کد خبر: 25643

فناوری مدرن و تهدید به نابودی انسانیت در نمایش «نیمه تاریک ماه»

فناوری و زندگی مدرن؛ چگونه فناوری زندگی ما را به سوی نابودی می‌کشاند؟

نمایش «نیمه تاریک ماه» رابطه انسان‌ها را بدون نیاز به بومی‌سازی نشان می‌دهد و فناوری زندگی مدرن را تهدیدی برای انسانیت می‌داند.

فناوری و زندگی مدرن؛ چگونه فناوری زندگی ما را به سوی نابودی می‌کشاند؟

کیارش وفائی: «نیمه تاریک ماه» تنها یک نمایش معمولی نیست؛ بلکه تجربه‌ای منحصر به فرد است که مرزهای بین تئاتر، موسیقی و ارتباطات انسانی را به شیوه‌ای نوین و متفاوت ترسیم می‌کند. داوود بنی‌اردلان، نویسنده و کارگردان این اثر، با رویکردی مبتنی بر تجربه، جهانی را پیش روی تماشاگر قرار می‌دهد که در آن صدا، تصویر و حرکت در کنار هم، نقش‌آفرینی می‌کنند. این نوع خلق تجربه، نه تنها مخاطب را مجذوب می‌کند بلکه او را به دنیایی پر از احساس و شور می‌کشاند.

این اجرا سرشار از انرژی و هیجان بود. وقتی در سالن حضور داشتم، موج شور و اشتیاق در پشت سرم کاملاً احساس می‌شد و صدای صندلی‌های مجاور به وضوح شنیده می‌شد. این اشتیاق به قدری زیاد بود که حتی در راهروهای بین صندلی‌ها جای نشستن نبود و بسیاری از تماشاگران روی پله‌های میانی نشستند تا از دیدن نمایش محروم نشوند. تصویری که شاید سال‌ها در سالن‌های تئاتر کمتر دیده شده باشد، چنین شور و هیجانی را نشان می‌داد.

سالن مملو از تماشاگرانی مشتاق بود که از فضای جلوی صندلی‌ها تا صحنه، حتی پله‌های میان صندلی‌ها و گاهی گوشه‌های صحنه، برای تماشای نمایش تلاش می‌کردند. اما این بار، شور تماشا تنها به دلیل دیدن نمایش نبود؛ بلکه به خاطر دیدن پادکسترها روی صحنه نیز بود. آن‌هایی که در پشت صندلی‌ها نشسته بودند، پیش از شروع نمایش از تاریکی سالن بهره بردند و با شور و هیجان درباره پادکست «رختکن بازنده‌ها» صحبت می‌کردند.

آن‌ها از دیدن کسانی که این پادکست‌های محبوب را تولید می‌کنند، ذوق‌زده بودند. حسین امیدی، مرجان اتفاقیان، اهورا نیازی و الهه حسینی، در کنار چهره‌هایی از حوزه‌های مختلف مانند سیاوش صفاریان‌پور (مجری، تهیه‌کننده، بازیگر و پادکستر)، بهزاد عمرانی (خواننده، بازیگر و پادکستر) و مژده محمدی (پادکستر و بازیگر) به این اثر چندصدایی، ابعادی تازه بخشیده‌اند. به مناسبت تجربه‌ای متفاوت در تماشای نمایشی که پر از شور است، با داوود بنی‌اردلان، سیاوش صفاریان‌پور، بهزاد عمرانی و مژده محمدی درباره ارتباط میان روایت‌های صحنه و تجربیاتشان گفتگو کردیم.

این فیلم ایتالیایی بر روابط پیچیده انسان‌ها و فاش کردن رازها تمرکز دارد. شما برای بومی‌سازی چنین داستانی چه تغییراتی انجام دادید تا با فضای مخاطب امروز ما هم‌خوانی داشته باشد؟

من معتقدم که برای نمایش روابط انسانی، نیاز نیست آن را از فیلتر بومی‌سازی عبور دهیم. بومی‌سازی زمانی اهمیت داشت که آثار «مولیر» یا «شکسپیر» در ایران ترجمه و اجرا می‌شدند، زمانی که آثار این نویسندگان با فرهنگ کشورمان تفاوت داشتند. در آن زمان، ترجمه آثار «مولیر» در عثمانی و نزدیکی فرهنگی با کشورمان، سبب شد تا از آن‌ها در تئاتر استفاده کنیم. اما امروزه، با وجود اینترنت و تلفن همراه، دیگر نیاز به بومی‌سازی نیست.

نمایش «نیمه تاریک ماه» نیز درباره روابط انسانی است و در هر جامعه‌ای ممکن است تابوهای خاصی وجود داشته باشد، اما اکنون دیگر چیزی برای بومی‌سازی باقی نمانده است. کسی که امروز در تهران زندگی می‌کند، می‌تواند در انگلستان، فرانسه، آلمان یا آفریقا باشد و همان تجربیات و مناسبت‌ها را داشته باشد.

