زندگی و مهاجرت ربکا قادری، مدل ایرانی به ترکیه
بیوگرافی کامل ربکا قادری مدل و بلاگر ایرانی؛ مهاجرت به ترکیه، فعالیتهای حرفهای و زندگی شخصی
بیوگرافی کامل ربکا قادری مدل ایرانی، مهاجرت به ترکیه، فعالیتهای حرفهای، زندگی شخصی و جزئیات زندگی او را در این مقاله بخوانید.

ربکا قادری، متولد فروردین ۱۳۷۷ در تهران، در زمینه مدلینگ و طراحی فعالیت میکند. او فارغالتحصیل رشته طراحی لباس و مد است و فعالیت حرفهای خود را از سنین کودکی در صنعت مدلینگ آغاز کرده است. اکنون، او در ترکیه صاحب برند اختصاصی خود میباشد.
نام واقعی و ترغیب خانواده
غزل سادات قادری «ربکا» در یک خانواده پنجنفره به دنیا آمده است. او دارای دو برادر به نامهای «حمیدرضا» و «علیرضا» و یک خواهر به نام «هانیه» است.
در سال ۱۳۹۰، زمانی که تنها ۱۳ سال داشت، با انتشار عکسهایی در ژستهای مختلف و با تشویق و حمایت خانوادهاش، وارد دنیای مدلینگ شد.
شروع فعالیت در حوزه مدلینگ
او با فعالیت در حوزه مدلینگ آرایشی و لباس در همکاری با مزونهای مختلف ایرانی، بیشتر شناخته شد. به تدریج، او سفرهای خارجی خود را برای ادامه فعالیت حرفهای آغاز کرد.
مهاجرت به معنای انتقال فرد یا گروهی از افراد از یک منطقه جغرافیایی به منطقه دیگر است، که ممکن است به دلایل مختلفی مانند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی انجام شود. این فرآیند تاثیرات متعددی بر فرد مهاجر و جامعه مقصد دارد و نقش مهمی در توسعه یا تغییرات جمعیتی و فرهنگی ایفا میکند. مهاجرت میتواند به صورت داخلی در داخل یک کشور یا بین کشورها صورت گیرد و در هر دو حالت، نیازمند سازگاری با محیط جدید و مواجهه با چالشهای متنوع است.
در نهایت، او تصمیم گرفت فعالیت خود را به عنوان یک مدل در عرصه بینالمللی ادامه دهد. بنابراین، در سال ۱۳۹۸ و در سن ۲۱ سالگی، ایران را ترک و به ترکیه مهاجرت کرد.
حالا او در شهر استانبول ساکن است.
ازدواج، پیوندی است مقدس و معنوی که دو فرد را در قالب یک خانواده و جامعه به هم میپیوندد. این اتحاد نه تنها بر پایه عشق و محبت بلکه بر اساس تفاهم، احترام و تعهد متقابل استوار است. ازدواج، مسئولیتی است بزرگ که نیازمند همکاری، درک متقابل و تلاش مستمر است تا زندگی مشترک به خوبی پیش رود و خانوادهای پایدار و شاداب شکل گیرد.
ربکا قادری (Rebecca Ghaderi) هنوز ازدواج نکرده است، اما خبرهایی درباره نامزدی او با «ارتا میر»، خواننده مشهور گروه وانتونز، شنیده میشد که در نهایت به نتیجه نرسید و آنها از یکدیگر جدا شدند.