سریال «سووشون» در آستانه توقیف مجدد؛ ضعف نظارت و بیتوجهی
سریال «سووشون» در آستانه توقیف مجدد؟ ضعف نظارت و بیتوجهی به اصلاحات اصلاحناپذیر
سریال «سووشون» در آستانه توقیف مجدد؛ ضعف نظارت و بیتوجهی به اصلاحات، چالشهای ساختاری در نظام نظارتی نمایش خانگی را برجسته میکند.

انتشار یک صحنه جنجالی از قسمت هشتم سریال «سووشون» کافی بود تا مجدداً سوال همیشگی درباره میزان اثربخشی توقیف، فیلتر و تعهدات کتبی مطرح شود. در این قسمت، نمایش رقص آزاده صمدی و برخی صحنههای دیگر، وعدههای قبلی درباره رعایت ضوابط نظارتی را زیر سوال برده است؛ بهویژه در شرایطی که پلتفرم پخشکننده، یعنی «نماوا»، پیش از این با انتشار بیانیهای رسمی و اعلام پایبندی کامل به قوانین، از فیلتر شدن چندروزه خارج شده بود.
براساس پیگیریهای صورتگرفته از سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا)، تمامی اصلاحات لازم بر اساس نسخه بازبینیشده به پلتفرم ابلاغ شده بود، اما در کمال تعجب، نسخه اصلاحنشده همان قسمت بار دیگر بارگذاری شد؛ اقدامی که نشان میدهد برخی تولیدکنندگان و پلتفرمها، نظارت را امری ظاهری و بیاثر میدانند. این تخلف نهفقط قانون و تعهدات کتبی را نقض میکند، بلکه اعتماد نهادهای نظارتی و مخاطبان را نیز به چالش میکشد.
در این میان، پرسش اصلی این است که نهادهای نظارتی تا چه زمانی فقط نظارهگر خواهند بود؟ زمانی که سریالی توقیف میشود، بیانیه میدهد، تعهد میکند اصلاحات لازم را انجام میدهد، اما باز هم همان نسخههای مشکلدار را منتشر میکند، نشان میدهد که ضعف در نظارت و پیگیری وجود دارد. در حالی که ساترا با هجمههایی مواجه است و برخی جریانها معتقدند در وظایف خود درباره «سووشون» کوتاهی کرده، بررسیها نشان میدهد مشکل نه در مجوز نهایی، بلکه در پایبندی پلتفرم به نسخه اصلاحشده است؛ یعنی وعده داده شده، اما عملی نشده است.
این تکرار همان سناریوی «تاسیان» است؛ توقیف موقت، تعهد به اصلاح، و ادامه پخش همان نسخههای قبلی. این الگو نشان میدهد مشکل ساختاری در فرآیند نظارت وجود دارد که کارآمدی آن زیر سوال است و اعتماد به آن کاهش یافته است.
در بیانیه نماوا پس از رفع فیلتر، تأکید شده بود که این پلتفرم همواره خود را موظف به رعایت موازین قانونی، شرعی و اخلاقی میداند، اما اقدام اخیر در پخش نسخه اصلاحنشدۀ «سووشون»، تناقضی جدی را نشان میدهد. آیا تعهدات صرفاً ابزارهایی برای دور زدن فشارها هستند؟ اگر پاسخ مثبت است، نهادهای ناظر باید واکنش نشان دهند و جلوی این بینظمیها را بگیرند.
مسئله تنها مربوط به یک صحنه رقص یا یک صحنه خاص نیست؛ بلکه عبور مکرر از مرزهایی است که قبلاً درباره آن هشدار داده شده بود. این نوع عبور، نه تنها عمدی به نظر میرسد، بلکه نوعی آزمونگری ظرفیت نهادهای نظارتی است. در چنین شرایطی، کوتاهی یا مماشات در برابر تخلفات آشکار، میتواند به فروپاشی کامل سازوکار نظارتی در حوزه نمایش خانگی منجر شود. بنابراین، واکنش قاطع و روشن، نه یک گزینه بلکه امری ضروری برای حفظ ساختار و اعتبار نظارت است.
«سووشون» میتوانست نمونهای درخشان از اقتباس ادبی در رسانه تصویری ایران باشد؛ رمانی ماندگار از سیمین دانشور که قابلیتهای بینظیری برای خلق اثری ضد استعماری و دراماتیک داشت، اما در عمل، این فرصت به چالشی برای ساختار نظارتی بدل شده است. پرسش اصلی این است که چرا سریالی که توقیف شده، تعهد داده، اما همچنان تخلف میکند، نباید با واکنشی قاطع مواجه شود؟
پاسخ این سوال، نهفقط سرنوشت «سووشون»، بلکه آینده نظام نظارت در عرصه نمایش خانگی را تعیین میکند. اگر تعهدات بیپایه و بدون ضمانت اجرا باقی بمانند، در آینده نه تنها قانونی وجود نخواهد داشت، بلکه اعتماد عمومی و اعتبار نهادهای نظارتی نیز از بین خواهد رفت.