کد خبر: 33269

احمد پژمان، نگهدار هویت ملی در موسیقی ایرانی

مردی که می‌خواست ایرانی بماند: زندگی و میراث احمد پژمان، آهنگساز و حافظ هویت ملی

مروری بر زندگی احمد پژمان، آهنگساز ایرانی و میراث فرهنگی، که هویت ملی را با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن حفظ کرد.

مردی که می‌خواست ایرانی بماند: زندگی و میراث احمد پژمان، آهنگساز و حافظ هویت ملی

بیتا یاری، داستانی متفاوت و الهام‌بخش دارد. گفته می‌شود روزی که در امتحان رشته زبان انگلیسی دانشگاه، به دلیل اعتراض برگه سوالات را پاره کرد و از جلسه امتحان خارج شد، مسیر زندگی‌اش تغییر کرد. او راه خود را در دنیای موسیقی پیدا کرد و آن روز نقطه عطفی در سرنوشت او و آینده فرهنگ و هنر ایران بود. بیش از شش دهه، نام او به عنوان یکی از استادان بزرگ موسیقی ایرانی شناخته می‌شود و آثار متنوعی از جمله موسیقی سمفونیک غربی، باله، اپرا، موسیقی ردیف دستگاهی، نواحی و موسیقی محلی، موسیقی پاپ لس‌آنجلس و موسیقی فیلم را خلق کرده است.

نبوغ و خلاقیت ذهن احمد پژمان، آهنگساز برجسته‌ای که در نود سالگی دار فانی را وداع گفت، آنقدر غنی بود که تا آخرین روزهای عمرش، نت‌نوشته‌های هنرجویان، دوستان و شاگردانش را با دقت بررسی می‌کرد و نکته‌ها و پیشنهادهای سازنده‌ای را ارائه می‌داد. او همواره در خدمت موسیقی ایران بود، چه به عنوان هنرمندی بی‌ادعا و چه به عنوان آموزگاری پایبند و استوار.

پایان زندگی پژمان تنها مرگ یک آهنگساز بزرگ و صاحب سبک نیست، بلکه نماد پایان یک دوره شصت ساله تلاش و فعالیت هنری است. او همواره می‌خواست در آثارش، با بهره‌گیری از رویکردهای موسیقی غربی، روح ایرانی را زنده نگه دارد. به خاطر آموزش‌های عالی در زمینه موسیقی ایرانی، از جمله ردیف و دستگاه‌ها، و همچنین آشنایی با موسیقی غربی در شهرهایی مانند وین و نیویورک، در ساخت موسیقی دغدغه‌ای مشترک داشت؛ دغدغه‌ای که ریشه در تلاش برای حفظ هویت ملی و فرهنگی در دنیای مدرن داشت.

او موسیقی‌ای را می‌پسندید که ایرانی بودن در آن مشهود باشد. دغدغه اصلی او این بود که در جهان معاصر، چگونه می‌توان ایرانی ماند و اثری ساخت که نه تنها مدرنیته آن را نبلعد، بلکه هویت ایرانی‌اش را حفظ کند. در نتیجه، راهی میان این دو مسیر پیدا کرد: تلفیق ملودی‌های محلی ایران با موسیقی سمفونیک، تا بتواند هم اصالت ایرانی را پاس دارد و هم به زبان جهانی موسیقی سخن بگوید.

چند نسخه مختلف از یک اثر نسخه‌های متعدد یک اثر تعدادی از نسخه‌های یک اثر نسخه‌های متفاوت یک اثر

در میان اسناد دست‌نویس باقی‌مانده از احمد پژمان، نکات جالبی دیده می‌شود. به عنوان نمونه، نسخه خطی موسیقی فیلم «سایه‌های بلند باد» با آنچه در فیلم شنیده می‌شود، تفاوت‌های قابل توجهی دارد. این نشان می‌دهد که پژمان چندین نسخه پاتیتور برای این فیلم نوشته و آهنگسازی کرده است و نسخه موجود، دقیقا همان نسخه‌ای نیست که در لندن برای این فیلم ضبط شده و در اثر حاضر به کار رفته است.

گلشیری، فرمان‌آرا و پژمان

او در ساخت بسیاری از فیلم‌ها نقش آهنگساز را بر عهده داشت و چهار اثر از بهمن فرمان‌آرا نیز با همکاری او ساخته شده است. این چهار فیلم بر اساس داستان‌های هوشنگ گلشیری و با موسیقی متن احمد پژمان ساخته شده‌اند. فرمان‌آرا این تجربیات موفق را نتیجه هم‌فکری و هم‌نظری میان آن‌ها درباره ارتباط عمیق بین موسیقی و فیلم می‌داند و می‌گوید: «من همیشه معتقد بودم که موسیقی به فیلم کمک می‌کند و بر این باور اصرار داشتم.»

او از هدف خود آگاه بود.

در روایت بهمن فرمان‌آرا درباره درخواست ساخت موسیقی برای فیلمش آمده است که او از احمد پژمان خواسته بود تا موسیقی متن را بسازد، زیرا از آهنگسازی او بر روی شعر نیما که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام شده بود، مطمئن بود. وقتی به پژمان گفت که قصد دارد موسیقی فیلمش را بسازد، پاسخ داد که تاکنون چنین کاری نکرده است. فرمان‌آرا به او اطمینان داد که می‌داند چه می‌خواهد.

او توضیح داد که اگر می‌خواهی موسیقی متن موثری بسازی، باید همان احساسی را در نظر بگیری که هنگام خواندن شعر یا مقاله‌ای زیبا در دل می‌نشیند؛ و این مسأله در سینما نیز دقیقا همین است. تنها چیزی که از پژمان خواسته بود این بود که از سازهای اروپایی استفاده نکند، چون فیلم‌های او کاملاً ایرانی و مربوط به تاریخ این کشور بودند. او نمی‌خواست کسی در حین فیلم‌سازی ویولن بنوازد. مهم‌ترین نکته این بود که پژمان فهمیده بود او چه می‌خواهد. فرمان‌آرا تأکید کرد که اگر فیلم «شازده احتجاب» را ببینید، موسیقی آن اثر بسیار تأثیرگذاری است. این شروع دوستی و همکاری آنان بود.

فقط چهار فریم استخراج کردم.

پژمان در ابتدای ساخت فیلم «سایه‌های بلند باد» به من گفت که بهتر است موسیقی را در لندن ضبط کنیم، چرا که آنجا امکانات ضبط بسیار عالی دارد. فرمان‌آرا این نکته را توضیح می‌دهد و در نهایت هزینه ضبط موسیقی در لندن تامین می‌شود. احمد پژمان پس از یک ماه و اندی سفر به لندن می‌رود و پس از ضبط موسیقی با ارکستر سمفونیک لندن، به همراه آثار ضبط‌شده بازمی‌گردد.

ما تصور می‌کردیم که باید فریم‌های زیادی از فیلم را در حین ساختن موسیقی درآوریم تا با آن هم‌خوانی داشته باشد، همان‌طور که در بسیاری از ضبط‌های بدون حضور کارگردان رایج است. اما وقتی موسیقی و فیلم را کنار هم گذاشتیم، فقط چهار فریم نیاز بود تا تطابق کامل پیدا کند. پژمان با دقت زیادی یادداشت برداشته و موسیقی را ساخته بود، به همین دلیل کاملاً با فیلم هماهنگ شد. او بار دیگر نشان داد که به موسیقی فیلم عمیق‌تر توجه کرده است، و این ارتباط ما را قوی‌تر کرد. در نهایت، موسیقی متن فیلم «سایه‌های بلند باد» با ارکستر کامل و به شکل حرفه‌ای در لندن ضبط شد، و این پروژه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ سینمای ایران ثبت شد.

نامه وزیر فرهنگ و هنر در زمان خود درباره کشف استعداد پژمان

در میان اسناد باقی‌مانده از پژمان، یک سند اداری جالب توجه است؛ نامه‌ای است که به امضای مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر دوران پهلوی، رسیده است. در این نامه، پهلبد به احمد پژمان نوشته است: «نواری را که فرستادید، شنیدم.» این نوع ارتباط، که وزیر مستقیماً به یک دانشجوی رشته آهنگسازی نامه می‌نویسد و از شنیدن اثر او ابراز رضایت می‌کند، نادر است و نشان‌دهنده سطح خاصی از تعامل و اهمیت است که به افراد مانند احمد پژمان داده می‌شد.

وقتی با پژمان درباره یک پروژه هنری صحبت می‌کردی، او علاقه‌مند بود جزئیات زیادی را بداند. برای ساخت موسیقی فیلم، اگر آهنگساز کار خود را بلد باشد، معمولاً پرسش‌های زیادی درباره فیلم مطرح می‌کند، و پژمان نیز همین‌طور بود. حتی درباره فریم‌های فیلم با هم گفتگو داشتیم. تقریباً بیست و پنج روز پی‌درپی، او درباره معانی سایه‌های بلند باد و دیگر جزئیات فیلم سوال می‌پرسید و یادداشت برمی‌داشت. سوالات او عمیق و جامع بودند و در مورد همه جنبه‌های فیلم مطرح می‌شدند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار