ریما رامینفر: تاثیر طلاق والدین و راههای حفاظت از فرزند
ریما رامینفر از اثرات طلاق پدر و مادر در زندگی شخصی و تلاش برای محافظت از پسرش
ریما رامینفر درباره اثرات طلاق والدین، خانواده پایدار و راهکارهای موفقیت در زندگی مشترک صحبت میکند و تلاش برای محافظت از پسرش را به اشتراک میگذارد.

ریما رامینفر، همسر امیر جعفری، در زندگی شخصی و خانوادگی نیز موفق است. او حدود بیست سال است که با جعفری زندگی میکند و یک پسر دارد. روزی که با او تماس گرفتم، در حال سفر بود؛ شیراز بود و قرار بود بعد از آن به کیش برود. اما ما توافق کردیم که در زمان و تاریخ مشخصی با او تماس بگیرم تا درباره خانواده موفق صحبت کنیم. رامینفر فردی پایبند به وعده است، همانطور که اخلاق خوشش دلنشین است.
شما خانوادهای خوب و مستحکم دارید و با امیر جعفری، یکی از زوجهای موفق در عرصه سینما، زندگی مشترکی سرشار از محبت و تفاهم ساختهاید. اما حتماً شنیدهاید که زندگی بسیاری از زوجهای جوان امروزی زودگذر است و در نهایت به جدایی میانجامد. به نظر شما، چه راهکارهایی وجود دارد که بتوان خانوادهای پایدار و محکم داشت؟
این موضوع حتماً مورد بررسی محققان و کارشناسان قرار گرفته است و من نمیتوانم نظر تخصصی در این زمینه ارائه دهم. اما نگرانی من این است که تصور کنیم تنها کسانی که 20 سال خانوادهشان را حفظ کردهاند، موفق هستند، و گروهی دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند، آزاردهنده است. نمیتوان حکم داد که اگر زوجی کنار هم ماندهاند، حتماً موفق هستند. در واقع، به تعداد افراد در دنیا، نوع رابطهها متفاوت است. مهم این است که هر فرد در رابطهاش احساس رضایت و شادی کند و رابطهاش کارآمد باشد. قضاوت بیرونی در این باره صحیح نیست. به همین دلیل، نمیتوانم بگویم رمز موفقیتم چیست. من در خانوادهای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادرم موفق نبود و آنها از هم جدا شدند، و این جدایی من را بسیار آزار داد. بنابراین، از هر نوع تنشی پرهیز میکنم. معتقدم وقتی فردی بچهدار میشود، باید تلاش کند تا از بروز مشکلاتی که روحیه و زندگی کودک را مختل میکند، جلوگیری کند. هیچ زوجی در دنیا وجود ندارد که کاملاً خوشبخت باشند و برای زندگی کنار هم به دنیا آمده باشند. هر فردی با ایدهآلهای ذهنی وارد رابطه میشود، اما پس از مدتی متوجه میشود که آن رابطه از ایدهآلها بسیار فاصله دارد.
با توجه به این موارد، تنها میتوانم به جوانان توصیه کنم که در انتخاب همسر عجله نکنند. شاید برخی با نظر من مخالف باشند، اما بهتر است دختران و پسران قبل از ازدواج، به بلوغ فکری برسند و فکر نکنند با اولین رابطه، همسر ایدهآل خود را یافتهاند. لازم است زمانی صرف شناخت بهتر یکدیگر شود، چون در غیر این صورت، ممکن است خیلی زود دچار سرخوردگی شوند.
یادگیری مهارتهای فردی اهمیت زیادی دارد، زیرا به ما کمک میکند تا در روابط خود بهتر عمل کنیم و بتوانیم سطح تحمل و صبرمان را افزایش دهیم.
درست است، اما واقعیت این است که ما هیچ نوع آموزشی در این زمینه دریافت نمیکنیم. هیچ جایی نیست که به ما بیاموزد چگونه روابط بهتری داشته باشیم یا چگونه صبورتر باشیم. حداقل من چنین آموزشهایی ندیدهام. ما حتی مهارت یادگیری در این زمینه را نداریم. به نظر میرسد صحبت درباره روابط در جامعه ما هنوز نوعی تابو است و انگار ممنوعیتی برای آن وجود دارد. فرزندان درباره روابط خود با والدین صحبت نمیکنند و پدر و مادرها نیز ترجیح میدهند اگر متوجه این موضوع شوند، با سکوت از کنار آن بگذرند. به همین دلیل است که نوجوانان و جوانان در روابطشان دچار مشکلات و آسیبهایی میشوند.
به نظر میرسد که برای نسل امروز، برخی از موضوعات دیگر مانند گذشته تابو و محدودیت ندارند و آنها به راحتی از برخی مسائل عبور میکنند یا کنار میگذارند.
من این مسیر را قبحشکنی نمینامم. نسل من از مسائلی میترسید و به همین دلیل در برخی موارد نمیتوانست تصمیمگیری صحیح داشته باشد، اما اکنون خواستهها تغییر کرده و به نظر من نسل کنونی نباید با گذشته مقایسه شود و رفتارهای آنها را ارزیابی کرد.
با این حال، نسل جوان امروز امنیت روانی و آرامش نسل قبل را ندارد. شاید این حقیقت باشد، اما ما و والدینمان نیز زندگی راحتی نداشتیم. بسیاری از افراد به من و امیر میگویند که چه زوج خوشبختی هستیم، چه در حوزه کاری و چه در زندگی خانوادگی، اما واقعیت این است که دیگران از بیرون قضاوت میکنند. شاید اگر کسی جای من یا امیر بود، این زندگی ادامه نمیداد. بنابراین، بهتر است در مورد زندگی دیگران قضاوت نکنیم و ارزشگذاری نکنیم.
با وجود تمامی تفاوتهایی که ممکن است میان شما باشد، هنوز کنار هم ایستادهاید. راز این همبستگی چیست؟
از همان ابتدا، ما اولویتهایمان را مشخص کردیم تا بدانیم چه چیزهایی باعث خوشحالی یا ناراحتیمان میشود. هر کدام از ما اولویتهای متفاوتی داریم. امیر، پدر، دوست و همکار خوبی است. به خاطر ویژگیهای مثبتش، نادیده گرفتن نقاط ضعفش برایم آسان است. مطمئنم او هم همین کار را با من انجام میدهد. من هم حتماً نکات منفی زیادی دارم که او به خاطر صفات خوبم تحمل میکند. به نظر میرسد جوانان امروزی چنین اولویتبندیهایی ندارند. من معتقدم همسران مانند یک سوپرهیرو نیستند که همه چیزهای خوب را داشته باشند و قرار نیست تمامی آرزوهایمان برآورده شود. ویژگیهای مثبت و منفی در کنار هم وجود دارند. زندگی پر از روزهای سخت است، اما به نظر میرسد امروز توان تحمل این سختیها در افراد کمتر شده است. این مشکلات در تمامی جنبههای زندگی وجود دارد و محدود به زندگی مشترک نیست.
شما درباره تجربه ناموفق پدر و مادرتان و آسیبی که از آن متحمل شدهاید صحبت کردید. چگونه این تجربه منفی را کنترل و مدیریت کردید؟
اگر مادرم این صحبتها را بخواند، حتماً احساس ناراحتی خواهد کرد، اما حقیقت این است که من هنوز در حال پرداخت هزینه طلاقی هستم که چهار دهه پیش اتفاق افتاده است. هنوز هم از بسیاری چیزها میترسم و به همین دلیل تمام تلاش خود را میکنم تا پسرم از هرگونه تنش و درگیری دور بماند. هدف اصلی من این است که او را از هر آسیبی که خودم در گذشته تجربه کردهام، حفظ کنم.