کد خبر: 21259

۱۰ دیالوگ ماندگار و تاثیرگذار سریال Squid Game

۱۰ دیالوگ ماندگار و تاثیرگذار سریال Squid Game که هرگز فراموش نخواهید کرد

تحلیلی بر دیالوگ‌های تاثیرگذار سریال Squid Game و نمادهای انتقادی درباره نظام سرمایه‌داری و ذات انسان در دنیای مرگبار رقابت.

۱۰ دیالوگ ماندگار و تاثیرگذار سریال Squid Game که هرگز فراموش نخواهید کرد

بر اساس گزارش‌ها، سریال Squid Game این روزها به عنوان اثری شناخته می‌شود که نقد صریحی بر نظام سرمایه‌داری دارد. داستان و شخصیت‌های آن به خوبی نابرابری‌های طبقاتی در کره جنوبی را به تصویر می‌کشند. لازم است ذکر کنیم که این سریال به عنوان یک اثر انتقادی نسبت به سرمایه‌داری، یکی از پرمخاطب‌ترین و محبوب‌ترین سریال‌های نتفلیکس است که توجه بسیاری از مخاطبان را جلب کرده است. همچنین، نسخه آمریکایی این سریال در دست تولید است.

یکی از جنبه‌های برجسته سریال Squid Game، شخصیت‌های آن هستند که توانستند ارتباط عمیقی با تماشاگران برقرار کنند و اضطراب آنان را درباره سرنوشت محتمل این شخصیت‌ها در بازی‌های مرگبار برانگیزند. هر شخصیت داستان، سرگذشتی تلخ‌تر از مرگ در انتظارش دارد، که نشان می‌دهد هر فرد برای نجات از فقر چه کارهایی ممکن است انجام دهد. بدون تردید، یکی از نشانه‌های یک شخصیت‌پردازی قوی، دیالوگ‌نویسی‌های تاثیرگذار است، و در ادامه، بهترین دیالوگ‌های سریال Squid Game را از نگاه وبسایت Collider خواهید خواند.

۱۰- «من قبلاً این بازی‌ها رو انجام داده‌ام.» – گی‌هون در قسمت اول فصل دوم

در اولین بازی، گی‌هون این دیالوگ را فریاد می‌زند تا نشان دهد که مهارت لازم برای بازی‌ها را دارد و باید به او اعتماد شود تا جان دیگران نجات یابد. در این لحظه، هدف گی‌هون چیزی جز نجات انسان‌ها نیست؛ او قصد دارد بازی‌ها را نابود کند تا دیگر کسی قربانی نشود.

در حالی که بسیاری از دیالوگ‌های «بازی مار» زیرمتن‌هایی ضد سرمایه‌داری دارند، این دیالوگ بسیار مستقیم و بی‌پرده است؛ گی‌هون قصد ندارد انگیزه‌ای برای دیگران باشد، بلکه تنها می‌خواهد توجه آنان را جلب کند و این کار را به خوبی انجام می‌دهد.

۹- «ما در جهنم هستیم و در این جهنم هیچ قانونی وجود ندارد.» – دئوک سو در قسمت هفتم فصل اول

دئوک سو زمانی که در بازی سنگ‌فرش‌های شیشه‌ای در صف اول قرار داشت، متوقف شد تا زمانی که بازی پیش برود و افراد پشت سر او حذف شوند. او از ابتدا به عنوان یک شخصیت شرور به مخاطبان معرفی شد و در طول بازی‌ها نیز شرارت او افزایش یافت، شاید به این دلیل که فضای بازی‌ها واقعاً جهنمی رنگارنگ و هیجان‌انگیز است.

در حالی که مراحل بازی بر اساس بازی‌های کودکانه و حیاط مدرسه طراحی شده است، اما قوانین معمول دیگر اهمیتی ندارند؛ زمانی که مرگ و زندگی در میان است، آنچه صحیح است، جای خود را به چیزی می‌دهد که بقا را تضمین کند. این وضعیت را می‌توان به دنیای واقعی نیز نسبت داد؛ اگر جهان به سمتی حرکت کند که تمامی قوانین نابود شوند، احتمالاً شیوه زندگی مردم تفاوت چندانی با دئوک سو نخواهد داشت.

