رازهای پنهان ستارهها در نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟»
جزئیات جذاب و ناشناختههای دنیای پرزرق و برق و ستارهای به نام بهرام افشاری در نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟»
نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» با کارگردانی بهرام افشاری، روایت جذاب از زوال ستارهها و چالشهای بازیگری در دنیای پر زرق و برق هنر است.

نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و با بازی افشاری و تینو صالحی، تا تاریخ 21 اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد در حال اجرا است. این اثر نمایشی که در دوره جدید اجراهای خود مورد استقبال چشمگیر مخاطبان قرار گرفته، به زودی در شهر اصفهان نیز روی صحنه خواهد رفت. محدثه واعظی پور، منتقد و فعال رسانهای، یادداشتی درباره این اثر نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که اخیراً به ستارهای پرطرفدار در سینما تبدیل شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، همواره منبع الهام برای ساخت فیلمها و روایتهای متنوع بوده است. این عشق، که بسیاری را درگیر کرده و در عین حال سرخوردهاش ساخته، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری است. این اثر که بر پایه مونولوگ پیش میرفت، افشاری راوی آن بود که زندگی شخصی و تجربیات خود را با خیال و داستان درآمیخته و داستان جوانی از شهرستان را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما کشانده است. در اواخر دهه ۹۰، زمانی که «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری در تئاتر شناخته شده بود، اما همانطور که امروز در سینما محبوب و پرطرفدار است، در آن زمان این شهرت را نداشت. کسانی که نمایشهایی مانند «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی)، «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند؛ بازیگری همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا، که حضورشان در تئاتر نوید تولد نسلی تازه را میداد. این بازیگران مستعد، خانه اصلیشان تئاتر بود، اما در نهایت شناخته شدند و وارد عرصه سینما شدند.»

خرید بک لینک ارزان و دائمی از سایتهای معتبر یکی از بهترین راهکارهای تبلیغاتی در ایران است که توسط معتبرترین کانونهای تبلیغاتی ارائه میشود.
در عرصه هنر، شخصیتهایی که به دلیل ظاهر خاص خود اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز ظاهر میشوند، با صدای خوب، توانایی در بداههگویی و انعطاف بدنی، توانستهاند تماشاگران را بخندانند و نقشهای شیرین و مفرح روی صحنه ایفا کنند. هرچند نقشهای جدی او در نمایشهایی مانند «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد که میتواند چهرهای متفاوت و جدیتر داشته باشد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیشتر به دلیل روایت صمیمی و بیپیرایه افشاری است که بر متن تسلط کامل داشت. او با شوخیهای هوشمندانه، خنده تماشاگران را برمیانگیخت و احساسات آنان را درگیر میکرد. پس از اجرای این نمایش، افشاری در سینمای ایران در چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش ظاهر شد. در فیلم «فسیل» ساخته کریم امینی، او نه تنها یک کمدین موفق است بلکه تلاش کرد شخصیت اسی، فردی سادهدل و پایین شهری، را با جذابیت و شیرینی نشان دهد. از میان بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوت و نوآوری خاصی دارد که اگر در سینمای تجاری آن را به هدر ندهد، برای تماشاگران همواره جذاب و نو باقی میماند.
طبیعی است که سینمای کمدی نقشهای مشابه اسی را به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر پیشنهادهای وسوسهانگیز مالی، عمر حرفهای افشاری را تضمین میکند. یکی از موضوعاتی که در تولید «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» به آن توجه شده، همین نکته است. در این نمایش، افشاری خودش را نقد میکند و در معرض قضاوت قرار میدهد. این رویکرد جسورانه نشاندهنده هوش و تیزهوشی بازیگر است که آینده حرفهاش را در وضعیت کنونی نمیبیند. او در این اثر نقش بازیگری را ایفا میکند که دوران اوجش پشت سر گذاشته و در مسیر حرفهایاش با مشکلات زیادی روبرو شده است. برای جلوگیری از خستگی تماشاگران، افشاری بخشی از بار داستان را بر دوش همبازیاش تینو صالحی گذاشته است.
تعامل و همکاری میان آنها به خوبی صورت گرفته و ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی»، روشی مناسب برای ایجاد ارتباط و پویایی در داستان است. «چه کسی...» در مقایسه با «جوجه تیغی»، بیشتر به مسائل سیاسی و اجتماعی میپردازد، اما جذابیت اصلی آن نه صرفاً نقد بازی قدرت، بلکه ترسیم وضعیت بازیگری و سودای ویرانگر آن است. افشاری در این اثر با اشاره به موضوع شبکههای اجتماعی و حریم خصوصی، نقد جامعه را ارائه میدهد و همدلی خود را با بازیگرانی که سرنوشتشان در اثر این مسائل تغییر کردهاند نشان میدهد.
بر اساس «چه کسی...»، دنیای بازیگری هنوز جذاب و فریبنده است. رویاهای او همچنان در صحنه زنده هستند و احساس مهر و ارتباط با مخاطبان را تجربه میکند. در این نمایش، او بیشتر از آنکه نماد یک هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد، خود واقعیاش را نشان میدهد؛ فردی که در مقابل ناظران قرار گرفته و به نوعی خود را در جلسهای بازجویی قرار داده است تا به تماشاگر نشان دهد ترسها و تردیدهای یک ستاره، امری طبیعی است.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارهها و ترس از روبرو شدن با جهانی است که بازیگر دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. این اثر تصویری است از تقابل عقل و احساس و جهان پر اضطرابی که هنرمند پس از افول جایگاهش با آن روبرو میشود. همانطور که «جوجه تیغی» میتواند بارها تماشا شود و بازتابدهنده وضعیت امروز باشد، «چه کسی...» نیز ویژگیهای مشابهی دارد و داستان شهرت و پایان آن، تکراری یا کهنه نمیشود.