کد خبر: 21656

سینما در آستانه تحول بزرگ؛ روستایی فیلم بعدی می‌سازد

سینما در آستانه تحول اساسی؛ سعید روستایی فیلم جدید می‌سازد و تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های آینده سینمای ایران

تحول اساسی در سینمای ایران، چالش‌ها و فرصت‌های آینده، نقش فیلم سعید روستایی و تحلیل وضعیت فرهنگی و اقتصادی صنعت سینما

سینما در آستانه تحول اساسی؛ سعید روستایی فیلم جدید می‌سازد و تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های آینده سینمای ایران

در این نشست، امیر قادری اظهار داشت که «جریان‌های مختلف تولید در سینمای ایران یکی پس از دیگری به پایان رسیده است». او این سوال را مطرح کرد که «چه تفاوت‌هایی میان سینمای دهه ۸۰، که به اعتقاد من، موفق‌ترین دهه سینمای ایران است و حتی نسبت به دهه شصت برتری دارد، با سینمای کنونی وجود دارد و چه میزان تغییر در شرایط را شاهد هستیم؟»

داستان «زن و بچه» از عدم صدور مجوز در دولت سیزدهم تا استقبال گسترده در دولت چهاردهم و نمادسازی در مجلس

در گزارش روابط عمومی برنامه که با یک روز تأخیر منتشر شده است، سیدجمال ساداتیان در پاسخ به سوال قادری اظهار داشت: بخشی از پاسخ به این سوال بر عهده وزارت ارشاد یا سازمان‌های دولتی است که باید پژوهش‌های میدانی انجام دهند تا بتوانند اطلاعات دقیق‌تری جمع‌آوری کنند. اما سوال اصلی این است که واقعاً سینمای ما چه استراتژی دارد و بر اساس چه معیارهایی باید درباره آن قضاوت کنیم؟ در حال حاضر، من نمی‌دانم! بر چه اساسی ادعا می‌کنیم که سینما دچار افول، نزول یا پیشرفت شده است؟ من از سال ۱۳۷۸ وارد سینما شده‌ام و نزدیک به سه دهه است که در این حوزه فعالیت می‌کنم. در این مدت، هیچ برنامه‌ای ندیده‌ام که تهیه‌کننده بتواند خود را بر اساس آن تنظیم کند. در هیچ دهه‌ای چنین چیزی را تجربه نکرده‌ام. هر سال در کشور طرح‌های اقتصادی متعددی تعریف می‌شود، اما به دلیل نبود زیرساخت‌های لازم، غالباً اجرا نمی‌شوند و اهداف محقق نمی‌گردند. من به یاد ندارم زمانی گفته باشیم که نرخ رشد سینما باید ۲ یا ۵ درصد باشد یا هست.

این تهیه‌کننده سینما تأکید کرد: به همین دلیل است که هر مدیر جدیدی که منصوب می‌شود، ادعا می‌کند که عملکرد قبلی‌ها ناکارآمد بوده و قصد دارد آن را اصلاح کند، پس ریل جدیدی را تعیین می‌کند. اما اینکه این ریل جدید قرار است ما را به کجا برساند، مشخص نیست! در نهایت، من هم دیدگاهی دارم و فکر می‌کنم با ساخت فیلم‌هایی مانند «چهارشنبه‌سوری»، «به‌رنگ ارغوان»، «دایره زنگی»، «متری شیش و نیم» و «زن و بچه»، بخشی از رسالت خود را انجام داده‌ام. در واقع، استراتژی مشخصی دارم و بر اساس آن حرکت می‌کنم. همین موضوع سبب شده است که در وزارت ارشاد همیشه دچار تناقض شویم و ندانیم در هر ساخت فیلم، چگونه باید مجوز ساخت و نمایش را دریافت کنیم، چون معیار و استاندارد روشنی وجود ندارد.

تهیه‌کننده فیلم «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی ادامه داد: برای ساخت این فیلم، پنج ماه درگیر مراحل اداری وزارت ارشاد دولت قبلی بودیم و در نهایت به ما اعلام شد که مجوز ساخت را دریافت نمی‌کنیم. اما یک ماه بعد، با تغییر دولت، استقبال گسترده‌ای از فیلمنامه ما شد و آن را ستودند. پس از آن، «زن و بچه» راهی جشنواره کن شد و با وجود نقدها و نواقص، بخشی از جامعه امروز آن را دوست دارد. این فرصت کمیابی است که پس از پنج سال، کشور توانسته در جشنواره کن حضور داشته باشد و از سینمای ایران دفاع کند. اما سوال این است که بر چه مبنایی و با چه معیارهایی، در ابتدا رد شد و سپس پذیرفته شد؟ من تصور می‌کنم معاونت سینمایی هم در برخورد با فیلمنامه‌هایی مانند «زن و بچه»، تنها به یک کلمه کلی به نام «سیاه‌نمایی» اشاره می‌کند.