در قسمت اول فصل سوم، نام‌گیو به برادرش مین‌سو می‌گوید: «تو می‌توانی این کار را انجام دهی،» که نشان‌دهنده اعتماد و انگیزه‌بخشی در میان شخصیت‌ها است.

درست است که این دیالوگ ابتدا توسط تانوس به مین‌سو گفته می‌شود، اما زمانی که نام-گیو آن را تکرار می‌کند، نکات بیشتری قابل برداشت است. از همان ابتدا مشخص است که نام-گیو در حال تقلید از تانوس است، با لحنی پر از تمسخر؛ با این حال، این رفتار سریعاً نشان می‌دهد که او در وضعیت خشونت‌آمیز و توهم‌آلود قرار دارد. در این لحظه، او احساس قدرت می‌کند؛ حالا او کنترل مواد مخدر تانوس را در دست دارد و دیگر به دوست فقیدش وابسته نیست، ولی به زودی فشار روانی او را نابود خواهد کرد.

تانوس و نام-گیو تفاوت‌های زیادی با سایر شرکت‌کنندگان دارند و حتی دشمنی‌شان را به شکل دیگری نشان می‌دهند، هرچند که این تفاوت‌ها شاید بدتر یا بهتر از دیگران نباشد. تانوس به طور مداوم بین زبان انگلیسی و کره‌ای جابه‌جا می‌شود، که هم نمادی از جایگاهش به عنوان یک شخصیت مشهور است و هم نشان‌دهنده تأثیرپذیری‌اش از فرهنگ آمریکایی و نقش او به عنوان یک رپر. اما زمانی که نام-گیو عبارت انگلیسی را تکرار می‌کند، مشخص است که اعتماد به نفس ندارد و صرفاً در حال تقلید است.

۷- «چون اگر الآن بیرون بروم، باید با چیزهای ترسناک‌تری روبه‌رو شوم.» – سه-می در قسمت پنجم فصل دوم

وقتی مین‌سو از سه-می می‌پرسد که چرا هنوز رای به ادامه‌ی بازی‌ها می‌دهد، او این دیالوگ را بیان می‌کند. درباره‌ی پیچیدگی‌های بدهی او چندان صحبت نمی‌شود، اما وضعیت او به گونه‌ای است که ممکن است با دیگر شرکت‌کنندگان مشترک باشد؛ دنیایی که بازگشت به آن از مواجهه با بازی‌های مرگبار ترسناک‌تر است. در واقع، این شرکت‌کنندگان در خارج از بازی‌ها بدون هیچ شانسی بازنده هستند، اما در داخل بازی‌ها، با زندگی خود قمار می‌کنند تا شاید امیدی برای پیروزی داشته باشند.

انتخاب سه-می برای گفتن این جمله تلخ، تاثیرگذاری آن را دوچندان کرده و نشان می‌دهد که جامعه به هیچ‌کس، چه جوان و چه پیر، رحم نمی‌کند. دیدن سه-می که ناچار است به ادامه‌ی بازی‌ها رای دهد، بسیار غم‌انگیز است و این موضوع باعث شده است سریال Squid Game برای بسیاری ملموس باشد و با آن ارتباط برقرار کنند.

۶- «ما اسب نیستیم، ما انسانیم… » – گی‌هون در قسمت ششم فصل سه

این دیالوگ‌های نهایی گی‌هون، خلاصه‌ای از مسیر داستان او هستند؛ از اولین بار که او را دیدیم، زمانی که روی اسب‌ها شرط می‌بست، تا زمانی که قسم می‌خورد خالق بازی‌ها را پیدا کند. او درک کرده بود که نمی‌تواند خودش و نوزاد جون-هی را همزمان نجات دهد، بنابراین تصمیم گرفت جان خود را فدا کند. پیش از آن که خود را به پایین بیندازد، سخنانی درباره انسانیت برای تماشاگران بازی بیان می‌کند.

مرگ جی‌هون تغییری در روند بازی ایجاد نمی‌کند و مسابقات همچنان ادامه دارند. تماشاگران یا همان افراد VIP نیز به مرگ او اهمیتی نمی‌دهند؛ شاید در آن لحظه کمی تأمل کنند، اما چند دقیقه بعد، از تماشای حمام خون لذت می‌برند. در دنیای واقعی نیز چنین وضعیتی ممکن است، مرگ‌های بی‌شماری که بدون توجه و اهمیت رخ می‌دهند، چرا که برای برخی انسان‌ها، افراد صرفاً اسب‌هایی برای شرط‌بندی هستند.

در قسمت هفتم فصل دوم، فرانت من می‌گوید: «بازیکن شماره ۴۵۶، از بازی در نقش قهرمان لذت بردی، حالا نوبت دیدن عواقبش است.»

در طول سریال، گی‌هون با احساس شدیدی از غرور و مسئولیت مواجه می‌شود که این وضعیت باعث می‌شود احساساتش را با شدت بیشتری تجربه کند. دیدن بسیاری از دوستانش که در جریان مسابقه کشته شده‌اند، این احساسات را بیشتر تقویت می‌کند؛ اما شخصیت واقعی‌اش زمانی برایش آشکار می‌شود که فرانت من او را به روی خودش می‌آورد. هنگامی که گی‌هون و جونگ-به در مقابل شکست قرار می‌گیرند، تسلیم سرنوشت می‌شوند و گی‌هون آماده مرگ می‌شود. با این حال، سرنوشت او حتی از مرگ هم تلخ‌تر است؛ چون مجبور است عواقب تصمیماتش را ببیند و در نهایت، دوست صمیمی‌اش مقابل چشمانش به قتل می‌رسد.

این صحنه نماد واقعیت تلخ دنیای سریال است و نشان‌دهنده آمادگی برای پایان تلخ و بدون خوشی است. سریال تحت تأثیر هیجان‌سازی‌های تلویزیونی قرار ندارد و فارغ از میزان اهمیتی که تماشاگران برای گی‌هون قائل هستند، او در داستان خودش تنها یک قهرمان است؛ اما برای برگزارکنندگان بازی، او چیزی بیش از یک شماره نیست.

۴- «باران بهترین زمان برای باریدن را می‌داند.» – یکی از افراد VIP در قسمت نهم فصل اول

این جمله توسط یکی از مهمانان VIP در لحظه‌ای گفته می‌شود که نخستین قطرات باران در جریان بازی نهایی میان گی‌هون و سانگ-وو شروع به باریدن می‌کند. اغلب این عبارت با شاعر چینی دا فو مرتبط دانسته می‌شود و نمادی است از چرخه‌ی طبیعت و آمدن باران در فصل بهار، زمانی که زمین بیشترین نیاز را به آن دارد. معنای این شعر در این زمینه هیچ ارتباطی با وضعیت سریال ندارد و صرفاً جنبه‌ی دراماتیک و نمادین دارد.

در نگاه اول، این جمله بسیار عمیق و پرمفهوم به نظر می‌رسد، اما با دقت بیشتر، تنها نشان‌دهنده‌ی خودبرتربینی و نگاه ناپخته‌ی مهمانان ویژه است. آن‌ها باران را تنها یک افکت نمایشی می‌دانند و به کار بردن چنین عبارت لطیف و شاعرانه‌ای صرفاً برای تأثیرگذاری ظاهری است. در ظاهر، این جمله مانند تأملی عارفانه به نظر می‌رسد، اما با کمی تفکر، به احساساتی سطحی و بی‌محتوا تقلیل می‌یابد.

۳- «من کسی نیستم که این‌ها را دور می‌ریزم.» – سخن گفته شده توسط استخدام‌کننده در قسمت اول فصل دوم

استخدام‌کننده یکی از شخصیت‌های جالب و پیچیده در سریال Squid Game است، زیرا در حاشیه‌ی داستان قرار دارد و اقداماتش حس رمزآلود بودن دارند. در ابتدای فصل دوم، او به سراغ افراد بی‌خانمان می‌رود و گزینه‌هایی ساده اما قابل تأمل به آن‌ها ارائه می‌دهد: یک تکه نان یا یک بلیت بخت‌آزمایی. در ادامه مشاهده می‌کنیم که اکثر آن‌ها بلیت را انتخاب می‌کنند و نان‌های دست‌نخورده را با پا خرد می‌کنند. زمانی که یکی از مردان از او می‌پرسد چرا غذایی که هنوز قابل مصرف است را دور می‌ریزد، او پاسخ می‌دهد.

این جمله معانی عمیقی در خود دارد؛ زیرا در حالی که ظاهراً درباره‌ی اشیای فیزیکی صحبت می‌کند، در واقع دیدگاه خود نسبت به ساختار و فلسفه‌ی بازی‌ها را نشان می‌دهد. او هیچ مسئولیتی در قبال کسانی که به بازی فرستاده شده‌اند نمی‌پذیرد و معتقد است افراد باید خودشان مسئول جایگاهی باشند که در آن قرار دارند. همین جمله‌ی ساده، فلسفه‌ی اصلی سریال Squid Game را بازتاب می‌دهد؛ بررسی مسئولیت فردی در مواجهه با فشارهای یک سیستم بی‌رحم و ساختاری که مردم را به لبه‌ی نابودی می‌کشاند.

در قسمت سوم فصل سوم، گئوم-جا می‌گوید: «آدم‌های کارهای بدی می‌کنند، اما دیگران را مقصر می‌دانند و در آرامش زندگی می‌کنند. اما از طرفی، آدم‌های خوب حتی در مورد کوچک‌ترین اشتباهات خود سرزنش می‌شوند.»

گئوم-حا که به تازگی پسرش را از دست داده است، سعی دارد گی‌هون را دلداری دهد، در حالی که احساس گناه سراسر وجودش را فرا گرفته است. در حال توضیح درباره دوگانگی ذات انسان، تصویر پسرش به وضوح در ذهنش مجسم می‌شود؛ پسرش فردی بود که همواره درگیر خطاهای کوچک و بزرگ می‌شد و حتی باور داشت که خطاهای دیگران هم در واقع نوعی تقصیر خودش است. او همان ویژگی‌ها را در وجود گی‌هون نیز می‌بیند و با مهربانی مادرانه، او را حمایت می‌کند.

در واقع، سریال Squid Game نگاهی کوچک به ذات انسان ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه شرایط مختلف می‌تواند تاثیرات متفاوتی بر فرد بگذارد. برخی افراد بدون تردید به دیگران آسیب می‌رسانند، چه از نظر جسمی و چه از نظر احساس، در حالی که برخی دیگر با احساس گناه و مسئولیت عمیق دست و پنجه نرم می‌کنند.

۱- «وقتی بچه بودیم، من و تو عادت داشتیم اینطور بازی کنیم و مادرهامون برای شام صدایمان می‌کردند. حالا دیگر هیچ‌کس صدایمان نمی‌کند.» – سانگ-وو در قسمت نهم فصل اول

وقتی سانگ-وو بر روی زمین افتاده و به سوی مرگ می‌رود، یکی از غم‌انگیزترین دیالوگ‌های سریال Squid Game را بیان می‌کند. در طول مسابقه، او با بهره‌گیری از هوش خود، به فردی بی‌رحم و بی‌عاطفه تبدیل شد؛ او عمداً احساساتش را کنار گذاشت تا زنده بماند، همان‌طور که در لحظه‌ای که علی را در بازی تیله فریب داد. اما گذشته‌ی او با گی‌هون فراتر از این بازی‌هاست؛ آن دو از دوران کودکی بهترین دوستان یکدیگر بودند. در لحظه‌ای که سانگ-وو متوجه می‌شود یکی از آن‌ها باید بمیرد، سرانجام از موانع درونی‌اش عبور می‌کند و با اندوهی عمیق، به یاد خاطرات کودکی‌شان می‌افتد.

این دیالوگ نمادی است از پیوند میان مفهوم مرگ در دنیای کودکی و خشونت در جهان واقعی. در واقع، هر چه بزرگ‌تر می‌شویم، دنیای شاد و بی‌گناه کودکانه‌مان کم‌رنگ‌تر می‌شود تا جایی که حتی خاطرات آن دوران نیز محو می‌گردد و تنها حقایق تلخ و بی‌رحم بزرگسالی و واقعیت باقی می‌ماند. شرکت‌کنندگان در بازی‌هایی شرکت می‌کنند که متعلق به دوران کودکی است، اما تفاوت این است که در اینجا باختن به معنای مرگ است و این تضاد، معنای عمیق‌تری به آن می‌بخشد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار