زندگی و شهرت ارژنگ امیرفضلی؛ از تئاتر تا «ساعت خوش» و ناگفتههای جذاب
بیوگرافی کامل و داستان زندگی ارژنگ امیرفضلی، از تئاتر تا شهرت در «ساعت خوش» + همسر و ناگفتههای جذاب
بیوگرافی کامل ارژنگ امیرفضلی، بازیگر و نقاش، از تئاتر تا شهرت در «ساعت خوش»، داستان زندگی، همسر، ناگفتهها و آثار هنری او را در این مقاله مطالعه کنید.

زندگینامه ارژنگ امیرفضلی
ارژنگ امیرفضلی، متولد اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران، بازیگر کمدی و نقاش است. او تحصیلات خود را در رشته گرافیک به پایان رسانده است و فعالیت هنری خود را از تئاتر در مدرسه آغاز کرد. او با مجموعه «ساعت خوش» به شهرت رسید و در اوج موفقیت، در حالی که متأهل بود، مدتی از فعالیت هنری محروم شد.
از هنرهای تصویری تا هنرهای نمایشی
پدرم، مرحوم حسین امیرفضلی، فعالیت هنری خود را از تئاتر لاله زاد آغاز کرد و در مسیر حرکتی مستمر وارد دنیای سینما و سپس رادیو شد.
او بسیار علاقهمند بود که من هنر را به درستی بیاموزم، به همین دلیل مرا تشویق کرد تا در رشته گرافیک تحصیل کنم، که شامل نقاشی، خطاطی و طراحی میشود.
در کنار آن، از همان ابتدای مدرسه در تئاتر فعالیت میکردم، و پس از گذراندن دورههای گرافیک، به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدم و این مسیر را با همکاری امیر غفارمنش و داوود اسدی ادامه دادم.
برگزاری نمایشگاه
در سال ۷۱ یک نمایشگاه نقاشی برگزار کردم که عمدتاً در سبک سورئال بود؛ دلی و این نوع آثار، اما متوجه شدم که از این راه نمیتوان درآمد کسب کرد.
خدمت سربازی و حضور در مقابل دوربین
در سال آخر خدمت سربازیام، پدرم را از دست دادم و یک سال بیکار بودم. در سال ۱۳۷۲، بر اثر دعوت آقایان کاردان و عمرانی، وارد مجموعه نوروز ۷۲ شدم و اولین تجربه حضور جلوی دوربین را کسب کردم.
شهرت در سن بیست و چهار سالگی
ارژنگ امیرفضلی در سال ۱۳۷۳ و در سن ۲۴ سالگی با نقشآفرینی در مجموعه «ساعت خوش» به شهرت فراوان رسید. او علاوه بر بازیگری، وظیفه طراحی و نگارش این مجموعه را نیز بر عهده داشت.
در کنار او، رضا عطاران، نصرالله رادش، سعید آقاخانی، مهران مدیری، امیر غفارنش، یوسف صیادی و رضا شفیعی از بازیگران برجستهای بودند که با ایفای نقش در «ساعت خوش» شناخته شدند.
مشکلات مربوط به شهرت
پس از گذراندن ساعاتی خوش، احساس نمیکردم که زندگی شخصی دارم، چون یادم میآید سه بار شماره تلفن خانهمان را تغییر دادیم و من از مادرم و خانهمان شرم داشتیم.
وقتی بیرون میرفتم، انگار همچنان در حال کار بودم؛ هر جا میرفتیم، آن مکان به هم میریخت و پر از جمعیت میشد.
ممنوعیت فعالیت حرفهای و موضوع ازدواج
پس از تعطیلی برنامه «ساعت خوش» و در حالی که اوج شهرت خود را داشتیم، بدون هیچ دلیل مشخصی ممنوعالکار شدیم. در نتیجه، مجبور شدم با حقوق ماهیانه ۲۰ هزار تومان، به عنوان بازاریاب تبلیغاتی در یک شرکت فعالیت کنم.
