آیا احمد شاملو فیلمنامه «گنج قارون» را نوشته است؟
آیا احمد شاملو فیلمنامه مشهور «گنج قارون» را نوشته است؟ رازهای فیلمفارسی و نقش شاعر در سینمای ایران
آیا احمد شاملو فیلمنامه «گنج قارون» را نوشته است؟ بررسی نقش شاعر در سینمای ایران و رازهای فیلمفارسی

احمد شاملو رابطهای چندوجهی با سینما داشت. او علاقهمندی عمیق و شاعرانهای به سینما داشت، اما هنگام ورود به عرصه فیلمسازی، به تبعیت از روند غالب فیلمفارسی، در بازتولید ساختارها و الگوهای رایج و تجاری فعالیت کرد.
وقتی شاملو به دلیل نیاز مالی وارد دنیای سینما شد، در ایران به تقلید از فیلمهای وارداتی، بهویژه آثار هندی و مصری که محبوبیت داشتند، به تولید کمدیهای سبک و ملودرامهای سطحی پرداخت.
قبل از سال ۱۳۴۸، سینمای ایران به جز چند استثنا، عمدتاً پر از فیلمهای تجاری و بازاری بود که تنها تودههای عوام و کماطلاع جامعه مشتریان آن بودند. در زمانی که تلویزیون هنوز فراگیر نشده بود، سینما تنها منبع تفریح و سرگرمی برای مردم شهرنشین محسوب میشد، در حالی که اقشار روشنفکر و تحصیلکرده بیشتر به تماشای فیلمهای خارجی، بهویژه آمریکایی و فرانسوی، میپرداختند و کمتر به سینمای داخلی توجه داشتند.
نخستین تجربه سینمایی احمد شاملو به سال ۱۳۳۸ برمیگردد، زمانی که بر اساس سفارش شرکت «ایتال کونسولت»، فیلم مستندی درباره اقلیم سیستان و بلوچستان ساخت. این پروژه او را به دنیای فیلم و سینما جذب کرد. پس از آن، در اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی، مدیریت واحد تولید و نمایش فیلمهای آموزشی برای روستاییان را بر عهده گرفت. در این دوره، گفته شده است که سهراب سپهری، شاعر دیگر، نیز با شاملو همکاری داشت.
این دوران، آغازی بر آشنایی شاملو با صنعت سینمای حرفهای بود. در طی هشت سال فعالیت سینمایی، بیش از دوازده فیلمنامه مستقل برای فیلمهای تجاری نوشت یا در نگارش و تکمیل برخی فیلمنامهها با کارگردانان مختلف همکاری کرد. او هرگز درباره ارزش هنری این فعالیتها توهم نداشت و به همین دلیل، همواره خواست نامش در تیتراژ فیلمها ذکر نشود.
نخستین فیلمنامهای که شاملو برای سینمای ایران نوشت، «اول هیکل» نام داشت که در سال ۱۳۳۹ به کارگردانی سیامک یاسمی و با بازی ناصر ملک مطیعی ساخته شد. این فیلم، که الگوبرداری از فیلمی مصری بود، فروش نسبتا خوبی داشت و تجربه مثبتی برای شاملو محسوب میشد.
در سال ۱۳۴۲، او فیلمنامه «مردها و جادهها» را نوشت که توسط ناصر ملکمطیعی کارگردانی شد. منتقدان درباره ارزشهای هنری این فیلم نظرات متفاوتی داشتند، هرچند نام شاملو در عنوانبندی فیلم ذکر نشده است.
همان سال، شاملو با اقتباس از داستانی نوشته جیمز هادلی، فیلمنامه «تار عنکبوت» را نوشت که مهدی میرصمد زاده آن را کارگردانی کرد. در این اثر، بازیگرانی مانند ایرج قادری و هوشنگ کاووسی حضور داشتند.
فیلم «دختر کوهستان»، ساخته محمد علی جعفری در سال ۱۳۴۲، بر اساس فیلمنامهای از شاملو تولید شد. همچنین، او با اقتباس از یک فیلم ایتالیایی، فیلمنامه «نیرنگ دختران» را نوشت که سعید نیوندی کارگردانی کرد. شاملو در مصاحبهای گفته است که برای نوشتن این فیلمنامهها زحمت زیادی نکشید و میتوانست ظرف چند روز آنها را بنویسد.
در سال ۱۳۴۳، فیلمنامه «ترانههای روستایی» را نوشت که صابر رهبر آن را کارگردانی کرد و در آن محمدعلی فردین، ستاره بزرگ سینمای آن زمان، بازی داشت؛ هرچند این فیلم فروش قابل توجهی نداشت.
در سال ۱۳۴۴، او سناریوی فیلم «بنبست» را نوشت که ساخته مهدی میرصمد زاده بود، و همچنین، فیلمنامه «فرار از حقیقت» به کارگردانی ناصر ملکمطیعی، که خودش نقش کوتاهی در آن ایفا کرد. در همان سال، او فیلمنامه «داغ ننگ» را کارگردانی کرد، هرچند این اثر از نظر هنری و سرگرمکنندگی چندان موفق نبود و او گناه این شکست را بر گردن تهیهکننده فیلم انداخت.
در سال ۱۳۴۵، فیلم «گنج قارون» ساخته سیامک یاسمی روی پرده آمد، که به یکی از مشهورترین نمونههای فیلمفارسی در تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. این فیلم، که شاید به فیلمنامه شاملو نسبت داده شده باشد، رکورد فروش سال را شکست، اما در مورد نویسندگی آن، حقیقت مشخص نیست و همواره محل تردید باقی مانده است.
در میان تودههای مخاطب، نقل است که شاملو شعر مشهور «دریغا که فقر چه به آسانی احتضار فضیلت است» را در اشاره به فعالیتهای خود در سینما گفته است.