مادری، مهمترین شغل جهان در عصر اقتصاد و خانواده
رایان سرلک: مادری، مهمترین شغل جهان در عصر اقتصاد و خانواده
رایان سرلک نقش حیاتی مادری را در عصر اقتصاد تأکید میکند و اهمیت توازن میان خانواده و کار در جامعه امروز را بازتاب میدهد.

در یکی از مصاحبهها، هنگامی که از رایان سرلک، بازیگر نوجوان، پرسیدند «شغل مادرت چیست؟»، او بیدرنگ و بدون تردید پاسخ داد: «مادری». این واژه کوتاه و ساده، در عین حال عمیقترین پاسخی بود که میتوانست ارائه دهد. او بهطور ناخودآگاه اما هوشمندانه تأکید کرد که مادری نه یک نقش ثانویه و حاشیهای، بلکه شغلی تماموقت، پرچالش و در عین حال بزرگترین و مهمترین مسئولیت اجتماعی است.
این جمله کوتاه، چراغ راهی شد برای بازاندیشی در ارزشهایی که جامعه امروز به خانهداری و مادری میدهد؛ ارزشهایی که در هیاهوی اقتصاد و اشتغال بیرونی، روزبهروز کمرنگتر میشوند. در دنیای امروز، با توجه به بحرانهای اقتصادی، تلاش برای استقلال مالی و کسب جایگاه اجتماعی، زنان بیش از پیش وارد بازار کار شدهاند. این تحولات، که نتیجه تغییرات در ساختار جوامع است، حتی زنان خانهدار قدیمی را به سمت مشاغل خارج از خانه سوق میدهد. این روند باعث شده است بسیاری از زنان مجبور شوند بخشی از وقت و انرژی خود را صرف کارهای بیرون از منزل کنند، چیزی که پیامدهای منفی بر ساختار خانواده و جامعه دارد.
در چنین شرایطی، آسیبهای اجتماعی ناشی از کاهش زمان اختصاص یافته به مادری و تمرکز بیشتر بر کار بیرون از خانه، تاثیر مستقیم بر فرآیند تربیت و رشد فرزندان دارد. مادری که تمام وقت خود را صرف تربیت فرزندان میکند، نه تنها در شکلگیری شخصیت آنان نقش مهمی ایفا میکند، بلکه با فراهم کردن محیطی امن و حمایتی، میتواند بهطور غیرمستقیم به تقویت بنیانهای روانی و اجتماعی کودک کمک کند. اگر این زمان و توجه محدود شود، حتماً شکافهایی در این فرآیند ایجاد خواهد شد.
از سوی دیگر، بسیاری از زنانی که حالا مجبور به ورود به بازار کار شدهاند، نه تنها ارزشها و ارتباطات خانوادگی خود را کمرنگ میبینند، بلکه در بسیاری موارد، سود مالی کار نسبت به ارزشهای مادری و خانواده، کمتر به نظر میرسد. شاید درآمد حاصل از یک شغل از نظر مالی مفید باشد، اما این دستاورد مالی نمیتواند جایگزین عشق، توجه و زمان حضور در کنار خانواده و فرزندان شود. این معادله اقتصادی، در بلندمدت، منجر به از دست رفتن آنچه میتوان آن را «سرمایه انسانی» نامید، خواهد شد.
از دیدگاه اجتماعی و روانشناختی، شرایطی که مادران مجبور به کار بیرون از خانه میشوند، ظرفیت حضور مؤثر آنها در خانواده و تربیت صحیح فرزندان را کاهش میدهد. این روند، ممکن است عواقب بلندمدتی برای نسلهای آینده داشته باشد، زیرا پایهریزی شخصیت و روابط اجتماعی کودکان عمدتاً در محیط خانه و از طریق تعامل مستقیم با مادر و پدر شکل میگیرد.
در شرایطی که فشارهای اقتصادی، بهویژه در کشورهایی که با بحرانهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، افراد و بهویژه زنان را وادار به حضور در بازار کار مینماید، نیاز است سیاستهای اجتماعی و اقتصادی بازنگری شوند. هدف باید حمایت از زنانی باشد که در حال گذار از نقش خانهداری به مشاغل بیرون از خانه هستند، و همزمان، حفظ نقش مادر و خانواده را مدنظر قرار دهند. باید به گونهای سیاستگذاری شود که نه تنها حمایتهای لازم ارائه گردد، بلکه بازگشت به ساختارهای خانوادگی و سنتی نیز تسهیل شود.
در نهایت، بجای تحقیر یا بیتوجهی به نقش مادری، باید به اهمیت و ارزش این نقش توجه ویژهای مبذول داشت. مادری که در خانه است، نه تنها محیطی امن و محبتآمیز برای رشد و تربیت فرزندان فراهم میکند، بلکه بهعنوان یکی از ارکان اساسی ساختار اجتماعی نقش آفرینی میکند. بنابراین، ضروری است شرایطی فراهم شود که زنان بتوانند میان خانهداری و حضور در محیط کار تعادل برقرار کنند و این نقشها را با رضایت و آزادی انتخاب کنند.
در عصر حاضر، مسأله مادری بهعنوان یک شغل، در نگاه بسیاری از زنان و مردان نادیده گرفته میشود. رایان سرلک بهدرستی این واقعیت را بیان کرد، زیرا در شرایط اقتصادی امروز، برای بسیاری از مادران، اشتغال خارج از خانه نمیتواند جایگزین ارزش و اهمیت مادری باشد.