وی با تأکید بر همکاری دولت جدید در صدور مجوز ساخت «زن و بچه» گفت: هفته گذشته، در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس، متوجه شدیم که مسئولان درگیر نمادسازی هستند. از آن‌ها خواستیم این نمادها را کنار بگذارند. در عین حال، برخی افراد در وزارت ارشاد، با فشارهای شدیدی، وزیر را تحت فشار قرار دادند که چرا مجوز ساخت و اکران این فیلم را صادر کرده است. گویی در موارد مختلف، تصمیم‌گیری‌ها فردی و بدون معیار مشخص صورت می‌گیرد. من می‌خواهم بدانم چه معیار و متری باید داشته باشیم که بر اساس آن، سینما و فیلم‌ها را ارزیابی کنیم.

ساداتیان در پاسخ به اینکه آیا در این دو یا سه دهه، چنین متر و معیاری در سینمای ایران احساس کرده است، توضیح داد: رشد اقتصادی کشور در حوزه سینما باید چه میزان باشد؟ در برنامه پنجم توسعه، این رقم حدود ۸ تا ۹ درصد تعیین شده است. اگر این درصد را برای سالن‌های سینما در نظر بگیریم، نیازمند زیرساخت‌های لازم هستیم، از جمله سالن‌های نمایش و تعداد فیلم‌های مناسب. در واقع، رشد کلی باید وجود داشته باشد، اما چون سازوکار مشخصی برای تولید و عرضه فیلم‌ها نداریم، نمی‌توانیم قضاوت دقیقی داشته باشیم و باید بر اساس تصورات شخصی‌مان صحبت کنیم. هر مدیری هم بر اساس دیدگاه شخصی خود، استراتژی‌هایی را ترسیم می‌کند، که این روند، با اداره امور کشور تفاوت زیادی دارد.

در ادامه نشست، امیر قادری خطاب به مهدی کرم‌پور گفت: شما هم در دهه هشتاد و هم در سال ۱۴۰۴ در شورای صنفی نمایش فعالیت دارید. با توجه به اینکه در آن زمان به سینمای ایران اشراف داشتید و اکنون نیز با همان اشراف وارد این عرصه شده‌اید، تفاوت‌های وضعیت آن زمان با شرایط فعلی چیست؟

مهدی کرم‌پور پاسخ داد: در حوزه تولید، موضوع برنامه‌های پنج‌ساله و هفت‌ساله وجود دارد که معمولا محقق نمی‌شوند. بهترین راه این است که از دعواهای داخلی در فضای خارج از سینما عبور کنیم. منظورم این است که این افراد درگیری‌هایی با وزیر یا دولت دارند و سپس درباره مجوز ساخت یا اکران فیلم صحبت می‌کنند. مثلا سر فیلم «آدم برفی» چه بر سر آن آمد. یادمان است که بعداً این فیلم چندین بار در تلویزیون پخش شد. یا فیلم «مارمولک» که چند سال پس از تولید، در تلویزیون نمایش داده شد. در واقع، ما درگیر مسائلی هستیم که ارتباطی با سینما ندارند. در دهه هشتاد هم همین‌طور بود و رشد سینما بیشتر نتیجه تلاش‌های فردی بود، نه سیاست‌های دولتی. نسلی پس از دهه ۶۰ وارد سینما شد و فیلم‌های خوبی ساخت.

وی افزود: برنامه‌ریزی برای دهه هشتاد هم از قبل نبود، بلکه حاصل تلاش گروهی بود که پس از دهه ۶۰ تصمیم گرفتند از رانت‌ها و دعواهای بی‌پایان فاصله بگیرند. این افراد سعی کردند فیلم‌هایی بسازند که با دنیای خارج ارتباط برقرار کند و این روند در دهه هشتاد به عنوان یک نهضت، موجی پررونق در سینمای ایران ایجاد کرد. آن زمان مردم برای تماشای فیلم‌ها در جشنواره‌ها صف می‌کشیدند و سینمای ایران بسیار محبوب‌تر بود. سینما آزادی در دهه هشتاد برای کنترل صف‌های بلیت، داربست می‌زد، اما اکنون چنین چیزی نیست و افراد آزادانه وارد سینما می‌شوند. این موضوع نیاز به آمار ندارد؛ با چشم هم می‌توان دید.

دبیر شورای صنفی نمایش تصریح کرد: همچنین، مردم و هنرمندان ما را به عنوان مرجع می‌دیدند، اما در دهه نود، سیاستمداران تصور کردند این افراد می‌توانند تاثیرگذار باشند و شروع به ترور شخصیت‌های سینمایی کردند. شبکه‌های مجازی هم تبدیل به محلی شده‌اند که هر کسی می‌تواند اعتبار پیدا کند. برای نمونه، اگر قبلاً نقد فیلم در مجله‌ها یا سایت‌های معتبر منتشر می‌شد که سردبیری داشت، حالا روابط عمومی‌ها با هزینه کم، افراد را اجیر می‌کنند تا پست‌هایی در اینستاگرام بگذارند و بگویند فیلم خوبی است، یا فردی با اسم مستعار در سایه قرار می‌دهد و فرد دیگری را مورد حمله قرار می‌دهد.

سینما و فوتبال نقش مهمی در حفظ و تقویت وحدت ملی داشتند.

کرم‌پور با تأکید بر وضعیت کنونی فوتبال و سینما و اهمیت حفظ انسجام ملی گفت: دولت باید متوجه باشد که این موارد، نقش مهمی در حفظ وحدت ملی ما دارند. تیم ملی ایران مستقل است و ربطی به سیاست ندارد؛ چرا که تیم ملی ایران است. پس از سال ۸۸، برخی جریان‌ها وارد سینمای ایران شدند و گمان کردند که سینما مقصر است، اما در واقع این موضوع ربطی به سینما نداشت. امروز هالیوود نمونه‌ای دموکراتیک است، اما ترامپ هرگز نمی‌آید که هالیوود را نابود کند. هالیوود باید وظیفه خود را برای آمریکا انجام دهد و دعواهای سیاسی را در استودیوهای فیلم‌سازی به میان نمی‌آورند.

وی در مورد نمایش آثار سینمایی گفت: در دهه ۸۰ وارد دوره استفاده از مالتی‌پلکس‌ها شدیم. در همان زمان، ده نفر از سینماداران را به مدت دو هفته و در قالب یک کارگاه آموزشی به فرانسه سی‌ان‌سی بردیم تا نشان دهیم چگونه باید سینما را مدیریت کرد. در آن زمان، سیستم مدیریت مالتی‌پلکس‌ها مانند سینماهای تک‌سالن رفتار می‌کرد. دستاورد امروز ما نتیجه آن است که بچه‌ها را به ورکشاپ بردیم و به آن‌ها آموزش دادیم. باید رفتار مناسب با مخاطب و صنعت را به رسمیت شناخت.

دبیر شورای صنفی نمایش درباره نقش ارشاد در صنعت سینما گفت: مهم‌ترین کاری که ارشاد می‌تواند انجام دهد این است که از دخالت در امور سینما خودداری کند. در واقع، بنیاد فارابی، حوزه هنری، اوج و نهادهای مشابه باید حمایت خود را از فیلم‌هایی که می‌خواهند ارائه دهند، ادامه دهند و در عین حال، به فیلمسازان دیگر دخالتی نکنند.

خطای شناختی و گرفتار شدن در چاله‌ی توسعه‌نیافتگی

در ادامه، امیر قادری از سجاد نوروزی پرسید: شما به عنوان مدیر سینما آزادی که مستقیم با مخاطب و مشتری در ارتباط هستید، در این سال‌ها چه تفاوت‌هایی را مشاهده کرده‌اید؟

سجاد نوروزی در پاسخ گفت: ما درگیر یک حلقه توسعه‌نیافتگی شده‌ایم. این حلقه را در بحران‌های ناترازی آب، برق و گاز می‌بینیم، که تئوریسین‌های توسعه آن را به عنوان «سیاهچاله توسعه‌نیافتگی» توصیف می‌کنند. یعنی وقتی دچار خطای ادراکی می‌شویم و بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنیم، هر چقدر برنامه پیش می‌رود، خطاهای قبلی‌مان آشکارتر می‌شود. اما ما سعی می‌کنیم با راهکارهای موقت و مسکن‌های کوتاه‌مدت آن را پوشش دهیم و به حیات خود ادامه دهیم، تا زمانی که بحران‌ها و ناترازی‌ها به صورت آشکار بروز می‌کنند.

وی افزود: اگر این خطای ادراکی را در حوزه سینما نیز در نظر بگیریم، نتیجه این است که فکر می‌کنیم هر نقدی که درباره یک فیلم مطرح شود، ممکن است به زیان و ضرر امنیت ملی تمام شود. اما در واقعیت، تاکنون در ایران فیلمی نبوده است که پس از اکران، ضرر یا آسیبی جدی وارد کرده باشد.

حضور افراد لباس شخصی در مراسم اکران فیلم «به رنگ ارغوان»

در تایید این موضوع، ساداتیان بیان کرد که توقیف فیلم «به رنگ ارغوان» پنج سال به طول انجامید تا امکان اکران آن فراهم شود. وی افزود: زمانی که قرار شد فیلم بالاخره اکران شود، برخی اعلام کردند ممکن است پس از نمایش، مردم شعار بدهند. بنابراین، مدتی چند نفر لباس شخصی در سالن‌ها می‌نشستند تا واکنش تماشاگران را ببینند و در صورت بروز هرگونه اعتراض، چه اقداماتی انجام دهند. اما پس از مدتی متوجه شدند که مردم با آرامش فیلم را تماشا می‌کنند و می‌روند.