انتخاب عنوان «نیمه تاریک ماه» برای اقتباسی از فیلم «غریبه‌های کامل» چه معنا و لایه‌های جدیدی به داستان افزوده است؟

پیشنهاد این عنوان، حدود شش سال پیش، توسط بهزاد عمرانی داده شد. در آن زمان، با عنوان اصلی اثر مشکل داشتم؛ چون «غریبه‌های کامل» در ترجمه فارسی معنای روشنی نداشت و مفهوم اصلی اثر را منتقل نمی‌کرد. همچنین، در مسیر موسیقی، آلبومی با نام «سمت تاریک ماه» داشتیم و متوجه شدیم که این عنوان با نام نمایش «نیمه تاریک ماه» هم‌خوانی دارد.

در متن نمایش، رویدادها در شبی رخ می‌دهد که خسوف اتفاق می‌افتد و جهان از مدار خارج می‌شود؛ در این شب، انسان‌ها دچار دیوانگی می‌شوند. اما روایت ما بر نیمه‌های تاریک زندگی انسان‌ها تمرکز دارد، همان نیمه‌هایی که در تلافی و تعادل، بسیار جالب می‌شوند.

یکی از چالش‌های اقتباس، مقایسه مداوم با منبع اصلی است. شما چگونه این ساختار مینیمال و بصری را در اجرا ترجمه کرده‌اید؟

در زمان تولید، چنین خطری احساس نمی‌کردم. جالب است که شش سال پیش، وقتی برای اولین‌بار نمایش را روی صحنه بردیم، سفیر و رایزن فرهنگی ایتالیا آن را تماشا کردند و حتی فیلم اصلی را دیده بودند. پس از اجرا، از گروه دعوت کردند و مفهوم نمایش را نزدیک به فیلم اصلی دانستند. شب مهمانی برخی از عوامل فیلم نیز حضور داشتند.

ما چند دقیقه از نمایش را در آن مراسم اجرا کردیم؛ هدف این بود که بدانند چه اقتباسی صورت گرفته و برای گروه ما نیز جالب بود که نظرات آن‌ها درباره اثر را بشنوند. باید گفت، فیلمنامه و متن نمایش آن‌قدر قدرتمند هستند که نگران مقایسه آن‌ها با هم نیستم. همچنین، چندین فیلم با اقتباس‌های مختلف از این اثر در زبان‌های اسپانیایی، لبنانی، ترکی و آمریکایی ساخته شده است.

در انتخاب بازیگران، بیشتر بر اساس توانایی‌های فنی و ویژگی‌های شخصیتی عمل کرده‌اید یا انرژی گروهی و ویژگی‌های شخصی؟

انتخاب بازیگران بر اساس دو معیار انجام شد؛ برخی بر اساس علاقه‌ام به سبک بازی آن‌ها و برخی بر اساس توانایی‌هایشان در روی صحنه. با اینکه بعضی از آن‌ها اولین‌بار است روی صحنه می‌روند، می‌دانستم که توانایی لازم برای خلق اتفاق ویژه‌ای را دارند.

در تمرینات، آیا لحظه‌ای بوده که احساس کنید مسیر اقتباس باید تغییر کند یا پایان متفاوتی رقم بزنید؟

این تغییر در شش سال پیش و در اجرای قبلی اتفاق افتاد. در آن اجرا، پایان به شکلی بود که شخصیت‌ها می‌رفتند و دوباره برمی‌گشتند، اما در نهایت، تصمیم گرفتند دیگر وارد بازی نشوند چون فهمیدند با فاش کردن رازهایشان، نابود می‌شوند.

در طول تمرینات، به بازیگران می‌گفتم که در این نمایش با سه گروه روبرو هستیم: جامعه، همراهان و تنهایان. شخصیت‌ها در هر گروه لایه‌هایی از خودشان را فاش می‌کنند که حتی خودشان هم تعجب می‌کنند و باورشان نمی‌شود. در نمایش، دقیقاً با چنین وضعیتی مواجه هستیم؛ شخصیت‌ها به مواردی می‌رسند که ناخواسته فاش می‌شود.

آثار شما اغلب لحن شاعرانه و استعاری دارند. در این نمایش، چگونه این لحن را وارد جهان روایت کرده‌اید؟

من زیاد به لحن شاعرانه معتقد نیستم. در سال‌های اخیر، چند نمایش بر اساس آثار وودی آلن، مطالعات درباره ایران باستان و روابط انسانی ساخته‌ام. خط مشترک همه این آثار، تمرکز بر روابط انسانی است، نه لحن شاعرانه.

اگر قرار باشد «نیمه تاریک ماه» یک گفت‌وگوی صمیمی با آینده باشد، دوست دارم درباره چه موضوعاتی صحبت کند؟

در واقع، نمی‌خواهم شرایط فعلی نمایش «نیمه تاریک ماه» تکرار شود. تصور می‌کنم فناوری و زندگی مدرن به سمت نابودی و از بین رفتن انسان‌ها حرکت می‌کند و این نگرانی بزرگی است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار