اصغر نقیزاده: ۱۲ بار خواستگاری، جبهه و عشق بینظیر
اصغر نقیزاده از ۱۲ بار خواستگاری و زندگی جبههای تا لقب پدر خواستگاری ایران
اصغر نقیزاده از ۱۲ بار خواستگاری و زندگی جبههای گفت؛ داستانی پرماجرا از عشق، جبهه و تلاش برای لقب پدر خواستگاری ایران.

اصغر نقیزاده، بازیگر سینما و تلویزیون، در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق درباره داستان ازدواجش صحبت کرد. او گفت: در سال ۱۳۶۳، برای ازدواج ۳۰ هزار تومان هزینه کردم. در آن زمان، یک دختر به من دادند، با ۳۲ دندان سالم و دو نیسان اثاث. البته دلار آن زمان حدود ۶۳ تومانی بود. ما با همسرم عقد بستیم و سپس راهی جبهه شدیم.
نقیزاده درباره تعداد دفعاتی که خواستگاری رفته است، توضیح داد: در بازه زمانی ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳، دوازده بار خواستگاری کردهام. هنوز هم فاصله دارم تا به لقب پدر خواستگاری در ایران برسم، چون افراد بیشتری هم بودهاند که این عنوان را دارند. هرجا میرفتیم، زنی به ما نمیدادند و میگفتند، چون شما به جبهه میروید، زنده برنمیگردید.
در پاسخ به سوالی درباره اطمینان دادن به خانواده همسرتان درباره سلامتیتان، گفت: خیر، ما دو ماه در جزیره مجنون بودیم. به گفته آقای رحیم صفوی، عراق در آنجا بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار توپ و خمپاره ریخته بود که من در اثر آنها ریههایم آسیب دید. وی در ادامه خطاب به امیر عضد گفت: میدانی زن باردار یعنی چه؟ یعنی همه باید آمادهباش باشند، چون هر لحظه ممکن است وضعیت اضطراری شود و باید به بیمارستان بروید و بچه به دنیا بیاید. در سال ۱۳۶۵، چنین وضعیتی برای من پیش آمد. اما از جبهه تماس گرفتند و گفتند باید به دوکوهه بروم؛ در آن زمان، من خانمم را در وضعی نامناسب رها کردم و رفتم.
نقیزاده افزود: یک ماه در آنجا بودم تا اینکه تماس گرفتند و به تهران آمدم. مادر همسرم و خود او در تلفن گفتند: «بیا تهران تا بچه به دنیا بیاید، بعد برگرد.» هزینه بیمارستان ۶۵۰۰ تومان شد، ولی من پول نداشتم. به اداره آموزش و پرورش درخواست وام دادم. رئیس اداره گفت باید نوبت بدهد، اما من گفتم همسر و فرزندم در بیمارستان هستند. به رئیس منطقه رفتم و ماجرا را شرح دادم. او هم با اداره رفاهی تماس گرفت و گفت: «زن و بچهاش در بیمارستان هستند.» در نتیجه، ۴۰۰۰ تومان کمک کردند و من ۲۵۰۰ تومان باقیمانده را خودم پرداخت کردم و بچهام را تحویل گرفتم.
این بازیگر در ادامه گفت: من از همسرم میترسم، ولی او از سوسک میترسد. ببین، سوسک چیست! مردی که از زنش نترسد، به نظر من، مرد زندگی نیست. هر کسی هم ادعا کند نمیترسد، باید دید پولش دست چه کسی است. یکی از دلایل سکته مردان، خریدهای خانمهاست که پیامکهای آنها باعث ناراحتی قلبی میشود!