کد خبر: 25278

سفر در زمان: شاهدخت ناپیدای عثمانی با زیبایی بی‌نظیر

سفر در زمان: دیدنی‌ترین تصاویر ناپیدای شاهدخت با زیبایی خیره‌کننده که رضاخان آرزو داشت عروسش کند

تصاویر ناپیدای شاهدخت درّشهوار با زیبایی خیره‌کننده و داستان‌های تاریخی پیوند خانواده عثمانی و خاندان پهلوی را روایت می‌کند.

سفر در زمان: دیدنی‌ترین تصاویر ناپیدای شاهدخت با زیبایی خیره‌کننده که رضاخان آرزو داشت عروسش کند

در ۲۶ ژانویه ۱۹۱۴، در دوران پایان‌ یافته خلافت عثمانی، در کاخ چاملیجا در استانبول به دنیا آمد. کودکی او همزمان با بحران‌های سیاسی و ناآرامی‌های امپراتوری بود و او به زودی شاهد سقوط خلافت و تبعید خانواده سلطنتی شد.

پس از پایان سلطنت عثمانی در مارس ۱۹۲۴، درّشهوار و خانواده‌اش به نیس در جنوب فرانسه مهاجرت کردند. تبعید، زندگی لوکسی که به آن عادت داشتند را از آنان گرفت و آن‌ها را با مشکلات جدیدی مواجه ساخت. با این حال، خانواده عبدالمجید دوم، به کمک حمایت‌هایی از سوی برخی حاکمان مسلمان، از جمله حاکم حیدرآباد هند، توانستند زندگی نسبتاً خوبی را ادامه دهند.

در دوران نوجوانی، زیبایی برجسته، رفتار متین و اصالت خانوادگی درّشهوار سلطان موجب شد توجه بسیاری از شاهزادگان و پادشاهان جهان اسلام به او جلب شود. گفته شده است که رضاخان پهلوی قصد داشت درّشهوار را به عنوان همسر پسرش، محمدرضا پهلوی، انتخاب کند تا از این طریق پیوندی میان خاندان پهلوی و خاندان عثمانی برقرار سازد. همزمان، ملک فؤاد اول، پادشاه مصر، نیز در فکر ازدواج درّشهوار با پسرش، فاروق، بود.

در سوی دیگر، نظام میر عثمان علی خان، حاکم ثروتمند ایالت حیدرآباد هند، که از خلیفه تبعیدی حمایت مالی می‌کرد، پسر بزرگش، شاهزاده اعظم جاه، را به عنوان خواستگار جدی درّ شهوار معرفی نمود. همچنین، شاهزاده محمد عابد، فرزند سلطان عبدالحمید دوم، پیشنهاد ازدواجی ارائه داد، اما عبدالمجید دوم به بهانه کم‌سن بودن دخترش، این درخواست را رد کرد. در واقع، عبدالمجید دوم از قبل تمایل داشت درّ شهوار را با خانواده نظام حیدرآباد مرتبط سازد، پیوندی که می‌توانست جایگاه دخترش را در تبعید تثبیت کند.

در سال 1931، پس از مذاکرات طولانی درباره مهریه و دیگر مسائل، ازدواج درّشهوار با اعظم جاه نهایی شد. این ازدواج نه تنها پیوند خانوادگی بلکه اتحاد سیاسی و مالی برای خانواده عبدالمجید دوم محسوب می‌گردید.

پس از ازدواج، درّهشهوار با لقب «دردانه بیگم» شناخته شد و به عنوان «شاهدختِ بِرار» در جامعه حیدرآباد مشهور شد. زندگی جدید او در هند، به ویژه در شهر حیدرآباد، با فعالیت‌های گسترده در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و خیریه همراه بود. او به زبان‌های ترکی، فرانسوی، انگلیسی و اردو تسلط کامل داشت و با استفاده از این مهارت‌ها، نقش مهمی در ترویج آموزش دختران، توسعه خدمات درمانی و بهبود وضعیت زنان در جامعه ایفا کرد.

درّشهوار، در کنار دخترعمویش نیلوفر سلطان، یکی از چهره‌های برجسته اجتماعی حیدرآباد شد. هر دوی آن‌ها با حمایت حاکم حیدرآباد و بهره‌مندی از آزادی‌هایی که او فراهم می‌کرد، توانستند تصویری مدرن و مترقی از زنان مسلمان در هند ارائه دهند.

با این حال، اختلافات زناشویی منجر به جدایی درّشهوار و اعظم جاه در اواسط دهه ۱۹۵۰ شد. پس از طلاق، درّشهوار مدتی در حیدرآباد باقی ماند و سپس به لندن مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آنجا اقامت داشت.

در سال‌های آخر زندگی، او همچنان عنوان «شاهدخت برار» را حفظ کرد و نقش مؤثری در فعالیت‌های خیریه و فرهنگی ایفا نمود. در سال 2004، آخرین سفر خود را به حیدرآباد انجام داد.

درّشهوار سلطان سرانجام در تاریخ ۷ فوریه ۲۰۰۶ در لندن درگذشت و در گورستان بروک‌وود این شهر به خاک سپرده شد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار