بیوگرافی و رازهای موفقیت علی زند وکیلی
بیوگرافی کامل علی زند وکیلی، رازهای زندگی هنری، حواشی و آثار برتر این خواننده محبوب
بیوگرافی کامل علی زند وکیلی، رازهای زندگی، آثار برتر، حواشی و تأثیرگذارترین قطعات این خواننده محبوب ایرانی را در این مقاله بخوانید.

صدای دلنشین علی زند وکیلی را در تیتراژ پایانی مجموعههای دزد و پلیس، پژمان (آخر قصه)، شاهگوش (زهره) و زیر پای مادر (آخرین رویا) شنیدهاید. یکی از آثار مهم ایشان، آلبوم «عبور از مه» است که در قطعات آن از اشعار حافظ، وحشی بافقی، زهرا پناهی و حسین منزوی بهره برده است. در ادامه، با فعالیتها و بیوگرافی علی زند وکیلی بیشتر آشنا خواهید شد.
زندگینامه علی زند وکیلی
علی زند وکیلی در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۵ در شهر شیراز متولد شد. او هنرمند ایرانی در زمینه خوانندگی، آهنگسازی و نوازندگی است. همانطور که نام خانوادگیاش نشان میدهد، او از نسل هفتم خانواده کریم خانزند است. بر اساس گفتههای خودش، کریم خانزند اصالتاً از لرستان بود، اما به دلیل علاقهمندی به شیراز، به این شهر مهاجرت کرد و آن را به عنوان پایتخت ایران برگزید. همچنین، او تأکید کرده است که اصل و نسب پدرش نیز به لرستان بازمیگردد.
علی زند وکیلی هنوز ازدواج نکرده و در حال حاضر مجرد است.
علی در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمده و بزرگ شده است. او دارای دو برادر کوچکتر به نامهای محمد و امین است و همچنین هفت خواهر بزرگتر دارد. آقای وکیلی هنوز ازدواج نکرده و همواره قدردان حمایت پدر، مادر و خانوادهاش بوده است. او میگوید: «پدر و مادر و سایر اعضای خانوادهام همیشه از اینکه من در حوزه موسیقی فعالیت میکردم، حمایت میکردند. یادم میآید صبحهایی که باید در کلاس ساز شرکت میکردم، از ساعت ۲ نیمه شب بیدار میشدم و تا ۶ صبح تمرین میکردم. پدرم هر وقت صدای سازم را میشنید، به اتاقم میآمد و شاهد تمرین کردن من بود. کمتر پدری است که در آن ساعت بیدار باشد و به تمرین پسرش گوش دهد.»
علی زند وکیلی در کنار مادر خود
آغاز کار: از نواختن سنتور تا خوانندگی
آقای وکیلی فعالیت هنری خود را در سن سه سالگی با آموزش ساز تنبک و آواز تحت نظر علی کلک (رشیدی) آغاز کرد. در سال ۱۳۷۷ وارد هنرستان موسیقی شیراز شد و به نواختن سازهای سنتور و پیانو پرداخت. سپس در سال ۱۳۸۱ به هنرستان موسیقی تهران منتقل شد و اکنون مدرک کارشناسی موسیقی را دریافت کرده است. او بیان میکند که در حین آموزش و نواختن سنتور، همزمان آواز نیز میخواند و اساتیدش پس از شنیدن صدای او، پیشنهاد دادند که به صورت جدیتر به آموزش آواز و خوانندگی بپردازد. در نتیجه، او تصمیم گرفت ردیفهای آواز ایرانی را فرا بگیرد و در این زمینه تلاش کند.
ایجاد گروه زند بند و همکاری با سایر گروهها
علی به همراه برادرش محمد زند وکیلی، گروهی به نام زند بند را تشکیل دادند. علاوه بر این، این هنرمند با صدای خوش سابقه همکاری و حضور در گروههای مختلفی از جمله دنگ شو، خموش، طلوع، نغمه کیمیا، شروند و گلبانگ را دارد و در کنسرتهایی که با این گروهها برگزار کرده است، شرکت کرده است.

تئاتر موزیکال و همکاری با محمد رحمانیان
خواننده آهنگ معروف "لالایی" از سال ۱۳۸۷ با فردین خلعتبری همکاری داشته است. در طول این همکاری، آقای خلعتبری او را به محمد رحمانیان جهت اجرا در نمایش ترانههای قدیمی معرفی میکند. بر اساس گفتههای آقای وکیلی، همکاری با ایشان تأثیر زیادی در حرفه او گذاشته است.
علی زند وکیلی درباره عشق و ارادت خود به استاد شجریان و حافظ صحبت میکند.
آقای زند وکیلی بیان میکند که همواره ربنای استاد شجریان حال و هوای او را بهتر میکند و هرگاه احساس ناراحتی کند، به گوش دادن به ربنای ایشان روی میآورد. این کار به سرعت احساس خوبی در او ایجاد مینماید. علاقهمندی دیگر او، اذان موذن زاده اردبیلی است. این هنرمند خوشصدا میگوید: «من تاکنون حدود ۲۰۰ هزار بار کاروان استاد بنان را گوش دادهام. سعی میکنم شعرهای زیادی بخوانم و همواره برنامه حافظخوانی روزانه دارم، بدون هیچ استثنایی. اخیراً هم به شعر سهراب سپهری علاقهمند شدهام و در کنار آن، مطالعه آثار سعدی، خیام و فردوسی را هم در برنامه دارم.»

علی زندوکیلی و سینا سرلک
آثار موسیقی علی زند وکیلی
- در تاریکی – ۱۳۹۰ (همراه با بابک غسالی)
- عبور از مه – ۱۳۹۲ (همراه با هامون بهرامی مقدم)
- دشت جنون - سال ۱۳۹۴
- همدم غم – ۱۳۹۴
- یادگاری به رنگ روز جاری – ۱۳۹۴
- دیدن فیلم تماشای صبا در سال ۱۳۹۴
- به خاطر رقص آب – ۱۳۹۴
- رویای منحصر به فرد – ۱۳۹۵
درباره دوران کودکی علی زند وکیلی
گفتوگو با علی زند وکیلی
در پایان، برای آشنایی بیشتر با این هنرمند شناختهشده، بخشهایی از یک مصاحبه کوتاه با ایشان را میخوانید.
موسیقی علی زند وکیلی هرچند شادی نیست، اما تأثیر عمیقی بر روح و روان انسان میگذارد و نوعی راهگشا در مسیر زندگی است. این حس خوب از کجا نشأت میگیرد؟
اگر از دیدگاه تخصصی به موضوع نگاه کنیم، انرژی در کلام و فاصلهها است که همواره با درون فرد همسو میشود. من معتقدم هنگامی که کلمات و احساسات خوب در یک خواننده، آهنگساز یا ترانهسرا وجود دارد، میتواند ارتباط خاصی با مخاطب برقرار کند، چه این احساسات حماسی، شادی یا غم و اندوه باشند. بهرهگیری از انرژی صداها، کلمات و داستانهای درون آهنگ، میتواند این دلنشینی را ایجاد کند. برای من امروز اهمیت زیادی دارد که کلام و ملودی را به گونهای با هم ترکیب کنم که تأثیرگذار باشد و بتوانم آن حس را به مخاطب انتقال دهم.
آقای علی زند وکیلی، شما چطور به این حس و حال میرسید؟
من وقتی موسیقی گوش میدهم، بیشتر بر کلمات تمرکز میکنم. به داستان پشت هر آهنگ توجه میکنم، مثلاً در مورد آهنگ «به سوی تو»؛ وقتی این قطعه را میشنوم، اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که این ترانه چه کسی آن را سروده است، فردی که حال و هوای آن را روایت میکند چه کسی بوده، و احساسش چه بوده است. برای یک خواننده بسیار مهم است که با آهنگ زندگی کند. من برای بازخوانی آثارم، قبل از هر چیز باید درگیر حس و حال آنها شوم.
آیا بیشتر آثار علی زند وکیلی بازخوانی آهنگهای قدیمی است؟ چون حس خوب را در آنها یافتهاید و حالا میخواهید منتقل کنید؟
من از کودکی همیشه تکیه بر احساساتم داشتهام و این در ملودی و شعر هم صدق میکند. احساس درگیرم میکند و هیچ حسی نمیتواند پنهان بماند. راهی نیست که بتوان با آن فریب مخاطب را داد یا حس خوب خود را به درستی منتقل نکرد، چون اگر حس و حالتان خوب باشد، نتیجه کار هم حتماً مثبت خواهد بود. همین موضوع است که باعث میشود اثر ماندگاری خلق شود. در بازخوانیها هم سعی میکنم خودم را در آن دوران و آن حال قرار دهم، جای ترانهسرا یا آهنگساز را بگیرم و حال و هوای آن زمان را درک کنم. اگر دقت کنید، اکثر آهنگهای قدیمی حال و هوای خوبی دارند؛ مثل «مرا ببوس»، «بردی از یادم»، «مرغ سحر»، «الهه ناز» و غیره. جالب است که بسیاری از این آثار ماندگار شدهاند؛ با اینکه غمگین هستند، اما حس خوب آنها چنان قوی است که برای ما جذاب و تاثیرگذار میمانند.
موسیقی که علی زند وکیلی پیشنهاد میکند بشنوید چیست؟
موسیقی که در چند وقت اخیر بسیار گوش میدهم، «موسیقی پس از باران» با صدای فریدون پوررضا است که واقعاً کار خوبی است. اما شاید مهمترین نکته در اکثر آهنگهای حالخوبکن، این باشد که جزو نوستالژیهای افراد محسوب میشوند؛ خاطرهای در ذهن آنها ساخته شده است و گوش دادن به آنها، یادآور همان خاطره است.