خاطرات سفر مظفرالدینشاه به بلژیک و دیدار با پادشاه
خاطرات سفر مظفرالدینشاه به بلژیک؛ دیدار تاریخی با پادشاه و هدیههای ایرانی
خاطرات سفر مظفرالدینشاه به بلژیک، دیدار با پادشاه، هدیههای ایرانی، گشت و گذار در اوستاند و لحظات آخر سفر در این مقاله مرور میشود.

در طول سفر اول مظفرالدینشاه قاجار به اروپای غربی، او به تدریج خاطرات خود از این سفر پرماجرا را ثبت میکرد. این سفر در اواخر سال ۱۳۱۷ هجری قمری آغاز شد و در حین آن وقایع جالب و منحصربهفردی رخ داد که شاه قاجار با دقت و صبر آنها را در یادداشتهایش ضبط کرده است. یکی از این یادداشتها که مربوط به روز پنجشنبه، ۲۶ ربیعالثانی ۱۳۱۸ هجری قمری یا اول شهریور ۱۲۷۹ شمسی است، به دیدار او با پادشاه بلژیک اختصاص یافته است.
پادشاه بلژیک وارد کشور شد.
در صبح همان روز، مظفرالدینشاه طبق معمول به ساحل رفت و از منظره دریا لذت برد. در حین تماشای آبها، توجه او به کشتی بزرگی جلب شد که از طرف فرانسه در حال حرکت به سمت بلژیک بود. اعلام شد که این کشتی متعلق به پادشاه بلژیک است و او قصد دارد از مظفرالدینشاه دیدن کند. این خبر باعث شادی و هیجان در شاه شد و آمادهی استقبال از پادشاه محترم شدند.
پذیرایی رسمی از پادشاه بلژیک
پس از صرف ناهار، مظفرالدینشاه مطلع شد که پادشاه بلژیک در حال نزدیک شدن است. در همان لحظه، نشانها و حمایل رسمی بلژیک که از دوران ولیعهدی داشت، بر تن کرد و خود را برای استقبال آماده ساخت. دیدار این دو پادشاه با نهایت احترام و محبت برگزار شد. مظفرالدینشاه، که همواره از دیدار با شخصیتهای مهم دیگر کشورها استقبال میکرد، این بار نیز فرصت مناسبی برای گفتوگوهای صمیمانه با پادشاه بلژیک پیدا کرد. او درباره خصوصیات اخلاقی و دانش زبانی پادشاه، به ویژه تسلط وی بر چندین زبان خارجی، سخنان قابلتوجهی نگاشت.
هدیهای از شرق؛ قالیهای ایرانی
در مراحل بعدی دیدار، مظفرالدینشاه از محل اقامت پادشاه بلژیک بازدید کرد. در این دیدار، شاه قاجار چندین فرش ایرانی زیبا را به پادشاه بلژیک هدیه داد و گفتوگوهای دوستانه آنها درباره هنر قالیبافی ادامه یافت. پادشاه بلژیک نیز درخواست کرد فرشهایی با اندازه مخصوص اتاق نشیمن خود ساخته شود تا این هنر ایرانی در اروپا بیشتر شناخته و مورد توجه قرار گیرد.
بازدید از شهر اوستاند و ویژگیهای منحصر به فرد آن
پس از دیدار، مظفرالدینشاه به گشتوگذار در شهر اوستاند پرداخت. او با جزئیات فراوان درباره این شهر سخن گفت؛ شهری ساحلی که جمعیت ساکنان دائم آن در حدود سیوپنج هزار نفر بود، اما در فصلهای ییلاقی، بهعنوان محلی برای اقامت اروپاییان، جمعیت خارجی آن تا پنجاه تا شصت هزار نفر افزایش مییافت. مظفرالدینشاه همچنین به زیبایی معماری شهر اشاره کرد و تأکید نمود که ساختمانهای روبهدریا و خیابانسازیهای بینظیرش، او را بهشدت متحیر ساخته بود.
شب آخر اقامت
در آخرین شب اقامت در این منطقه، مظفرالدینشاه میزبان همراهان خود در منزل سلطان محمدخان، نواده آقاخان، بود و آنها را به شام دعوت کرد. پس از پایان غذا، شروع به نگارش خاطرات روزانه خود نمود. این شب، به دلیل گفتگوها و لحظات آخر اقامت در بلژیک، دیرتر از همیشه به پایان رسید و شاه با خاطرهای خوش، شب آرامی را سپری کرد.
منبع مورد اشاره
این یادداشتها از کتاب «سفرنامه فرنگستان، سفر اول» اثر مظفرالدینشاه قاجار گرفته شده است که در چاپ دوم سال ۱۳۶۳ توسط نشر شرق منتشر شده است. صفحات مورد اشاره نیز صفحات ۱۷۵ تا ۱۷۶ این اثر هستند که اطلاعات جامعی را در اختیار علاقمندان به تاریخ ایران قدیم قرار میدهند.