نوروزی ادامه داد: دقیقا همین نکته است؛ وقتی بنیادها بر پایه خطای ادراکی بنا می‌شوند و سپس شبه‌کمپانی‌هایی شکل می‌گیرند که از وظایف اصلی خود در حاکمیت فاصله گرفته‌اند، سینمای ایران همچنان سیاست‌زده باقی می‌ماند. برخی فعالان این حوزه برای پیشبرد اهداف خود، ممکن است به دولت و حاکمیت متوسل شوند و وارد نوعی کنشگری شوند که تعادل را بر هم می‌زند.

وی تصریح کرد: نتیجه این وضعیت این است که ما در حال حاضر صنف واقعی نداریم و کارکردهای اصلی مانند ممیزی، رگولاتوری و تنظیم‌گری برای ایجاد جریان محتوایی، از بین رفته است. در عوض، تنها یک نهاد دموکراتیک بزرگ باقی مانده است که بیشتر به تامین حقوق، اضافه‌کاری و پاداش‌های کارمندان می‌پردازد و از وظایف بنیادی خود فاصله گرفته است.

این سینمادار با اشاره به نمونه‌هایی دیگر از خطای ادراکی در مسئولان، گفت: به عنوان نمونه، نماینده‌ای در مجلس در سخنرانی‌ای عجیب اعلام می‌کند که فیلم‌های تولید شده در شش ماه اخیر باعث افزایش نرخ طلاق در جامعه شده است. این ادعا در حالی است که در بهترین حالت، تعداد تماشاگران سینما در ایران حدود هفت میلیون نفر است، در حالی که جامعه ۹۰ میلیون نفری ما در سال، شاید سه تا چهار بار بلیط خریداری کند و به سینما برود. مقایسه آن با زمان جنگ تحمیلی در دهه ۶۰، زمانی که ۸۰ میلیون بلیط در جامعه ۳۵ میلیونی فروش رفته است، نشان می‌دهد که این بحث نیازمند تحلیل‌های دیگری است.

نوروزی ادامه داد: بخش خصوصی نیز هم‌اکنون به بخش دولتی وابسته است و شامل محافل ذی‌نفوذ و ذی‌نفعانی است که سودشان در توقف توسعه سینما است. اگر سینما در حوزه تولید و توزیع به ساختار مناسب و استانداردی برسد و به توسعه‌یافتگی دست یابد، نیمی از سینماهای کشور تعطیل می‌شوند. بنابراین، برخی نمی‌خواهند به سمت توسعه حرکت کنیم، از جمله بخش خصوصی. چطور ممکن است بیست سال تهیه‌کننده‌ای فیلم ساخته باشد ولی فروشی نداشته باشد؟ حتی نمونه‌ای از سرمایه‌گذار خارجی در سینما سراغ نداریم که در ایران فعالیت کند و باقی بماند. در این صنعت، هیچ فرد خصوصی‌ای نیست که فیلمی ساخته باشد و به مشکل نخورد و همچنان در این مسیر باقی بماند.

مدیر پردیس سینمایی آزادی در مورد وضعیت کپی در سینمای امروز، گفت: در دهه‌های ۸۰ و ۹۰، موفقیت‌های سینمای ایران بیشتر در قالب کپی‌های درجه چندم از آثار دیگر ظاهر شد. با شیوع کرونا، سینمای کمدی رشد کرد و بسیاری شروع به تقلید از فیلم «فسیل» کردند. واضح بود که اعتماد مخاطب کم می‌شود و اکنون ممکن است با چند اثر خوب، سینمای غیرکمدی رونق گیرد؛ اما همچنان نگرانی از تکرار کپی‌های بی‌کیفیت و کمدی‌های دسته چندم وجود دارد. مشکل اصلی سینمای ایران در ابتدا و اساس، فیلمنامه است؛ ما به شدت با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنیم.

چگونه اعتماد تماشاگران به سینمای کمدی از بین رفت؟

امیر قادری بر این باور است که تجربه شخصی او نشان می‌دهد مخاطبان به سینمای کمدی اعتماد کرده‌اند، اما این اعتماد زمانی آسیب دید که آثار کپی شده و بی‌کیفیت جایگزین شدند. او معتقد است اکنون وضعیت کمی بهتر شده است، اما نگران است که در صورت تکرار این روند، اعتماد مجدداً از بین برود. درباره فیلمنامه، قادری تأکید می‌کند که این بخش نتیجه تلاش تهیه‌کننده است و حلقه‌ای حیاتی در سینمای ایران است که تاکنون نقش مهمی در توسعه آن ایفا کرده است. او معتقد است وقتی یک سینماگر بتواند ایمان شخصی خود را وارد داستان کند، فیلمنامه‌های خوبی ساخته می‌شود؛ در غیر این صورت، کار به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

سیدجمال ساداتیان در پاسخ به سوال درباره وضعیت فعلی سینمای ایران، اظهار می‌دارد که تولید محصول و رساندن آن به دست مصرف‌کننده باید بر اساس ذائقه او باشد. اما متأسفانه، تعارضاتی در این حوزه وجود دارد، زیرا ساخت آثار مطابق با سلایق و نیازهای جامعه با موانعی مواجه است. او اشاره می‌کند که در سال گذشته، سینمای ایران حدود ۱۵ میلیارد تومان فروش داشته است، اما بدهی‌ها به ۳۵ میلیارد تومان رسیده است. او در مورد استانداردهای جهانی می‌گوید که به‌ازای هر سه نفر، یک نفر به سینما می‌رود و سینمای ایران نسبت به سال قبل ۳۰ درصد کاهش یافته است. ساداتیان معتقد است اگر فیلمی مطابق با ذائقه مخاطب ساخته شود، او حاضر است شب‌ها تا دیروقت در سینما بماند و فیلم ببیند. او نمونه‌ای از استقبال بی‌نظیر در پردیس سینمایی هدیش ذکر می‌کند که نشان می‌دهد مخاطب در هر شرایطی به سینما می‌آید، بنابراین تولید فیلم‌های مناسب با سلیقه مخاطب، کلید موفقیت است.

در ادامه، ساداتیان درباره گردش مالی سینما توضیح می‌دهد که اگر اجازه دهند سینما مسیر طبیعی خود را طی کند و مردم سالی یک‌بار به سینما بروند، می‌توان انتظار داشت که گردش مالی آن به حدود ۶۰-۸۰ هزار میلیارد تومان برسد. این میزان درآمد، به صنعت سینما استقلال اقتصادی می‌دهد، به‌طوری که تهیه‌کنندگان و سینماداران می‌توانند بدون وابستگی به دولت، فعالیت‌های خود را مدیریت کنند. او همچنین به اهمیت سرمایه‌گذاری در فیلم‌های گران‌قیمت اشاره می‌کند و معتقد است با حفظ مسیر صحیح، اقتصاد سینما شکوفا خواهد شد. ساداتیان یادآور می‌شود که در چهار سال گذشته، حضور بین‌المللی سینمای ایران کاهش یافته بود، اما امسال با رعایت ضوابط جمهوری اسلامی، فیلمی ساخته شد که در جشنواره کن حضور یافت و توانست پرچم کشور را در محافل فرهنگی بالا ببرد. او تأکید می‌کند که سینمای ایران می‌تواند در عرصه بین‌المللی درآمدزایی کند و نقش مهمی در نمایش فرهنگی کشور ایفا نماید.

خودسانسوری غیرارادی تاثیر منفی بر سینمای ایران گذاشته و اعتماد به نفس هنرمندان را کاهش داده است.

سیدجمال ساداتیان در رابطه با وضعیت سینمای ایران اظهار داشت: ما آنقدر بر سینمای کشور فشار آورده‌ایم که مانند کودکی، اعتماد به نفس خود را از دست داده و خودسانسوری ناخواسته‌ای بر آن حاکم شده است. امسال با باز شدن نسبی فضا، قطعاً در جشنواره فیلم فجر با فیلم‌هایی روبه‌رو خواهیم شد که دارای ساختار و شکل مشخصی هستند و می‌توان آن‌ها را به عنوان فیلم‌های واقعی شناخت.

در پاسخ به سوالی درباره کمبود تولید فیلم برای جشنواره فجر آینده، گفت: من پس از ساخت فیلم‌هایی مانند «متری شیش و نیم» و «زن و بچه»، دیگر فعالیتی نداشتم چون دو اثرم رد شد و متوجه شدم در دولت سیزدهم جایگاهی ندارم، بنابراین سکوت کردم. کارگردانی مانند آقای روستایی پس از «برادران لیلا»، سه سال فیلم نساخت اما اکنون با انگیزه و امید وارد میدان شده است و قصد دارد پاییز امسال فیلم بعدی‌اش را آغاز کند. آیا این نشان دهنده این است که او بستر مناسبی برای فعالیت پیدا کرده است؟ وقتی جنگ پایان یافت، مرحوم هاشمی اعلام کرد هر فردی طرح توسعه‌ای ارائه دهد، بخشی از هزینه‌های آن را دولت تقبل می‌کند. اما امروز در سینما چنین نگاهی وجود ندارد. در سراسر کشور رفته‌ام اما دریغ از تسهیلاتی از سوی دولت. چرا باید اینطور باشد؟ مشکل من این است که سینما در رابطه با حاکمیت بسیار غریب است و رابطه‌اش با آن قطع شده است.

