کد خبر: 24759

مازیار لرستانی و چالش‌های تغییر جنسیت در سینما

مازیار لرستانی و چالش تغییر جنسیت در سینما؛ روایت شهامت، هویت و پذیرش اجتماعی

مازیار لرستانی در مسیر تغییر جنسیت و چالش‌های هویتی در سینما؛ روایت شهامت، پذیرش و نقش‌آفرینی در جامعه فرهنگی.

مازیار لرستانی و چالش تغییر جنسیت در سینما؛ روایت شهامت، هویت و پذیرش اجتماعی

مازیار لرستانی در دوره‌ای از زندگی و حرفه‌اش قرار دارد که روایتگر یک وضعیت دوگانه است، وضعیتی که باید آن را در قالب تحلیل‌های جامعه‌شناسی فرهنگی بررسی کرد. ماجرا از آنجا شروع می‌شود که او از اواخر زمستان دو سال پیش، هنگام تصویربرداری سریال منوچهر هادی، مقابل دوربین رفت؛ اما ناگهان حضور او در این پروژه لغو شد.

به نظر می‌رسد مدیران صدا و سیما با حضور لرستانی مخالفت کرده و درخواست حذف او و فیلم‌برداری مجدد سکانس‌های او با بازیگر دیگری را داشتند. او در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «با چهل و یک سال سابقه فعالیت هنری، بیست و پنج سال تدریس در حوزه هنر، و تجربه کارگردانی، تهیه، ساخت و بازی در آثار سینما، تئاتر و تلویزیون، همچنین نوشتن سناریوهای متعدد و عشق بی‌پایان به مردم، وطن، آیین‌ها، افسانه‌های کهن، قصه‌های اقوام، اسطوره‌ها و میتولوژی‌ها، با ایده‌هایی خلاق، روا نیست مهجور بمانم. در حالی که همیشه از من خواسته شده بود شناسنامه‌ام را بیاورم (در جریان تطبیق جنسیت و طی سه مرحله شورای پزشکی قانونی، و تداخل با موضوع حجاب و بحران‌های اجتماعی، این فرآیند طول کشید)، پس از دریافت شناسنامه، گفتند ریش کامل ندارم، صدایم تغییر کند و من، در حالی که مستأجر و گرفتار مسائل مالی بودم، از کار محروم شدم. آیا من اختلاس یا دزدی کرده‌ام؟ کسی را فریب داده‌ام یا اموال مردم را بالا کشیده‌ام؟ ظلمی روا داشته‌ام یا حقی ناحق کرده‌ام؟»

واقعیت این است که تطبیق جنسیتی او نیازمند شهامتی مضاعف بود، شهامتی که با شهرت و نقش‌هایش در ذهن و حافظه مردم گره خورده است. در عالم سینما و بازیگری، باورپذیر کردن نقش‌های تغییر ژانر بسیار دشوار است، به ویژه برای بازیگری که نقش‌های کمدی داشته و باید در ساختارشکنی دراماتیک شرکت کند تا در نقش‌های جدی نیز باورپذیر باشد، چه رسد به اینکه هویت جنسیتی خود را بازآفرینی کند.

او نه تنها با تغییر نقش و هویت فردی، بلکه با نقش و هویت هنری که در ذهن مردم نقش بسته، روبه‌رو است؛ چالشی که شاید پیش‌تر به آن فکر نمی‌کرد یا تصور نمی‌کرد مشکل بزرگی باشد. این تغییر در نیمه دوم زندگی‌اش اتفاق افتاده؛ او مرد شدن را در حالی آغاز کرد که پنجاه و شش سال زن بودن را تجربه کرده بود. درک این کش‌مکش‌های جنسیتی و هویتی، نشان‌دهنده رنج‌هایی است که او در این مسیر تحمل کرده و شهامتی است که برای ساختن نقش جدید خود خرج کرده است. این نقش، سخت‌ترین نقش زندگی اوست؛ نقش‌هایی که باید نه فقط بازی، بلکه زندگی کند و این کار هرگز آسان نیست.

شرایط زیستی او می‌تواند نقش مهمی در تبیین تأثیر هویت فرهنگی و اجتماعی و قدرت آن بر هویت جنسیتی داشته باشد. او توانسته است دوگانگی جنسیتی را با انجام عمل جراحی به یگانگی فیزیکی تبدیل کند، اما تصویر و ذهنیت جامعه نسبت به او، همچنان به شکل پیشین باقی مانده است. او فردی شناخته‌شده در عرصه بازیگری بوده و سال‌ها در نقش یک زن در ذهن مخاطب ثبت شده است؛ بنابراین، تغییر جنسیت و کنار گذاشتن این تصویر، فرآیندی دشوار و پیچیده است.

پرویز صیاد گفته بود: «من خودم کاراکتر صمد را خلق کردم، اما همه من را با او می‌شناسند، نه با خودم.» به نظر می‌رسد مازیار لرستانی با تغییر جنسیت، از وضعیت دوگانه به یگانگی رسیده است، اما این یگانگی در سطح اجتماعی و فرهنگی، او را از جامعه جدا کرده است. حتی اگر در نقش جدیدش مقابل دوربین ظاهر شود، مخاطبان او را با شمایل و نام قبلی‌اش، لرستانی، به یاد می‌آورند و این امر، باورپذیری نقش‌های جدید را دشوار می‌سازد.

او باید تلاش کند تصویری که در ذهن مخاطب ساخته، کم‌رنگ یا محو شود و فرصت دهد تا با ایفای نقش‌های مردانه، بتواند هویت جدید خود را در جامعه جا بیندازد. این کار به تنهایی ممکن نیست و نیازمند همراهی و حمایت همکاران و جامعه هنری است تا این هویت جدید در نقش‌های تازه به تدریج پذیرفته و باور شود. او در این مسیر، باید ابتدا خود را بپذیرد و سپس در نقش‌هایی که بازی می‌کند، مورد پذیرش قرار گیرد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار