بیوگرافی کامل آنا نعمتی رازهای زندگی و رابطه با رایکا
بیوگرافی کامل آنا نعمتی؛ رازهای زندگی، شوهر سابق و رابطه با رایکا در تصاویر جدید
بیوگرافی کامل آنا نعمتی، رازهای زندگی، شوهر سابق، رابطه با رایکا، تصاویر جدید و جذاب از این بازیگر محبوب ایران را در این مقاله بخوانید.

تصاویر جدید منتشر شده از آنا نعمتی در شبکههای اجتماعی واکنشهای زیادی برانگیخته است. کاربران با مشاهده این عکسهای تازه، از ظاهر بیتغییر این بازیگر ۴۸ ساله در طول سالها شگفتزده شدهاند. بسیاری بر این باورند که چهره نعمتی همچنان همانند گذشته است و حتی ظاهر جوانتری دارد.
آناهیتا نعمتی، متولد ۲۰ تیر ۱۳۵۶ در شاهرود، که با نام آنا نعمتی نیز شناخته میشود، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است. او فعالیت حرفهای خود را در دنیای سینما از سال ۱۳۷۵ آغاز کرد. پس از گذراندن دورههای آموزش بازیگری، او با نقشآفرینی در مجموعه تلویزیونی محبوب «مسافر» به شهرت رسید. آنا نعمتی پیش از این همسر ابوالفضل پورعرب بوده است.
آنا نعمتی، با نام اصلی آناهیتا نعمتی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است که در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۵۶ در شاهرود، ایران، به دنیا آمده است. او ملیت ایرانی دارد و فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۲ آغاز کرده است. همسر سابق او ابوالفضل پورعرب است و حاصل این ازدواج، دخترش رایکا پورعرب میباشد.
نعمتی فعالیت هنری خود را با بازی در تئاتر در سال ۱۳۷۲ و با نقش در نمایش تنبورنوازان به کارگردانی هادی مرزبان آغاز کرد. در سال ۱۳۷۴، با بازی در مجموعه تلویزیونی دبیرستان خضراء به دنیای بازیگری معرفی شد. او اولین تجربه سینمایی خود را در سال ۱۳۷۵ با فیلم افسانه پوپک طلایی ساخته خسرو شجاعی رقم زد، اما اولین حضور او در سینما با نقش کوتاهی در فیلم هیوا به کارگردانی رسول ملاقلیپور در سال ۱۳۷۷ بود.
نعمتی در سال ۱۳۷۸ با فیلم عشق کافی نیست ساخته مهدی صباغزاده وارد سینما شد، اما شهرت واقعیاش پس از بازی در مجموعه تلویزیونی پرطرفدار «مسافر» رقم خورد. تا پیش از فیلم پارک وی ساخته فریدون جیرانی در سال ۱۳۸۵، او نتوانسته بود در سینما جایگاه قابل توجهی کسب کند، اما در این فیلم نشان داد که در آینده میتواند بازیگر برجستهای باشد. او در فیلم زن دوم ساخته سیروس الوند نقشآفرینی مهمی داشت و در سکانسی که از بهرام (محمدرضا فروتن) میخواهد فرصت بدهد، به یادماندنی است.
آنا نعمتی در بیست تیر ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. پدر او مهندس و مادرش کارمند است. او یک برادر به نام آرین دارد که ۱۳ سال از خودش کوچکتر است. آنا مدرک دیپلم در رشته علوم تجربی دارد. در دوران مدرسه فردی شیطان و در عین حال بسیار درسخوان بود. در دوم دبیرستان، به خاطر خوردن لواشک در کلاس، پروندهاش را زیر بغل گذاشته و از مدرسه اخراج شد. برای بازگشت به مدرسه، در حضور پدرش به مدیر مدرسه تعهد داد: «این جانب آناهیتا همتی متعهد میشوم دیگر در کلاس لواشک نخورم!» او هرگز نمره یک در فیزیک را فراموش نمیکند، که نتیجه شیطنتهایش و ناراحتی دبیر فیزیک بود.
تولد برادرش را بهترین خاطره زندگیاش میداند و از فوت پدر بزرگش به عنوان بدترین خاطرهاش یاد میکند. در سال ۱۳۶۹، در کلاسهای بازیگری تئاتر شرکت کرد و دلش میخواست بازیگر حرفهای تئاتر شود؛ در ابتدا علاقه چندانی به بازی در سینما و تلویزیون نداشت. اولین فعالیت جدی او در نمایش «تنبور نواز» بود.
در سال ۱۳۷۴ با بازی در مجموعه تلویزیونی «دبیرستان خضراء» به کارگردانی اکبر خواجویی، برای مخاطبان تلویزیونی شناخته شد. او بسیار با روحیه و شاد است و هرگز خندیدن را فراموش نمیکند. معتقد است تا جایی که میتواند بخندد و شادی کند، چرا باید افسرده یا بدخلق باشد؟ او علاقهای به نقشهای منفی ندارد و میگوید: «یک بار در سریال «برگبار» نقش منفی بازی کردم، اما بازتاب خوبی نداشت.» بازی در سینما را از سال ۱۳۵۷ و با فیلم «افسانه پوپک طلایی» به کارگردانی خسرو شجاعی آغاز کرد، هرچند این فیلم هرگز اکران نشد. در انتخاب نقش، کارگردان و فیلمنامه برایش اهمیت زیادی دارند.
وقتی در خانه است، آنقدر خوش میگذراند که احساس میکند دیگر تمایلی به پذیرفتن نقشهای جدید ندارد. اولین فیلم سینمایی او که در سال ۱۳۷۸ اکران شد، «عشق کافی نیست» به کارگردانی مهدی صباغزاده بود. مدتی در سریالهای تلویزیونی نقش دختری را داشت که همیشه در پی اصل و نسبش میگشت. نکته جالب این است که نقش اول این نوع مجموعهها معمولاً دختری است که همیشه دوست خوبی دارد، و آن دوست خوب همان آنا نعمتی بود. در گذشته، او را با رزیتا غفاری اشتباه میگرفتند، و بعد از آمدن آنا نعمتی، تشابه اسمیشان به یک مسئله جدید تبدیل شد.
او علاقه زیادی به سفر کردن دارد و کتاب خواندن و تماشای فیلم از دیگر علایقش است. علاوه بر بازیگری، هنر نقاشی نیز در او جای دارد. او کمتر با رسانهها مصاحبه میکند و میگوید: «به خیلی از خبرنگاران اعتماد ندارم!» شاید بتوان گفت، از میان نقشآفرینیهایش، نقشهای ماندگار را در مجموعههای تلویزیونی «کلانتر» به کارگردانی محسن شاهمحمدی و «خانه به دوش» به کارگردانی رضا عطاران ایفا کرده است.
مصاحبهای کوتاه با آنا نعمتی
در ابتدای فعالیتتان، آناهیتا نعمتی بودید. چه عاملی باعث شد نامتان را به آنا تغییر دهید؟ این تغییر در زمان قبل از انقلاب رایجتر بود، اما پس از آن کمتر مشاهده میشود.
دلیل این تغییر، تشابه اسمی با خانم آناهیتا همتی بود که پیش از من وارد عرصه هنر شده بود، در حالی که من در سال ۱۳۷۶ وارد سینما شدم. خانم همتی سابقه بیشتری داشت و نامشان شناختهشدهتر بود. در سه یا چهار سال اول فعالیت، بسیاری از مصاحبههایی که درباره من منتشر میشد، حاوی اطلاعات نادرستی بود! در واقع، اطلاعات مربوط به خانم همتی به جای من نوشته میشد، از جمله تاریخ تولد، جزئیات فیلمها و سریالها، و حتی عکسها. گاهی اوقات این اشتباه در تیتراژها هم تکرار میشد. بنابراین احساس کردم نیاز است تفاوتی ایجاد کنم. از فیلم «پارک وی» به بعد تصمیم گرفتم نامم را به آنا تغییر دهم.
در مورد رابطهتان با رایکا، مادر و دختری، کمی توضیح دهید.
خیلی خوشحالم که رایکا را دارم و از اینکه در سن کم او را به دنیا آوردهام، رضایت دارم، چون اکنون با هم رابطه بسیار خوبی داریم. همیشه به خودم میگویم کاش در ۱۷ یا ۱۸ سالگی بچهدار میشدم. رایکا انگیزهای برای زندگی، کار، موفقیت و پیشرفت من است. او دختر باهوشی است و نقدهای سازندهای درباره کارهای من دارد. یکی از دلایلی که بعضی از نقشها را بازی نکردم، نظرات رایکا بود.
چگونه؟
او چند فیلم من را دیده و گفته است: «خجالت نمیکشی این نقشها را بازی کردهای؟ این چه بازی است؟» (میخندد) اما در عین حال، خیلی از تئاترهایم را دیده و تشویقم کرده است. خیلی زودتر از سناش، درک میکند.
آیا شغل بازیگری و تنها ماندن در این حرفه برایتان مشکلساز است؟
نه، چون با خانوادهام زندگی میکنم، پدر و مادرم کنار من هستند و خانوادهمان در کنار هم هستیم.
آیا اهل ورزش هستید؟
بسیار زیاد. از کودکی در حیاط و کوچه ورزش میکردیم؛ دوچرخهسواری، والیبال، حتی فوتبال! اکنون سعی میکنم رایکا را هم همینگونه تربیت کنم. چند رشته ورزشی را همزمان دنبال میکنم، البته نه به صورت حرفهای، بلکه برای آشنایی و سرگرمی. از کودکی دوست داشتم ورزشهای مختلف را یاد بگیرم. پس از فیلم «هدف اصلی»، به کیکبوکسینگ روی آوردم و…
سفرهای تنهایی یا با دوستان را ترجیح میدهید؟
گاهی تنهایی سفر میکنم و گاهی با رایکا. کمتر با دوستان سفر میروم، اما پیش آمده است.
هیجانانگیزترین سفری که داشتهاید، کدام بود؟
سفرهای زیادی را تجربه کردهام، اما سفر به والت دیزنی بسیار خاص و هیجانانگیز بود. آنقدر خوب بود که حتی از رایکا هم بیشتر هیجان داشتم. (میخندد)
آنا نعمتی
آنا نعمتی
آنا نعمتی