تأثیر جنگ بر خانواده مریم خدارحمی؛ از اسارت عمو تا مرگ مادر بزرگ
تاثیر جنگ تحمیلی بر خانواده مریم خدارحمی؛ از اسارت عمویش تا مرگ مادر بزرگ بر اثر غم مرگ عزیزان
تأثیر جنگ تحمیلی بر خانواده مریم خدارحمی؛ از اسارت عمو تا مرگ مادر بزرگ در غم عزیزان

هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خسارات جبرانناپذیری را بر جامعه وارد کرد و پس از آن نیز خانوادهها سالها در انتظار بازگشت عزیزانشان بودند. در این میان، خانواده مریم خدارحمی نیز سهم قابل توجهی در این داستان غمانگیز داشتند.
وقتی مریم تنها چهار سال داشت، شاهد اسارت عمویش مسعود بود. او درباره آن روزها میگوید: «عمویم سه سال بعد آزاد شد. هنوز صحنههایی را که هنگام بازگشت به وطن دیدم به یاد دارم. جمع زیادی از اهالی محل جمع شده بودند و شور و هیجان زیادی داشتیم.» با وجود آنکه آثار شکنجههای جسمی و روحی بر او باقی مانده بود، و مشکلات گوارشی و پوستی نشاندهنده زخمهای عمیق بودند، پزشکان تأکید داشتند که باید با این وضعیت کنار بیاید. خانوادهاش امیدوار بودند که او در کنارشان بماند، زیرا تنها ۳۶ سال داشت، اما سرانجام در سال ۱۳۷۸ شهید شد. این فقدان ضربهای سنگین بر خانواده وارد کرد، به طوری که مادر بزرگ مریم از غم مرگ او نتوانست تاب بیاورد و درگذشت.