کد خبر: 29662

رامبد جوان پس از هفت سال با «زود پز» به سینما بازگشت

رامبد جوان پس از هفت سال به سینما بازگشت با فیلم «زود پز»؛ روایت تلخ و کمدی موشک‌باران تهران در کمترین زمان ساخته شد و به فروش ۴۲ میلیارد تومان رسید

رامبد جوان پس از هفت سال با فیلم «زود پز» در ژانر کمدی-تلخ درباره موشک‌باران تهران بازگشت و به فروش ۴۲ میلیارد تومان رسید.

رامبد جوان پس از هفت سال به سینما بازگشت با فیلم «زود پز»؛ روایت تلخ و کمدی موشک‌باران تهران در کمترین زمان ساخته شد و به فروش ۴۲ میلیارد تومان رسید

فیلم «زود پز» با بازی نوید محمدزاده و محسن تنابنده، روایتگر داستان یک خانواده در دوران موشک‌باران تهران است که پس از هفت روز اکران در سینماها، حدود 42 میلیارد تومان فروش داشته است (تا بامداد چهارشنبه، 25 مهرماه).

کارگردان این اثر معتقد است: فیلم‌هایی از این جنس، به خاطر روایت اتفاقات تلخ کشور در قالب کمدی، نقش تراپی را ایفا می‌کنند.

جوان، که در حال حاضر در حال تولید پروژه «کارناوال» برای پخش در شبکه نمایش خانگی است، در گفت‌وگویی درباره سختی‌ها و شیرینی‌های ساخت «زود پز» سخن گفت. او با اشاره به شرایط فعلی سینما و دشواری‌های ساخت فیلم، بیان داشت که هزینه‌های بالای تولید، تقریباً تنها راه بازگشت سرمایه را ساخت فیلم‌های کمدی می‌داند.

در ادامه، مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

در تیتراژ اولیه فیلم «زودپز»، ایده اصلی به تورج اصلانی نسبت داده شده است، نویسندگی بر عهده مهدی نادری، سرپرستی نویسندگان بر عهده محسن تنابنده و بازنویسی نهایی توسط ابوالفضل کاهانی انجام شده است. شنیده شده بود که قرار بود این پروژه توسط گروه دیگری ساخته شود. چگونه وارد این پروژه شدید؟

برای پاسخ به این سوال، بهتر است از تهیه‌کننده فیلم، آقای سهراب‌پور، بپرسید چون من تنها از زمانی که وارد پروژه شدم، می‌توانم صحبت کنم. ماجرا از تماس شب نوید محمدزاده و سپس آقای سهراب‌پور با من شروع شد. من پس از یک سال و نیم فعالیت نکردن، در تیرماه 1401، پس از پایان «خندوانه»، با این تماس‌ها مواجه شدم. در آن زمان، برنامه‌ای برای کار نداشتم و در پی راه‌اندازی پروژه‌ای نبودم. فیلمنامه برایم ارسال شد، مطالعه کردم و پس از گفت‌وگو با سهراب‌پور، درخواست کردم که حتماً بازنویسی شود و سپس به گروه پیوستم. تغییراتی در کاراکترها، گریم‌ها و لباس‌ها صورت گرفت و کار را شروع کردیم.

یک شب نوید محمدزاده و منصور سهراب‌پور تماس گرفتند و دعوت کردند که به جمع بپیوندم. من پس از مدتی بی‌کاری و بی‌برنامه بودن، وقتی فیلمنامه را خواندم، از موقعیت طنز و در عین حال تلخ داستان خوشم آمد. من و محسن تنابنده در بازنویسی متن، با چند نویسنده همکاری کردیم، از جمله ابوالفضل کاهانی که چند سکانس اولیه را نوشت. پس از بازنویسی و نظارت محسن، فیلمبرداری در کمترین زمان ممکن، یعنی حدود یک هفته، آغاز شد. در حین فیلم‌برداری، چندین بار کار متوقف شد تا فیلمنامه کامل شود. با وجود شرایط سخت، نتیجه را رضایت‌بخش ارزیابی می‌کنم، به ویژه چون هدف اصلی‌مان این بود که داستان به درستی روایت شود و محسن تنابنده هم در این مسیر بسیار مراقب بود.

آیا این عجله در کار صرفاً به خاطر مسائل مالی بود؟

بیشتر این سرعت، به دلیل حفظ گروه بود. نمی‌دانستیم چقدر طول می‌کشد تا فیلمنامه نهایی شود و اگر توقف می‌کردیم، ممکن بود گروه از هم بپاشد. مدیریت آقای سهراب‌پور در این زمینه بسیار پیچیده و دشوار بود؛ باید پروژه را پیش می‌بردیم، گروه را حفظ می‌کردیم و هزینه‌های سرسام‌آور این روزها را مدیریت می‌کردیم.