وی همچنین با اشاره به اوقات فراغت مردم گفت: به ما می‌گویند روزتان را به سه بخش کار، استراحت و تفریح تقسیم کنید. اما چه کرده‌ایم برای اوقات فراغت مردم؟ آیا یک سالن کنسرت خصوصی داریم؟ چند سالن تئاتر استاندارد در تهران ساخته‌ایم؟ اگر می‌خواهیم سالن نمایش بسازیم، باید با حاشیه‌ها کنار بیاییم. پس دولت کجاست؟ اگر حمایتی نیست، چرا دخالت و امر و نهی می‌کند؟

در ادامه این نشست، مهدی کرم‌پور در پاسخ به سوال درباره ایده‌هایش برای دوره جدید مسئولیت در شورای صنفی نمایش، گفت: سال ۸۸ یکی از بدترین سال‌های اکران فیلم‌ها بود. ما پیشنهاد دادیم در ماه رمضان، از اذان تا اذان مردم به سینما بیایند و فیلم‌های مورد علاقه‌شان را ببینند و استقبال خوبی شد. بعدها پردیس‌های سینمایی ساخته شدند و روند توسعه آن‌ها ادامه یافت. مثلا در میدان تجریش سینما نبود، اما تصمیم بر این شد که در پاساژ ارگ سینما راه‌اندازی کنیم. یا در پاساژ گالریا مغازه‌ها تعطیل و تبدیل به سالن سینما شدند.

در پاسخ به سوالی درباره مشکل سینمای محله، گفت: در جهان این مسئله از دست رفته است؛ چون در سینماهای جهانی، مسئله مالکیت‌ها مطرح است. در آمریکا، صاحبان سینماهای تک‌سالن، بسیاری از آن‌ها را برای فروش گذاشته‌اند. سینماهایی که صد سال پرفروش بودند، اکنون در بازار فروش قرار دارند. روش برخورد با مردم و نیازهایشان باید در اولویت باشد و این موضوع باید به رسمیت شناخته شود. در شرق تهران، هنوز سینماهای محله وجود دارد، اما این یک معضل شهری است. رفتار مردم تغییر کرده است؛ حالا پارکینگ‌ها مشکل‌ساز شده‌اند و مخاطبان به دنبال مکان‌هایی هستند که بتوانند ماشین خود را پارک کنند و کودک خود را در امنیت بگذارند. این مسائل نشان‌دهنده چالش‌های شهری است.

پیاده‌سازی مفهوم شناوری قیمت بلیت سینماها

وی اعلام کرد که باید سیستم بلیت شناور اجرا شود و این کار به زودی عملیاتی خواهد شد. او افزود: در این سیستم، چهار نوع قیمت برای بلیت در نظر گرفته می‌شود: قیمت صبح‌ها برای دانشجویان، قیمت نیم‌بها در روزهای عادی، قیمت خاص برای پایان هفته و قیمت معمول برای سانس‌های عادی. این نوع قیمت‌گذاری، رفتاری است که می‌توان آن را کمونیستی نامید.

نوروزی همچنین بیان کرد که تحقیقاتی انجام داده و قوانین اکران در کشورهای مختلف مانند اندونزی، کره جنوبی و فرانسه را بررسی کرده است. او معتقد است که قوانین اکران در ایران بی‌نظیر است و دولت می‌تواند به صورت مستقیم تصمیم بگیرد چه چیزی بفروشد، چه زمانی، به چه کسی و با چه قیمتی. او این رفتار را از کمونیستی‌تر از کمونیسم دانست و گفت: «این وضعیت، کمونیستی‌تر از کمونیسم است.»

کرم‌پور در ادامه گفت: نگه داشتن این وضعیت، برای برخی افراد سودآور است. او پرسید چرا توسعه در این صنعت صورت نمی‌گیرد و پاسخ داد که برخی افراد ضدتوسعه هستند و نگه داشتن این وضعیت برایشان منفعت دارد. او افزود که در ایران نهادی وجود ندارد که حقوق مخاطبان را حفظ کند. به عنوان مثال، بعضی سینماداران پروژکتور D خود را خاموش می‌کنند، و در حالی که در پلتفرم‌های جهانی مانند نتفلیکس، با پرداخت هزینه، تبلیغات نمایش داده نمی‌شود، اما در داخل کشور این هزینه را می‌پردازید و تبلیغات را نیز مشاهده می‌کنید، ضمن اینکه هزینه اشتراک و اینترنت هم از شما گرفته می‌شود. او پرسید که چه کسی در کشور ضامن حقوق مخاطب است و اشاره کرد که در شورای صنفی قول داده‌اند حقوق مخاطب رعایت شود.

سجاد نوروزی نیز گفت: ما در پردیس آزادی مالیات‌های مختلفی پرداخت می‌کنیم، از جمله ارزش افزوده، مالیات بر درآمد، مالیات بر اجاره، مالیات عملکرد و عوارض متفاوت، همچنین تعرفه برق فرهنگی. اما به ما می‌گویند کنتور برق سینما صرفاً برای روشنایی است و برای تجهیزات خنک‌کننده و تهویه کاربرد ندارد. او ادامه داد که گردش مالی سینما بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان است، رقمی که معادل هزینه آسفالت چند کوچه است، اما با این مبلغ می‌توان تجهیزات سینمای ایران را تکمیل کرد. او پیشنهاد تشکیل صندوق توسعه سینما را ارائه داد تا این منابع مجدد به خود سینما بازگردد.

وی همچنین اشاره کرد که پرده سینماهای ایران در بهترین حالت، فول اچ‌دی است، در حالی که در جهان این فناوری منسوخ شده است. سینمای هند، که نماد نابرابری طبقاتی است، سیستم نمایش متفاوتی دارد و دیگر با این کیفیت فیلم‌ها را اکران نمی‌کند. او بر این باور است که در سراسر جهان، دولت‌ها زیرساخت‌های فرهنگی و هنری را تضمین و در تجهیزات کمک می‌کنند، اما در محتوا دخالت نمی‌کنند. سینماها هزینه آب و برق را می‌پردازند، اما تجهیزات از سوی دولت تامین می‌شود تا خدمات به مردم ارائه شود؛ این، یک خط قرمز امنیت ملی در بسیاری از کشورها محسوب می‌شود.

سیدجمال ساداتیان درباره سالن‌های سینما گفت: در ایران، دفتر پخش داریم و داشتن سالن سینما برای فعالیت‌های پخش ضروری است. او همچنین تجربه سینما داری دارد و در حال ساخت یک سینما است، هرچند به دلیل مشکلات اقتصادی هنوز تکمیل نشده است. او تایید کرد که دولت نه تنها کمکی نمی‌کند، بلکه در امور دخالت بیشتری دارد.

رکوردشکنی با اکران دو فیلم اجتماعی موفق

در ادامه این گفت‌وگو، مهدی کرم‌پور توضیح داد: در دوره‌ای اعلام شد هر فرد به اندازه مکان فرهنگی‌ای که ایجاد می‌کند، مالیات و عوارض شهرداری به آن تعلق نمی‌گیرد. در چنین وضعیتی، مدیر آن مکان می‌توانست به جای پرداخت مالیات، تجهیزات مانند پروژکتور تهیه کند. این مسئله خواسته‌ای است که از نهاد دولت و مجلس داریم و سینما می‌تواند خودش خودش را بسازد. هفته گذشته، ما توانستیم هم رکورد مخاطب و هم رکورد فروش را بشکنیم، زیرا دو فیلم اجتماعی خوب با هم روی پرده بودند.

امیر قادری افزود: فیلم پُرفروش اول در فروش، به فیلم پُرفروش دوم کمک کرده است و تجربه‌های سینمای ایران بارها این موضوع را ثابت کرده‌اند. برای نمونه، فروش فیلم «فسیل» به فروش فیلم «هتل» کمک کرد.

کرم‌پور هم تأکید کرد: مخاطب خودش انتخاب می‌کند و نیازی نیست او را مجبور کنیم که چه چیزی تماشا کند. آقای ساداتیان، به عنوان تهیه‌کننده «زن و بچه»، جرات کرد فیلم خود را در کنار «پیر پسر» نمایش دهد. باید مخاطب را به رسمیت شناخت و اگر تنوع در سبد اکران ایجاد کنیم، شاید شرایط بهتر شود.

ساداتیان در پایان گفت: در گذشته، زمان‌هایی برای سینما به عنوان زمان‌های مرده و زنده در نظر گرفته می‌شد، مثلا فصل زمستان را زمان مرده سینما می‌دانستند، اما دیدیم که در ایام زمستان چه فیلم‌هایی اکران شدند و رکورد فروش را شکستند. این موضوع بر اساس خود فیلم است. زمانی که مخاطب به فیلمی که دوست دارد، برسد، حتما برای تماشای آن وقت می‌گذارد.

حکومت باید از فناوری حمایت و ترویج کند.

ساداتیان در پاسخ به سوالی درباره نقش هوش مصنوعی در تولید سینما اظهار داشت: حاکمیت باید به این موضوع بیندیشد و نقش موثری در ترویج فناوری ایفا کند. متأسفانه در ایران، ما در ترویج فناوری فعال نیستیم و هر فرد باید خود به دنبال این فناوری برود. من خودم در این زمینه عقب‌مانده‌ام، اما پسرم که با این فناوری آشناست و در مورد آن فکر می‌کند، توانسته است یک فیلم ده دقیقه‌ای با کمک هوش مصنوعی تولید کند. این فناوری هزینه‌بر است و جزئیات زیادی دارد. ما در ایران دانش آن را داریم، اما نیازمند سرمایه‌گذاری زیادی است چون دائماً در حال بروزرسانی است. اینکه سینما چه میزان می‌تواند از این فناوری بهره‌مند شود، نیازمند بررسی است، اما بدون تردید باید به سمت آن حرکت کنیم. دولت هم در حال حاضر توان اقتصادی لازم برای حمایت گسترده ندارد. اما اگر مجوز دهند، می‌توانیم فیلم‌های ارزشمندتری بسازیم که بتوانند از مرزهای داخلی فراتر رفته و در خارج از کشور شناخته شوند، در نتیجه پتانسیل اقتصادی سینمای ایران افزایش یافته و فرصت‌های جدیدی برای آن فراهم می‌شود.

طرح‌های کرم‌پور برای شورای صنفی نمایش

کرم‌پور در ادامه نشست درباره برنامه‌های اجرایی خود در دوره جدید فعالیت شورای صنفی نمایش گفت: قصد دارم در مدت یک سال این موضوع را آغاز کنم که هر زمان فیلمی کلید خورد، باید اعلام کند چه زمانی قصد اکران دارد. از تمام دفاتر پخش درخواست کردم هفته گذشته فهرستی از تمامی فیلم‌هایی که قرار است در سال جاری اکران شوند، همراه با تاریخ‌های مربوطه، به من ارائه دهند. این وضعیت و همچنین نحوه اکران بر اساس سرگروه‌ها باید پایان یابد. این موارد مربوط به دهه ۶۰ است و برخی از آن‌ها رانت‌خوارانه و انحصاری است که باید برطرف شود. متأسفانه سینمای ایران فاقد «رُند» (مدیریت و برنامه‌ریزی منسجم) است و به‌روز نمی‌شود.

سجاد نوروزی نیز افزود: متأسفانه برخی افراد مانع ورود کارگردانان، تهیه‌کنندگان و سینماداران جدید به عرصه سینما می‌شوند تا منافع شخصی خود را حفظ کنند و بازار را کوچک نگه دارند. در این شرایط، بازیگرانی با سن ۴۲ یا ۴۳ سال نقش‌های دختران ۲۲ ساله را بازی می‌کنند. این نوع رفتار نوعی محفل‌گرایی عقب‌مانده و ناپسند است که با ظاهر روشن‌فکری همراه شده است. چگونه است که در میان این همه استعداد، یک بازیگر همزمان در ۵ سریال در شبکه نمایش خانگی حضور دارد؟ در سال ۱۳۵۶، سینمای ایران ورشکست شد چون محمدعلی فردین با ۴۳ سال سن، نقش یک جوان ۲۰ ساله را ایفا می‌کرد!

او ادامه داد: در بیانیه کانون کارگردانان به شورای صنفی، با تمام احترام، می‌بینیم وضعیت سینمای ایران چه سرنوشتی یافته است؛ چند نفر متولد دهه ۳۰ و ۴۰ تلاش می‌کنند تا هژمونی دهه ۷۰ را حفظ کرده و به هر قیمتی برای سینما تولید اثر کنند. این افراد بیشتر وقت خود را صرف حل اختلافات دیگران می‌کنند. سوال این است که چند درصد از این بیانیه‌ها مربوط به توسعه و پیشرفت است؟ بسیاری از استعدادهای ناب در حال هدر رفتن هستند که واقعاً تاسف‌آور است.

مدیر پردیس سینمایی آزادی هم عنوان کرد: در صنعت نمایش خانگی، پول و روابط شخصی جای اثر هنری را گرفته است و این صنعت در واقع شکست خورده است. برای تماشای یک اثر در پلتفرم‌های آنلاین، باید چندین هزینه پرداخت شود؛ اشتراک، ترافیک اینترنت و بلیت سینما، در حالی که در جهان چنین چیزی مرسوم نیست. این وضعیت، توهین به مخاطب است و در واقع جنگ با او اعلام می‌شود. کاربران سه پلتفرم اصلی در ایران تنها حدود یک میلیون و صد هزار نفر هستند و تمامی این کسب‌وکارها زیان‌ده هستند. چگونه چنین صنعتی در جهان سرپا می‌ماند؟ متأسفانه، با این شرایط، جامعه‌ای شکل گرفته که حساب خود را از امور رسمی جدا کرده و اوقات فراغتش را با آثار خارجی پر می‌کند.

امیر قادری در پایان این نشست گفت: من چند اثر متعلق به نمایش خانگی را تماشا کرده‌ام، اما واقعاً نمی‌توانم به کسی توصیه کنم که پای این آثار بنشیند. در سینما، ما سامانه سمفا را برای شفاف‌سازی و آمار مخاطب داریم، اما در حوزه نمایش خانگی، مشخص نیست این آمارهای ارائه‌شده توسط پلتفرم‌ها از کجا منشأ می‌گیرد.

نشست‌های «سینما رو به آینده» با هدف بررسی چالش‌های پیش‌روی سینمای ایران به صورت ماهانه و با همکاری سازمان سینمایی سوره برگزار می‌شود.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار