بیوگرافی شعله رزمجو همسر قالیباف و فعالیتهای رسانهای او
بیوگرافی همسر دوم قالیباف: زندگی، فعالیتها و عکسهای شعله رزمجو در رسانه ملی
بیوگرافی شعله رزمجو، گوینده خبر تلویزیون، همسر دوم قالیباف، فعالیتها، زندگی شخصی و عکسهای او در رسانه ملی.

در عرصه رسانه، برخی چهرهها با صدای گرم و حضورشان در قاب تلویزیون، سالها در خاطر مخاطبان باقی میمانند. شعله رزمجو، یکی از گویندگان برجسته صدا و سیما، راهی متفاوت اما پر از تلاش را برای رسیدن به این جایگاه پیموده است. او نه تنها صدایی ماندگار و شناختهشده دارد، بلکه هر اجرای خبریاش، حکایتی تأثیرگذار و انسانی را در دل خود جای داده است.
زندگینامه شعله رزمجو، همسر دوم آقای قالیباف
شعله رزمجو در سال ۱۳۶۰ در شهر چالوس به دنیا آمده است. او مدرک کارشناسی ارشد در رشته کشاورزی با تخصص خاکشناسی دارد و در حال حاضر در مقطع دکتری شیمی و زیستفناوری خاک در دانشگاه تهران تحصیل میکند. مسیر تحصیلی او نشاندهندهٔ علاقهمندی عمیق به حوزههای زیستمحیطی و علمی است، هرچند که مسیر حرفهایاش در عرصه رسانه شکل گرفته است.
ازدواج شعله رزمجو
در سال ۱۳۹۳، شعله رزمجو با امید قالیباف، گوینده خبر و کارشناس اقتصادی، ازدواج کرد. امید قالیباف در آبان ۱۳۴۸ در آبادان متولد شده و از سال ۱۳۷۷ وارد عرصه گویندگی اخبار شده است. این زوج، که ۱۲ سال تفاوت سنی دارند، از چهرههای باسابقه و شناختهشده در رسانه ملی محسوب میشوند و به عنوان فردی آرام و بیحاشیه شناخته میشوند. آنها صاحب پسری به نام شایان هستند.
فعالیتهای حرفهای شعله رزمجو
رزمجو فعالیت حرفهای خود را در ابتدا به عنوان مدرس دانشگاه در شهر شیراز آغاز کرد. در سال ۱۳۸۶، به طور تصادفی با آگهی جذب گوینده در صدا و سیمای فارس آشنا شد و پس از شرکت در آزمونها و گذراندن دورههای فن بیان، وارد عرصه گویندگی شد. صدای حرفهای و مهارت او در اجرا، سبب شد تا به سرعت در این حوزه شناخته شود.
در سال ۱۳۸۹، یکی از بخشهای خبری او مورد توجه مدیران در تهران قرار گرفت و در نهایت در سال ۱۳۹۰، با شروع برنامه خبر ۲۲:۳۰ در استودیوی جدید شبکه دو، به تهران منتقل شد و مسئولیت گویندگی این بخش خبری را بر عهده گرفت. از آن زمان تاکنون، او یکی از چهرههای اصلی در عرصه گویندگی اخبار تلویزیون است.
سختترین روز کاری شعله رزمجو
یکی از خاطرات تأثیرگذار شعله رزمجو مربوط به چهارم شهریور ۱۳۹۴، همزمان با روز تولد امام رضا (ع)، است. در حالی که در حال اجرای خبرهای تلویزیون بود، در فاصله بین بخشهای خبری با خبر فوت پدرش مواجه شد. در آن وضعیت بسیار دشوار، با وجود اشک و غم فراوان، به ادامه اجرای خبر پرداخت. گریمور بخش خبری در حین گزارشها، اشکهایش را پاک میکرد تا حال روحیاش برای مخاطبان مشخص نباشد. همان شب، به دلیل غیبت گوینده دیگری، مجبور شد خبر جام جم را نیز اجرا کند. این تجربه یکی از تلخترین و سختترین روزهای زندگی او به شمار میآید که هرگز فراموش نمیکند.