شعر عاشقانه شمس لنگرودی و تفسیر رشید کاکاوند: لحظههای ناب احساس و آرامش
شعر عاشقانه شمس لنگرودی و تفسیر جاودان رشید کاکاوند: لحظههای ناب احساس و آرامش
شمس لنگرودی با شعری عاشقانه و احساساتی، لحظاتی ناب از آرامش و عشق را به تصویر میکشد و مخاطب را در دنیای احساسات عمیق غوطهور میکند.

محمدتقی جواهری گیلانی، معروف به محمد شمس لنگرودی، در تاریخ 26 آبان 1329 در شهر لنگرود به دنیا آمد. او شاعر، پژوهشگر، بازیگر، خواننده و مورخ ادبی معاصر است. جواهری دارای دیپلم ریاضی و لیسانس اقتصاد و بازرگانی است و سابقه تدریس در دانشگاه را دارد، جایی که در حوزه تاریخ هنر درس میدهد. وی فرزند جعفر شمس گیلانی، اهل لنگرود، میباشد.
---
باد در سرش پیچیده است
به نگاهش بنگرید
چگونه در میان درختان میدود و
سرش را به پنجرهها میکوبد
باد در سرش است
دستش را
به دهان گنجشکان گذاشته است
و اجازه نمیدهد سخن بگویند
آب حوضچه را به هم میریزد
و فرصت نمیدهد که گلویش را ماه تر کند
این برهنه، گرما در سرش است
گفتم که بیایی طوری که بوی تو باد نشنود
این پسر دیوانه شده است
پیرهنت را به دهان گرفته و کجا میبرد