در آن زمان، همسرم را هم گرفته بودم و واقعاً ۲۰ هزار تومان کفاف زندگیمان را نمیداد. من در همان جا کار میکردم و همسرم نیز به آنجا آمده بود تا کمک کند، اما با این حال، درآمدمان کافی نبود و مشکلات مالی داشتیم.
میراثی که از پدرم به ارث بردم
من دنیایی پر از خاطرات و درسهای ارزشمند از پدرم در ذهن دارم. تنها میتوانم بگویم که از نظر روحی و فردی، راه و رسم زندگی او را دنبال کردهام، اما از لحاظ اخلاقی، پدرم بسیار برتر از من بود.
موسیقی، بخشی از وجود من است.
جزئیات زندگی من همانند یک مجموعه موسیقی است که در آن انواع مختلف آهنگ و ترانه یافت میشود و بر اساس حال و هوایم، برخی از این قطعات را گوش میدهم.
گاهی فقط به موسیقی پاپ گوش میدهم، اما در روزهای دیگر، زمانم را به شنیدن آهنگهای سنتی اختصاص میدهم. زندگی نیز مجموعهای از موسیقیهای متنوع است.
زمانهای آزاد دورانهای استراحت و تفریح فرصتهای استراحت و سرگرمی مدتهای آزاد برای فعالیتهای شخصی
در حال حاضر فیلم تماشا میکنم، اما تا چندی پیش عادت داشتم خیلی بیشتر کتاب بخوانم. اکنون کمتر به سراغ کتابها میروم.
علاقهمندم که بیرون بروم و در خیابان قدم بزنم، اما در واقعیت این کار را انجام نمیدهم، چون مردم اغلب خواهان عکس گرفتن با بازیگرها هستند.
از پراید تا بنز
من درآمدم به قدری است که تنها هزینههای روزمرهام را تامین میکند. جالب است که بیشتر افراد تصور میکنند بازیگرها باید زندگی خاص و استثناییای داشته باشند.
وقتی مرا در حال رانندگی با پراید میبینند، فریاد میزنند که ماشین بنزت را کجا گذاشتی! مردم انتظار دارند زندگی لوکس و باشکوهی داشته باشیم، اما با این درآمدها امکانپذیر نیست.
داستان بیماری و مخارج مربوط به آن
قبل از عید ۱۳۹۶ در حین فیلمبرداری سریال محله گل و بلبل بودم. پس از پایان کار به خانه رفتم، کله پاچه داغ کردم، آن را خوردم، سپس خوابیدم و ناگهان دردی شدید در جناغ سینه شروع شد.
دیدم که مسکن جواب نمیدهد، به سمت بیمارستان با ماشین رفتم. روی تخت بیمارستان از درد به خود میپیچیدم و کسی که بالای سرم بود توضیح میداد که اینجا بخش خصوصی است و باید ابتدا مبلغی پرداخت کنم و…
از او خواستم فقط یک آژانس برایم بگیرند تا بروم جایی که بیمه تامین اجتماعی قبول میکند. به بیمارستان لبافینژاد رفتم؛ گفتند مشکل از لوزالمعده است و باید به شهدای تجریش بروم. با اورژانس منتقل شدم، و جایتان خالی، دردی شدید و خیابانهای چاله چوله!
فردای صبح عمل جراحی انجام دادم؛ شکمم باز شد، مشکل برطرف شد، بخیه زده شد و حتی (به شوخی) فکر میکنم گلدوزی هم کرده باشند…
نقشی که دوست دارم بازی کنم
برایم مهم نیست که نقش بلند یا کوتاه باشد، اما ترجیح میدهم نقشهای تکراری بازی نکنم. به نظرم ایفای نقشهای تکراری خستهکننده است.
دردها و رنجهای زندگیام
اولین مشکل این است که تهیهکنندهها یا دستمزد ما را پرداخت نمیکنند یا بسیار دیر این کار را انجام میدهند، و این بیحرمتیها من را بسیار آزرده میکند.
انتظار نادرستی است که برخی افراد طوری رفتار میکنند که انگار از ما بسیار برتر هستند، در حالی که هیچکدام از ما نسبت به دیگری برتری یا ویژگی خاصی نداریم.
گفتههای مربوط به اعتیاد
شایعات زیادی درباره آقای امیرفضلی وجود دارد. او خودش اعلام میکند که بسیاری تصور میکنند او معتاد است، اما او تاکید میکند که خوشبختانه این موضوع از دوران کودکی و جوانی در او نبوده است.
صنعت فیلم و سینما
پیشی میشی - سال ۱۳۹۸
کاتیوشا - سال ۱۳۹۶
داش اکل - سال ۱۳۹۶
لازانیا - سال ۱۳۹۶
شکلاتی - سال ۱۳۹۵
قهرمانان کوچک - سال ۱۳۹۵
چهار اصفهانی در بغداد - سال ۱۳۹۴
آشوب - سال ۱۳۹۴
دوازده صندلی - سال ۱۳۹۰
دزدان خیابان جردن - سال ۱۳۸۹
هر چی خدا بخواد - سال ۱۳۸۹
افراطیها - سال ۱۳۸۸
دموکراسی تو روز روشن - سال ۱۳۸۸
راز دشت تاران - سال ۱۳۸۸
اخراجیها ۲ - سال ۱۳۸۷
از ما بهترون - سال ۱۳۸۷
چشمک - سال ۱۳۸۷
محاکمه در خیابان - سال ۱۳۸۷
هم خانه - سال ۱۳۸۷
دو خواهر - سال ۱۳۸۷
اخراجیها - سال ۱۳۸۵
شام عروسی - سال ۱۳۸۴
شارلاتان - سال ۱۳۸۳
گرداب - سال ۱۳۸۳
مربای شیرین - سال ۱۳۸۰
جنگجوی پیروز - سال ۱۳۷۷
الو! الو! من جوجوام - سال ۱۳۷۳
فعالیت در حوزه تولید و پخش برنامههای تلویزیونی
در زیر فهرستی از آثار هنری و تلویزیونی این هنرمند آورده شده است:
فیلمها:
- شش قهرمان و نصفی (۱۳۹۷)
- افسانه هزارپایان (۱۳۹۶)
- محله گل و بلبل ۲ (۱۳۹۶)
- محله گل و بلبل (۱۳۹۴)
- سر بهراه (۱۳۹۳)
- همه خانواده من (۱۳۹۱)
- گلبهار (۱۳۹۱)
- تهران پلاک ۱ بازیگر (۱۳۹۱)
- کسی خوابه؟ (۱۳۹۰)
- خانه اجاره ای (۱۳۹۰)
- چمدان (۱۳۹۰)
- دانی و من (۱۳۸۹)
- تبریز در مه (۱۳۸۹)
- تلهفیلم لیموترش (۱۳۸۸)
- تلهفیلم سکههای شانس (۱۳۸۸)
- شمسالعماره (۱۳۸۸)
- دیدار (۱۳۸۷)
- آرزوهای شیرین (۱۳۸۶)
- سلام (۱۳۸۶)
- قشقرق (۱۳۸۵)
- قرارگاه مسکونی (۱۳۸۴)
- همینه (۱۳۸۱)
- آتیه (۱۳۸۱)
- زنگ آخر (۱۳۸۱)
- توی خونه (۱۳۸۱)
- تماشا ۷۹ (۱۳۷۹)
- مثل زندگی (۱۳۷۹)
- در شرح (۱۳۷۹)
- نوروزیها (۱۳۷۹)
- آقای حسابی (۱۳۷۸)
- حرف تو حرف (۱۳۷۸)
- این چند نفر (۱۳۷۸)
- قصههای فلانی (۱۳۷۸)
- سلام کوچولو (۱۳۷۷)
- گلهای ۷۷ (۱۳۷۷)
- ساعت خوش (۱۳۷۳)
- پرواز ۵۷ (۱۳۷۲)
- نوروز ۷۲ (۱۳۷۲)
نمایش خانگی:
- هشتگ خاله سوسکه (۱۳۹۷)
- بالشها (۱۳۹۶)
- فضانوردان (۱۳۸۵)