واکنشهای تند و متفاوت به شوخی زینب موسوی با شاهنامه فردوسی
واکنشها به توهین زینب موسوی به شاهنامه فردوسی؛ انتقادات تند و دفاعهای متفاوت در فضای مجازی
واکنشهای متفاوت به شوخی زینب موسوی با شاهنامه فردوسی، از انتقادهای فرهنگی تا حاشیههای مجازی و دفاعهای متفاوت.

زینب موسوی، که با نام «امپراتور کوزکو» در عرصه طنز و کمدی در فضای مجازی شناخته میشود، چند سال پیش در برنامه استندآپ کمدی «خندوانه» با رامبد جوان ظاهر شد. اکنون او در یک برنامه اینترنتی طنز، به گفته خودش، به شوخی با اسطورههای شاهنامه و فردوسی پرداخته است.
در ابتدای ویدئوی منتشرشده، متنی آمده است که توضیح میدهد: «همه میدانیم فردوسی یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ است و نگارش شاهنامه کار بینظیر و ماندگاری است. در برنامه «اسطور»، با کمی شوخی و زبان امروزی، داستانهای شاهنامه را برای نسل جدید روایت میکنیم. هدف ما توهین نیست، بلکه میخواهیم این داستانهای قدیمی را به سبک خودمان دوباره بشنویم.»
این برنامه واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است؛ از نقدهایی درباره نحوه مواجهه با اثر حماسی ایران و فردوسی، تا تأکید بر اهمیت «شاهنامه» به عنوان نماد هویت ملی و فرهنگی که نباید با آن شوخی کرد، و همچنین فحاشی به طنزپرداز و اتهام تلاش برای تخریب «شاهنامه» و فردوسی.
در میان نظرات کاربران، برخی انتقاد کردند: «زشتتر از این نمیشد. حداقل باید کمی بامزه بود.»، «چرا از شاهنامه شروع کردی؟ بهتر است همان مسیر قبلی را ادامه بدهی.»، «این بیشتر شبیه هزل است تا طنز. تو همان دلقک هستی، با چیزی که ستون زبان فارسی است. بهتر است وارد این حوزه نشوی. این کار دیگر سطح دیگری است و خندهدار نیست.»، «اگر فرهنگ را میفهمیدی، میدانستی شوخی با اثر فاخری چون شاهنامه مناسب نیست.»، «این کار شما تمام طنزهای قبلی را زیر سوال برده است. تو دل مردم جای داشتی، حیف شد رفتی. متأسفم.»، و همچنین نظراتی که از لحن تند و فحاشی هم برخوردار بودند.
زینب موسوی در پاسخ به یکی از کامنتها اعلام کرد: «میدانم چه کار میکنم و برای از بین بردن تعصبات بیمعنی انرژی میگذارم. من برای کمدی رفتم زندان، اینها مسخرهبازی است. بعداً اوضاع بهتر خواهد شد.»
مهدی تدینی، فعال و مترجم، در واکنش به این برنامه نوشت: «در جامعه آزاد، آزادی بیان به معنای این نیست که هر کسی هر چه خواست بگوید. در این فضا، هر فرد حق دارد تولید کند، اما در مقابل، «حق مصرفکننده» هم محترم است؛ یعنی بازار آزاد باید باشد و مردم آزادانه انتخاب کنند. هر چه میگویند، آزاد است، اما باید به آن گوش داد و دید. اگر هر ریشخندی مجاز است، نقد آن هم مجاز است. میتوان از کارهای بیکیفیت انتقاد کرد و از آنها دوری جست. این نوع برنامهها، اگر مأمور به تخریب نباشند، صرفاً برای دیده شدن ساخته میشوند و زبان به هر سخن بیپایهای میگشایند. این افراد، همان کسانی هستند که در جنگل درخت صدساله را آتش میزنند. شبکههای مجازی فرصت بزرگی برای ما فراهم کردهاند تا سلطه رسانههای بیکیفیت را بشکنیم، اما در عین حال، آفتهایی نیز دارند، مانند لایکطلبی بیپایه و اساس. باید از این نوع محتواها پرهیز کنیم و مسئولیت زلالی دیدگاههای خود را بر عهده بگیریم.»
اسماعیل امینی، طنزپرداز و مدرس دانشگاه، در مقالهای در ایسنا نوشت: «روشهای جدیدی برای جلب توجه و کسب شهرت در فضای مجازی پدید آمده است، از جمله مسخره کردن متون ادبی و شعرهای بزرگان. شوخی با اشعار و نقیضهسازی تاریخچهای طولانی دارد، اما بافتن داستانهای بیپایه و تفسیر نادرست از شعر، و فحاشی به فردوسی، نتیجهای جز ابتذال ندارد. گسترش فحاشی و جنجال، راهی غیرانسانی است که فرهنگ را آسیبپذیر میکند و محیط فرهنگی را آلودهتر میسازد.»
شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم، در نقد این برنامه عنوان کرده است: «این برنامه حاوی شوخیهای زشت با فردوسی و شاهنامه است و در قالب برنامههای مبتذل و سرگرمکننده شبکههای اجتماعی قرار میگیرد. نیت سازندگان هر چه باشد، این ابتذال فکری و گفتاری، نه تنها محبوب نمیشود بلکه به اعتبار فرهنگی ما آسیب میزند. این روند، نمونهای از الگوریتمهای فریبنده است که بلاگرهای بیتجربه را با فالوئرهای میلیونی هدایت میکند. در نهایت، چنین رویکردی، تنها به ادامه فضای بیمحتوا و بیارزش میانجامد.»
رضا ساکی، طنزپرداز، در بخشی از مقالهاش با عنوان «در خدمت و خیانت کمدی»، گفت: «هزل، هنر محترمی است و بزرگان چون مولوی و سنایی آن را سرودهاند. اما هزلگویی باید در حد و اندازه باشد، نه اینکه از چیزی که هزل نیست، لودگی کنیم. شوخی با شاهنامه، در صورتی که به شکل لودهگری و مبتذل باشد، ناپسند است و باید از آن پرهیز کرد. لودگی، وقتی در قالب هنر نباشد، فقط سطحی است و غمانگیز است.»