ناترازی برق و تأثیر آن بر زندگی و سیاستهای ایران
داستان ناترازی برق و تاثیر آن بر زندگی مردم؛ از سریالهای محبوب تا سیاستهای انعطافپذیر در مقابله با خاموشیها
ناترازی برق و خاموشیهای ناگهانی، تأثیر عمیق بر زندگی مردم، فرهنگ و سیاستهای انعطافپذیر در مواجهه با بحرانها در ایران و جهان

یک اداره وابسته به یک وزارتخانه ظاهراً جدولی منتشر میکند که در آن زمانهایی مشخص شده است که برق در مناطق مختلف قطع میشود. بر اساس این جدول، افراد و گروهها برنامهریزی میکنند؛ از گروههای نمایشی که برای افتتاحیه آماده میشوند تا تماشاگرانی که قصد دیدن نمایش را دارند. اما برخلاف اعلام جدول، برق ناگهانی و بدون اطلاع قبلی قطع میشود و مدیران، کارکنان، هنرمندان و تماشاگران در وضعیت سردرگمی قرار میگیرند.
آیا نمیتوان برق سالنهای تئاتر را در زمان اجرای برنامه قطع نکرد؟ آیا امکان ندارد برنامهریزیها بر اساس جدول اعلام شده باشد؟ آیا نمیتوان تسهیلاتی برای نصب ژنراتورهای بیصدا در نظر گرفت؟ امیدوارم وزارت نیرو تدابیری بیندیشد تا این مشکلات برطرف شود. اینها سخنان آزیتا موگویی، کارگردان و فیلمنامهنویس است که در صفحه اینستاگرام خود نوشته است. موگویی، مشاور پروژه نمایش «اعترافاتی درباره زنان» است که چهارشنبه گذشته در سالن شهرزاد افتتاح شد و در همان شب اول، دقایقی پیش از شروع نمایش برق سالن قطع شد.
با این حال، گروه نمایشی نشان داد خلاقتر از آن است که قطع برق را بهانهای برای توقف کند و از ادامه تمرینات دست بردارد. ویدیویی که موگویی در اینستاگرام منتشر کرده، نشاندهنده همین خلاقیت در تاریکی است. بازیگران با نور گوشیهای همراه خود گریم میشوند، لباسهای صحنه را میپوشند و به آرامی از پشت صحنه به سمت صحنه حرکت میکنند.
عادتهای غیرمنتظره، زندگی را در بر میگیرند
قطعهای مکرر برق ناشی از ناترازی گسترده، نه تنها سالنهای تئاتر و سینما، بلکه تمامی جنبههای زندگی روزمره و خدمات حیاتی را تحت تأثیر قرار میدهد. همانطور که این کارگردان اشاره میکند، پس از گذشت سه سال، مردم به این قطعیهای مداوم عادت کردهاند. آنها دیگر برنامهریزی زندگی خود را بر اساس زمانبندیهای اعلامشده انجام میدهند، مگر در مواردی که اتفاقات غیرمنتظره رخ دهد و تمامی این عادتها را بر هم زند.
عدم توازن غیرقابل حل
در دوران ناترازیها، اماکن عمومی مانند سینما، سالنهای تئاتر، بیمارستانها و مراکز درمانی نیازمند تجهیزات پیشنیازی مانند ژنراتور و موتور برق هستند، اما در عین حال باید به زمانبندی اعلامشده توسط مسئولین پایبند باشند. ظاهراً مشکل اصلی در عدم تطابق با این زمانبندیها است.
قطع برق در مراکز انتقال خون و خاموشی در ۷۰۰ شعبه بانک که منجر به اختلالات گسترده شد، نمونهای از بیتوجهی به پیشنیازهای لازم است که از نگرش آیندهنگرانه و پیشدستی در مدیریت بحران نشأت میگیرد. بیتردید، مسئولان بدون برنامهریزی و پیشبینی مناسب، در دام تصمیمات ناپایدار خود گرفتار میشوند. این تصمیمات، که ظاهراً بر اساس تعهد به جدول زمانی مشخص اتخاذ شدهاند، انعطافناپذیر و ناپایدارند و نوعی بیتوجهی به شرایط واقعی محسوب میشوند، چرا که بر پایه اصل غافلگیری و عدم آمادگی استوار هستند.
