامعه را برجسته میکنند. در صورت بیتوجهی هنرمند به این وظیفه، ممکن است با انتقادهای شدیدی روبرو شود. حتی در زمان وقوع بلایای طبیعی، هنرمندانی که برای کمک به مردم میشتابند، ممکن است هدف انتقاد قرار گیرند و به عنوان ابزار نقد دیگران مورد سوءاستفاده قرار گیرند، کسانی که کمکی نمیکنند.
در هر حال، شایسته است هنر را نه تنها به عنوان یک نوع خلاقیت زیباشناختی، بلکه به عنوان وسیلهای برای انتقال پیامهای اجتماعی و سیاسی در نظر بگیریم. در قرن بیستم، شاهد رویدادهای تحولساز و فاجعهباری مانند دو جنگ جهانی، جنگ سرد ایدئولوژیک، پایان استعمار، جنبش حقوق مدنی در آمریکا و تأکید بر حقوق اقلیتهای نژادی، جنسی و مذهبی در جوامع غربی بودیم.
به طور ناگهانی، هنر که از ریشههای زیباییشناختی خود فاصله گرفته بود، به محملی برای تغییرات اجتماعی و سیاسی تبدیل شد. مسئولیت اجتماعی به عنوان معیاری برای ارزیابی شایستگی و تعالی هنری پذیرفته شده است؛ چه در ادبیات، نقاشی، موسیقی یا سینما، مردم بیشتر از هر چیز دیگر، انتظار دارند هنر دربردارنده مسئولیت اجتماعی باشد. به گونهای که هیچ نویسندهای نمیتواند امیدوار باشد تنها با نشان دادن مهارتهای نوشتاری باکیفیت، جایزه نوبل را دریافت کند؛ چرا که محتوا از سبک اهمیت بیشتری دارد. همچنین، هیچ فیلمسازی نمیتواند برنده اسکار شود مگر اینکه به موضوعی مهم و اجتماعی یا سیاسی روز بپردازد.