آیا در این فرآیند تغییرات و بازنویسی، مشکلی برای مجوز ساخت پیش آمد؟

در ابتدا مشکل داشتیم چون تغییرات زیادی در متن صورت گرفت و کلیت داستان تغییر کرد، ولی در نهایت حل شد. به عنوان کسی که به این گروه پیوستم، می‌توانم بگویم آنچه اکنون ساخته شده، نسبت به نسخه اولیه، بسیار بهتر است. البته در آن زمان هم به پروژه علاقه‌مند بودم چون در فیلمنامه، موقعیت طنز و تلخی وجود داشت که برایم جذاب بود.

داستان فیلم برای من که دوران جنگ را تجربه کرده‌ام، اهمیت زیادی دارد. خاطرات آن زمستان سال 1366، زمانی که صدام به تهران موشک زد، هنوز در خاطرم مانده است. آن روزها، با صدای آژیر و انتظار برای انفجار، ترس و وحشت زیادی را تجربه کردم. اما بعد از گذشت سال‌ها، دیدن این اتفاقات از زاویه‌ای کمدی، برایم نوعی تراپی است؛ راهی برای بازسازی روانی و خندیدن به آسیب‌ها، بدون تمسخر آنها.

در کنار صحنه‌های جنگ و موشک‌باران، فیلم لحظات نوستالژیک زیادی از دهه 60 دارد؛ از موسیقی و آهنگ‌ها گرفته تا سواری با مینی‌بوس و دنبال کردن ماشین عروس در خیابان‌ها. با توجه به تکرار روایت‌های کمدی در بستر جنگ و پس از آن، مانند «هزارپا» و «فسیل»، چقدر در نگارش فیلمنامه نگران تکراری بودن داستان بودید؟

اگر بخواهم به آینده نگاه کنم، شاید نمی‌خواستم «زود پز» را بسازم، چون حتی اگر ایده ساخت این فیلم به من پیشنهاد می‌شد، ممکن بود به خاطر ویژگی‌های طنزآمیزش، علاقه‌مند نباشم که آن را بسازم. شاید در آن زمان، احساس می‌کردم نمی‌توانم آن دوران را بازسازی کنم، اما وارد شدن ناگهانی به پروژه، شرایط متفاوتی برایم رقم زد. این کار، جنبه‌های مثبت زیادی داشت؛ چون هیجان کار کردن و تیم عالی، انگیزه‌ام را بالا برد. تیمی متشکل از تهیه‌کننده حرفه‌ای، طراح لباس، طراح صحنه، مدیر فیلمبرداری، تدوینگر، آهنگساز و دیگر عوامل، همگی مجموعه‌ای قوی بودند. همچنین تیم کارگردانی شامل نگار جنیدی، دانیال غفارزاده، مهران اکبری، پیمان عزتی و محمد سقازاده، باعث شد اعتماد کنم که می‌توان کار خوبی انجام داد.

در کنار تیم پشت دوربین، تیم بازیگری هم بسیار عالی بود. نوید محمدزاده و محسن تنابنده، دو بازیگر برتر و دوستان من، حضورشان ترکیبی تازه و جذاب در فیلم ایجاد کرد. دیگر بازیگران مانند گلاره عباسی، شیرین اسماعیلی، ساقی حاجی‌پور، روزبه حصاری، میسا مولوی و محمود جعفری، همگی حرفه‌ای و با اخلاق بودند و از همکاری با آن‌ها رضایت داشتم.

با توجه به همه این عوامل، وقتی وارد پروژه شدم، نگرانی از تکراری بودن داستان نداشتم. چون این داستان، بخشی از تاریخ ماست و می‌توان آن را به شکل‌های مختلفی روایت کرد. عناصر بصری مانند پیکان و فُکُل، صرفاً ابزارهای تصویری هستند و مهم، داستانی است که تعریف می‌کنیم. در نتیجه، ترکیب نوید و محسن، همراه با تیم حرفه‌ای، باعث شد که حس کنم می‌خواهم این فیلم را بسازم.

حضور رامبد جوان، چه ویژگی‌هایی به کار اضافه کرد تا امضای خودش در فیلم دیده شود؟

وقتی رامبد به گروه اضافه شد، طبیعتاً باید ویژگی‌های خاص خودش را به پروژه می‌آورد. هر فردی، با سلیقه و نگاه خاص خود وارد کار می‌شود و این تأثیر را بر نتیجه نهایی دارد. مثلا، من صحنه‌ای از چرخش ماشین را طراحی کردم که در سناریو نبود، و با همکاری تیم حرفه‌ای، این صحنه اجرا شد. نوید و محسن در این سکانس، بازی‌هایی انجام دادند که انگار در حال چرخیدن در صندلی هستند، و فرید ناظر فصیحی، به شدت در جذابیت آن نقش داشت. همچنین، انفجار تعمیرگاه توسط محسن روزبهانی بسیار خوب ساخته شد.

فضاسازی دقیق دهه 60، یکی دیگر از ویژگی‌های فیلم است. کار سختی بود، اما گروه تولید «طفلکی» زحمت زیادی کشیدند؛ مثلا، برای تصاویری چون خیابان ایتالیا، با همکاری تیم ماشین، جزئیات آن دوره را بازسازی کردند. در این فرآیند، کنترل جمعیت و تردد مردم در خیابان‌ها هم چالش‌هایی داشت که مدیریت آن، توسط تیم‌های تهیه‌کننده و تولید، انجام شد.

در ابتدای صحبت، گفتید که اصلاً قصد ساخت فیلم نداشتید، پس اگر نوید محمدزاده تماس نمی‌گرفت، شاید هرگز فیلم نمی‌ساختید؟

احتمالاً چنین بود.

آیا این تصمیم به خاطر شرایط فعلی بود؟

چون ساخت فیلم کار بسیار دشواری است و باید انگیزه و حال و هوای مناسب داشت. من در آن زمان، ذهن من آماده نبود، اما همین پروژه، باعث شد دوباره شروع کنم. اگر «زود پز» ساخته نمی‌شد، شاید الان هم کار نمی‌کردم.

اگر بعد از هفت سال، می‌خواستید فیلمی بسازید، ترجیح می‌دادید سراغ یک اثر مفرح و سرگرم‌کننده بروید یا بر اساس فضای جامعه، موضوعی متناسب با حال و هوای روزهای اخیر انتخاب می‌کردید؟ مثلا، در ساخت «نگار»، بر پرداختن به قصه دختر جست‌وجوگر تأکید داشتید، آیا حالا هم موضوعاتی با همین حال و هوا برایتان جذاب است؟

نمی‌دانم، شاید هر دو مسیر را می‌پیمودم. در حال حاضر، پروژه «کارناوال» را برای شبکه نمایش خانگی در دست دارم، که یک مسابقه جذاب و متفاوت است. درباره کار با تلویزیون هم فعلاً تصمیمی ندارم، چون در مقطع «خندوانه»، پس از آن، در جامعه تغییرات زیادی رخ داد و من هم دیگر تمایلی به ادامه ندادم.

در مورد هزینه‌های سرسام‌آور تولید، چه پیش‌بینی دارید؟ چه ژانری را برای ساخت اثر بعدی انتخاب می‌کنید تا سرمایه برگردد؟ آیا واقعاً فکر می‌کنید فقط کمدی جواب می‌دهد؟

با توجه به اوضاع، هزینه‌های تولید فیلم‌ها چند برابر شده است. اگر همین امروز می‌خواستید «زود پز» را بسازید، باید دو برابر هزینه کنید. در این شرایط، فکر می‌کنم تنها راه برگرداندن سرمایه، ساخت فیلم‌های کمدی است. این نوع فیلم‌ها، چون با حال و هوای جامعه هم‌خوانی دارند، بیش‌تر جواب می‌دهند. در گذشته، با بودجه کم، چند فیلم ساخته می‌شد، اما حالا این امکان وجود ندارد. در واقع، دیگر هر کسی توان ساخت فیلم ندارد.

کارنامه شما نشان می‌دهد که فیلم‌هایی مثل «نگار»، «ورود آقایان ممنوع» و «اسپاگتی در هشت دقیقه»، فضای خاص خود را دارند. «زود پز» در کجای این کارنامه قرار می‌گیرد؟ آیا از ساخت آن رضایت دارید؟

بسیار راضی‌ام. به نظر من، «زود پز» پخته‌ترین و بهترین اثر من است. حضور یک تهیه‌کننده حرفه‌ای و تیم خوب، در موفقیت آن نقش داشت. اگر تجربه تهیه‌کننده نبود، ممکن بود پروژه در مسیرهای مختلف متوقف شود، اما حفظ گروه، مدیریت کار و رفع نقایص، نتیجه‌ی تجربه و روحیه قوی است.

با توجه به حضور نام‌هایی مانند رامبد جوان و محسن تنابنده، ممکن است تصور شود فیلم، کاملاً کمدی است، اما واقعیت این است که در «زود پز»، لحظاتی هست که تماشاگران در سالن، می‌خندند و لحظاتی دیگر، اشک می‌ریزند؛ چون موضوع، در عین تلخی، واقعی است و نمی‌شود آن را تنها با شوخی روایت کرد. من از بازخورد مخاطبان راضی‌ام؛ آن‌ها در سالن، صدای خنده و گریه را شنیده‌اند. فیلم، اثری سرحال و در عین حال، با رعایت استانداردهای روز سینمای کشور است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار