کد خبر: 30943

مهوش وقاری از وداع با همسرش و احساسات پس از مرگ او

ناگفته‌های مهوش وقاری از وداع با همسرش محسن قاضی مرادی و احساسات عمیق پس از مرگ

مهوش وقاری از وداع با همسرش محسن قاضی مرادی و احساسات عمیق پس از مرگ او سخن می‌گوید؛ آرامش و حسرت‌هایش را در این مقاله بخوانید.

ناگفته‌های مهوش وقاری از وداع با همسرش محسن قاضی مرادی و احساسات عمیق پس از مرگ

در شب بیست و پنجم فروردین 1400، خبر درگذشت محسن قاضی مرادی، بازیگر سینما و تلویزیون، در سن 79 سالگی منتشر شد. این خبر موجب شد تا پیام‌های تسلیت رسمی و غیررسمی زیادی صادر شود تا فقدان این هنرمند قدیمی را تسلیت بگویند. اما در میان این پیام‌ها، بیشترین توجه و تسلیت به مهوش وقاری معطوف شد که چند سال است زندگی خود را صرف مراقبت از همسر بیمار خود کرده بود.

در این مدت، تصاویر مشترک وقاری و قاضی مرادی بیشتر از عکس‌های تکی بازیگر مرحوم در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد و بسیاری محبت این دو را نمونه‌ای از عشق و وفاداری دانستند. این موضوع به چشم مهوش وقاری هم آمده است، که می‌گوید: «قدردان این همه

او ادامه می‌دهد: «حال روزهای من خوب نیست، اما خلأ بزرگی در زندگی‌ام ایجاد شده است. حس نوعی بلاتکلیفی دارم که نمی‌دانم چه نامی بر آن بگذارم. با اینکه تقریباً نزدیک به سه سال است که محسن هیچ واکنشی نشان نمی‌داد، اما همیشه حضور داشت. نبودنش حس عجیبی در من ایجاد کرده است. او نمی‌توانست صحبت کند و چیزی بگوید؛ مثلا درباره احساساتش یا افکارش، اما من نمی‌گذاشتم فکر کند که نمی‌تواند حرف بزند و تلاشش را بی‌پاسخ نمی‌گذاشتم. گاهی که تلویزیون روشن بود، چون می‌دانستم نمی‌تواند زیرنویس‌ها را با دقت بخواند، خودم سریع برایش می‌خواندم و صحبت می‌کردم و تفسیر می‌کردم. نمی‌خواستم متوجه شود که سرعت عمل قبل را ندارد و خوشحالم که شاید خودش از شدت بیماری‌اش آگاه نبود.»

وی افزود: «همانطور که پزشکان گفته بودند، و سعی می‌کردند به من آمادگی بدهند، می‌دانستم که وضعیت بیماری‌اش به اینجا می‌رسد؛ چون پارکینسون به تدریج توانایی‌های فرد را کاهش می‌دهد. اما باز هم به خودم دلخوشی می‌دادم که چیزی نیست. حالا که رفته، باور نمی‌کردم با چنین آرامشی رفته باشد. همیشه شنیده بودم که بسیاری از کسانی که فوت می‌کنند، با چشمان باز می‌روند، اما او خیلی راحت و آرام رفت، انگار خسته و بی‌حال شد و خوابید. این آرام رفتنش، آرامش و دلم را قرص می‌کند.»

مهوش وقاری که چند سالی است به‌دلخواه و برای کنار بودن با همسرش از دنیای بازیگری فاصله گرفته است، می‌گوید: «در این مدت، هیچ کاری را قبول نکردم و اجازه ندادم محسن متوجه شود که پیشنهادها را رد می‌کنم. جالب است که در سه، چهار ماه گذشته پیشنهادهای بیشتری داشتم، که فکر می‌کنم به خاطر حجم کارهای شب عید بود. حتی همان روزی که این اتفاق افتاد، یک پیشنهاد کاری داشتم، اما به خاطر کرونا همه را رد می‌کردم. دوستان هم می‌گفتند با شرایط من همراهی می‌کنند، اما حالا خیلی خوشحالم که آن پیشنهادها را رد کردم؛ چون اگر سر کار بودم و این اتفاق می‌افتاد، حتماً آن را به حساب کار خودم می‌گذاشتم و نمی‌دانم چگونه آرام می‌گرفتم.»

او در عین حال، معتقد است که باید کار خود را از سر گیرد. «هنوز احساس می‌کنم محسن کنارم است، اما باید کار را شروع کنم، به‌خصوص برای بهبود روحیه‌ام.» همچنین، دلش می‌خواهد مکانی برای نمایش تابلوهای همسرش داشته باشد، تا بتوانند شرایط نگهداری و نمایش این آثار هنری را فراهم کند. این تابلوها، دست ساخته‌های صدفی محسن قاضی مرادی هستند که در سال 1395 در خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته شدند.

در پایان، مهوش وقاری با ابراز سپاس از پیام‌های محبت‌آمیز همکاران و مدیران، به ویژه صدا و سیما، از احساس حسرتی سخن می‌گوید. او معتقد است که این محبت‌ها و مهربانی‌ها پس از این حادثه، دلش را می‌سوزاند و آرزو می‌کند کاش یکی از این محبت‌ها پیش از رفتن مرحوم محسن قاضی مرادی اتفاق می‌افتاد. او می‌گوید محسن دوست داشت مورد تحسین قرار گیرد و افسوس می‌خورد که اگر فرصت داشت، خودش در این سال‌ها مراسمی برای او برگزار می‌کرد تا دوستان و همکارانش گرد هم آیند. هرچند در سال گذشته به دلیل شیوع کرونا این امکان فراهم نشد، ولی او آرزو دارد کاش این حرف‌ها زمانی گفته می‌شد که مرحوم می‌توانست آن‌ها را بشنود. مهوش وقاری همچنین از پیام‌های دریافتی که باورشان برایش سخت بود، سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که این محبت‌ها برای او بسیار ارزشمند است و ای کاش در زمان حیات، چنین توجهی به افراد صورت می‌گرفت.

مرحوم محسن قاضی مرادی بیش از ۳۰ سال در عرصه بازیگری فعالیت داشت و در بسیاری از فیلم‌های مهم سینما نقش‌آفرینی کرده است. او با کارگردانان بزرگی مانند بهرام بیضایی در «سگ‌کشی»، بهمن فرمان‌آرا در «خانه‌ای روی آب»، رخشان بنی‌اعتماد در «زیر پوست شهر»، پریسا بخت‌آور در «دایره زنگی»، مازیار میری در «قطعه ناتمام»، ابوالحسن داودی در «تقاطع» و «مرد بارانی»، داود میرباقری در «مسافر ری»، سیروس الوند در «یک بار برای همیشه»، شهرام اسدی در «اوینار»، مجتبی راعی در «غزال»، ایرج طهماسب در «دختر شیرینی‌فروش»، خسرو معصومی در «رسم عاشق‌کشی» و مهدی صباغ‌زاده در «صبحانه‌ای برای دو نفر» همکاری داشته است.

خرید بک لینک دائمی و ارزان از وب‌سایت‌های معتبر، توسط یکی از بهترین کانون‌های تبلیغاتی در ایران.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار