باران جاویدنیا: از موسیقی تا صحنهنمایی، جسارت و خلاقیت نوجوانانه
باران جاویدنیا: از موسیقی تا صحنهنمایی، جسارت و خلاقیت در هنر نوجوانانه
باران جاویدنیا، بازیگر نوجوان «سیمرغنامه»، از تلفیق موسیقی و تئاتر، جسارت، خلاقیت و آینده هنری خود سخن میگوید.

با توجه به موفقیت اجرای نمایش موزیکال «سیمرغنامه» و بازخوردهای مثبت دریافت شده از تماشاگران، تصمیم گرفتیم با یکی از بازیگران نوجوان این پروژه گفتوگو کنیم؛ فردی که علاوه بر حضور فعال و چشمگیر روی صحنه، مسیر هنریاش نیز قابل توجه و آشنا است.
باران جاویدنیا توانسته است از دل تمرینهای موسیقی به اجرای یک نمایش موزیکال برسد. این گفتوگو نتیجه دیداری دوستانه و در عین حال صمیمی با باران است؛ در آن درباره موسیقی، تئاتر، استرس، موفقیت و آیندهای که در انتظارش است صحبت میشود.
این بازیگر نوجوان نمایش «سیمرغنامه» درباره تلفیق تجربیات موسیقایی و تئاتری خود سخن میگوید. این هنرمند جوان که با اجرای موزیکال و افسانهای «سیمرغنامه» شناخته شده، معتقد است یادگیری موسیقی میتواند درک عمیقتر نقش و حضور موثرتر روی صحنه را برای او فراهم آورد.
قبل از وارد شدن به دنیای تئاتر، مسیر شما از موسیقی شروع شد. چه عاملی باعث شد که به عرصه نمایش وارد شوید؟
درست است. مسیر هنری من با موسیقی آغاز شد. از سن شش سالگی با دانیال شهرتی در زمینه پیانو آموزش دیدم. سپس دورههای سلفژ، تئوری موسیقی و آواز گروهی کلاسیک را تحت نظر ایشان و خانم شریفزاده ادامه دادم. در همین کلاسها بود که نمایشنامهی «سیمرغ» وارد برنامه تمرینات ما شد. به تدریج به سمت اجرای نمایشی حرکت کردیم و پس از انجام تستها، نقش طاووس را بر عهده گرفتم. این نقش نخستین تجربهی رسمی من در عرصه بازیگری روی صحنه بود.
چه ویژگی منحصر به فردی در نقش طاووس برایتان وجود داشت؟
طاووس شخصیتی باشکوه، خودپسند و در عین حال فریبنده بود. برایم جالب بود که باید نقش فردی را ایفا کنم که رفتارهایش کاملاً با منِ واقعی تفاوت داشت. بازی در نقش یک فرد «قالِتاق» کار دشواری بود، چون باید نحوهی صحبت کردن، نگاه کردن و حتی حرکت دستها را تغییر میدادم. این فاصله بین من و نقش، نیازمند تمرین و تلاش بیشتری بود، اما در عین حال جذابیت خاصی هم داشت.
چه دروسی از تمرینهای این پروژه کسب کردید؟
در این مسیر، یاد گرفتم که صبر، تمرکز و تعهد چقدر در هنر اهمیت دارند. تمرینها بسیار سخت و فشرده بودند. از فرهنگسرای نیاوران به آموزشگاه آفرینش و کارنامه لواسان، چندین بار جابهجا شدیم و ساعتهای زیادی را به تمرین اختصاص دادیم. سختترین قسمت، دو هفتهی پایانی بود که از صبح تا شب بیوقفه تمرین میکردیم. در این مسیر، چیزهایی را آموختم که هرگز فراموش نخواهم کرد.
نمایش «سیمرغ» پس از استقبال اولیه، مدت زمان اجرای خود را تمدید کرد. به نظر شما، چه عواملی باعث شده است که این پروژه با چنین موفقیتی روبرو شود؟
این نمایش بر پایه داستانی غنی و پرمفهوم از «منطقالطیر» عطار نیشابوری ساخته شده بود. روایت سفر درونی پرندگان برای کشف حقیقت با زبانی موزون و جذاب برای نوجوانان اجرا شد. علاوه بر محتوای ارزشمند، اجرای حرفهای، طراحی صحنه، موسیقی زنده و کارگردانی هوشمندانه از عوامل کلیدی موفقیت این اثر بودند. استقبال گسترده مخاطبان منجر به تمدید اجرای آن شد و نشان دهنده علاقهمندی و استقبال عمومی از این اثر هنری بود.
مطمئناً استرس زیادی داشتم، به ویژه هنگام اجرای سولو که فشار روانی زیادی بر من وارد میکرد. در بعضی مواقع، دستهایم کنترل خود را از دست میداد و میلرزیدند، اما سعی میکردم ظاهر آرامم را حفظ کنم. اجرای زنده فرصت بینظیری برای رشد و یادگیری است؛ یاد میگیرم که چگونه بر استرس غلبه کنم، نه اینکه تحت تأثیر آن قرار بگیرم.
نمایش «سیمرغ» یک اثر کاملاً موسیقیمحور بود. در این اجرا، نه تنها دیالوگها را بیان میکردیم، بلکه بخشهای گروهی و سولوهای متعددی نیز داشتیم. موسیقی در تمامی قسمتهای نمایش حضور پررنگی داشت و هماهنگی با آن اهمیت زیادی داشت. این تجربه برای من بسیار ارزشمند بود، زیرا فرصت یافتن همزمان برای بهکارگیری تواناییهای بازیگری و مهارتهای موسیقیام را فراهم کرد.
آیا تا به حال در زمینه موسیقی تجربهای فراتر از این پروژه کسب کردهاید؟
در دوران کودکی، یک آلبوم آموزشی الفبا ضبط کردم که آهنگسازی آن توسط دانیال شهرتی انجام شده و ترانهسرایی آن بر عهده آوا درویش بود. این آلبوم در پلتفرمهای داخلی و خارجی منتشر شد. همچنین، در مراسم بزرگداشت آقای مرتضی عقیلی، به همراه محمدرضا عیوضی اجرای زنده داشتم که برایم بسیار ارزشمند و خاطرهانگیز بود.
در میان هنرهای موسیقی و بازیگری، آیندهی خود را در کدام یک تصور میکنید؟
در واقع، من تمایل دارم هر دو مسیر را همزمان ادامه دهم، زیرا این دو حوزه برای من بسیار به هم مرتبط هستند. موسیقی به من کمک میکند تا ریتم در بازیگری را بهتر درک کنم، و بازیگری نیز اجرای موسیقی را برایم معنادارتر میسازد. در حال حاضر، گیتار الکتریک را تحت آموزش آقای رمضان، آواز کلاسیک را با خانم شریفزاده و گروهنوازی بیس را با راهنمایی دانیال شهرتی دنبال میکنم. من به هر دو نوع موسیقی مدرن و کلاسیک علاقهمندم.
چه فردی بیشترین تأثیر را بر روند هنری شما گذاشته است؟
دانیال شهرتی اولین فردی بود که استعداد من را درک کرد و مرا به سمت هنر سوق داد. او نه تنها نقش یک معلم را داشت بلکه منبع الهام و انگیزهای واقعی برای من محسوب میشد. علاوه بر این، حمایت بیوقفه خانوادهام، بهویژه پدر و مادرم، برای من اهمیت زیادی داشت.
چگونه توانستید بین تحصیل و هنر تعادل برقرار کنید؟
این مسیر بسیار دشوار بود. گاهی اوقات حتی فرصت استراحت نداشتیم و تنها زمان برای خوردن ناهار بود. پس از پایان مدرسه، باید بلافاصله تمرین میکردیم. با وجود تمام این سختیها، هرگز تسلیم نشدیم. گاهی اشک ریختیم، احساس خستگی کردیم، اما هرگز کنار نکشیدیم و اکنون میبینم که نتیجه تلاشهایمان ارزشمند بود.
سخن آخر من برای نوجوانانی که به هنر عشق میورزند اما هنوز قدمی در این مسیر برنداشتهاند، این است که نترسید و فرصت را غنیمت شمارید. هنر دریچهای است به دنیایی از خلاقیت و ابراز وجود، پس با شور و اشتیاق وارد این مسیر شوید و اجازه دهید استعدادهای شما شکوفا شوند. هرگز شروع کردن دیر نیست، مهم تلاش مستمر و ایمان به تواناییهای خود است.
اگر به هنر علاقهمند هستید، توصیه میکنم ابتدا با موسیقی شروع کنید. آموزش یک ساز موسیقی میتواند ذهن شما را برای فعالیتهای تئاتر و بازیگری نیز آماده سازد. مسیر هنر دشوار است، اما بسیار ارزشمند و لذتبخش میباشد. لازم است صبور باشید، تمرین کنید و بر چالشها غلبه کنید. اگر ما توانستیم، دیگران هم میتوانند.