اهمیت دستورات به نفع مردم
ناترازی برق یک پدیده جدید در جهان نیست و ایران نیز در طول تاریخ با چنین مشکلی روبرو بوده است. اما تفاوت مهمی در نحوه برخورد با این مشکل در ایران نسبت به کشورهایی مانند کوبا وجود دارد که سالها با خاموشیهای گسترده دست و پنجه نرم میکردند. یکی از تفاوتهای اصلی، انعطافهایی است که در تصمیمات کلان دولتی بر اساس نظرات و خواستههای مردم شکل گرفته است؛ گاهی اوقات این انعطاف تنها به دلیل محبوبیت یک سریال تلویزیونی رخ میدهد. داستان محبوبیت یک برنامه تلویزیونی نمونهای است از تأثیر مردم بر رفتار مقامات محلی و سیاستمداران در کشورهای مختلف، جایی که تصمیمگیرندگان، دستورات و بخشنامههای خود را تنها به خاطر رضایت عمومی و همراهی مردم تغییر یا حتی نقض میکنند.
جنبش لغو بردهداری در برزیل پس از 111 سال مجدداً احیا شد
داستان سفر در سریال «بردهای به نام ایزائورا» نمونهای تاریخی از این نوع روایت است. این مجموعه تلویزیونی بر اساس رمانی نوشته برناردو گیمارش، قاضی و نویسنده برزیلی، ساخته شده است. گیمارش این رمان را در سال 1865، در اوج جنبش لغو بردهداری در برزیل، نگارش کرد و در میان 17 اثر خود، این کتاب به شهرت زیادی رسید.
111 سال پس از نگارش این اثر، هروال روسانو و میلتون گونسالوس با اقتباس از متن گیلبرتو براگا، سریالی با همین نام ساختند. این مجموعه تلویزیونی در سال 1976 تولید شد و در قالب 100 قسمت پخش گردید، که به سرعت از مرزهای برزیل فراتر رفته و در سراسر جهان شناخته شد.
پربینندهترین و محبوبترین سریال در تاریخ تلویزیون جهان
این مجموعه تلویزیونی در 120 کشور جهان پخش شد و عنوان محبوبترین سریال عامهپسند دنیا را به خود اختصاص داد. همچنین، به عنوان موفقترین مجموعه دوبله شده در تاریخ تلویزیون جهانی شناخته میشود، که از آمریکای جنوبی، مهد خلق داستان، تا شرق آسیا، چین، را در بر گرفت. اما سفر این سریال تنها به محبوبیت محدود نبوده است؛ بلکه رکوردهای متعددی را نیز ثبت کرده است.
لوسلیا سانتوس، بازیگر نقش اصلی، اولین بازیگر زن غیرچینی بود که اثر او در این کشور پخش شد و حتی در زمان پخش سریال، به چین سفر کرد. او همچنین اولین زن بود که جایزه بهترین بازیگر زن خارجی در چین را دریافت کرد. علاوه بر این، این سریال موفق به کسب جایزه «عقاب طلایی»، معتبرترین جایزه تلویزیونی چین که بر اساس رأی مردم انتخاب میشود، شد.
کاسترو از مسئولان خواست تا برق را در طول پخش سریال قطع نکنند.
داستان سفر این مجموعه تلویزیونی در کوبا به شکل متفاوتی رقم خورد. زمانی که «ایزائورا»، بردهای، وارد کوبا شد، فیدل کاسترو، رئیسجمهور وقت، دستور تغییر زمان تخصیص برق را صادر کرد، تنها به این هدف که مردم بتوانند این سریال را تماشا کنند. کاسترو، رهبر مبارز کوبا، خودش هم بیننده این مجموعه بود که تصویری از مبارزه میان ستمدیدگان و ظالمان ارائه میداد. علاوه بر سریال معروف برزیلی که توانست از محدودیتهای تعیینشده عبور کند، نمونههای دیگری نیز در تاریخ وجود دارد که نشاندهنده انعطاف در مدیریت ناترازی و محدودیتها هستند.
رویای «سفر به غرب» باعث شد که قطع برق لغو شود.
سریال «سفر به غرب» در سال ۱۹۸۶ توسط تلویزیون مرکزی چین (CCTV) تولید شد و به سرعت به یک پدیده فرهنگی در این کشور تبدیل گردید. بر اساس گزارشها، در آن زمان حدود ۸۷.۴ درصد از مردم چین این سریال را در تلویزیون تماشا میکردند. این محبوبیت باعث شد تا مقامات محلی برنامههای خاموشی برق کشور را تغییر دهند تا مردم بتوانند از تماشای سریال بهرهمند شوند. اگرچه در اسناد و مدارک رسمی کشور چین اثری از این تغییر دستورالعمل دیده نمیشود، اما روایات محلی و حافظه جمعی مردم این اقدام را تایید میکنند.
کنگره برزیل برای دیدن سریال تعطیل میگردید.
در برزیل، محبوبیت سریال «بردهای به نام ایزائورا» داستانی کمی متفاوت داشت. در زمان پخش این سریال، سیاستمداران در کشوری که خالق آن بود، برنامههای خود را بر اساس زمان پخش این مجموعه تلویزیونی تنظیم میکردند. این رفتار بعدها و در دوران پخش سریالهای محبوب دیگری مانند «گابریلا» به شکل متفاوتی ادامه یافت.
ساعات برگزاری جلسات کنگره ملی برزیل با زمان پخش این برنامههای تلویزیونی ملی هماهنگ میشد تا نمایندگان نیز بتوانند مانند مردم، این آثار را تماشا کنند و از دست ندهند. اگرچه در اسناد دولتی برزیل مدارک رسمی درباره این اقدامات ثبت نشده است، اما این تصمیمات که بر محور مردم اتخاذ شده بود، همچنان در حافظه جمعی این کشور باقی مانده است.
تفاوتهای ناپایدار و نامتعادل در ایران
نمونههای ذکر شده تنها بخشی از مواردی در جهان هستند که مردم و فرهنگ به عنوان محور، دولتمردان را به تغییر در تصمیمات دولتی و انعطافپذیری وادار میکنند. ناترازیهای کشور کوبا، که اکنون یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین کشورهای دارای محدودیت است، در قالب یک سریال محبوب غیربومی تغییر میکند. همچنین، ناترازی در کشور چین نیز به دلیل یک سریال محبوب خارجی، با انعطاف مواجه میشود.
در کشور مبدأ، اهمیت محبوبیت مجموعههای تلویزیونی به عنوان عاملی مؤثر در تغییر برنامههای سیاسی شناخته میشود. نزدیک به نیم قرن است که تأثیر یک سریال بر اقدامات سیاسی و اصلاح ناترازیها در کشورهای مختلف تجربه شده است. این تجربه میتواند به عنوان نمونهای ارزشمند راهنمای مسئولان باشد تا تصمیمات و اقدامات مربوط به ناترازی، به ویژه آنهایی که بر زندگی مردم تأثیر میگذارند، بهتر مدیریت شوند.
اگرچه در ایران، مدیریت ناترازی هنوز به اندازه کافی بر اساس این تجربیات نیست و از ناآگاهی و بیتوجهی ناشی میشود. جایی که تنها با اقدامات کوچک، مانند پایبندی به جدول اعلامشده خاموشی، میتوان ناترازی را به امری عادی تبدیل کرد. اما غافلگیری در مدیریت ناترازی، نه تنها جامعه بلکه خود مسئولان را نیز غافلگیر میکند و این امر نشاندهنده عدم برنامهریزی و دوراندیشی در تصمیمگیریها است.
در نتیجه، روزی مردم بابت افزایش مدت خاموشی از دو ساعت به چهار ساعت اعتراض میکنند، روزی هنرمندی از قطعی سالن نمایش شکایت میکند و روز دیگر، بیماری به دلیل قطعی برق جانش را از دست میدهد. این ناپایداری و بیبرنامگی در مدیریت ناترازی، نشانگر ضعف در سیاستگذاری و عدم توجه کافی به پیامدهای آن است.