تفاوت نگرانیهای مجلس و واقعیتهای فرهنگی؛ چرا وزیر پاسخگو نیست؟
تفاوت نگرانیهای مجلس و واقعیتهای فرهنگی جامعه؛ چرا وزیر فرهنگ پاسخگو نیست؟
تحلیل تفاوت نگرانیهای مجلس و واقعیتهای فرهنگی جامعه، پاسخگو نبودن وزیر فرهنگ و هنر در مقابل انتقادات و نیازهای واقعی فرهنگی کشور

دو روز پیش، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شد تا درباره عملکرد یکسالهاش در حوزه فرهنگ و هنر توضیح دهد. اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا حضور وزیر در مجلس برای بررسی کارنامهاش اهمیت بیشتری دارد یا موضوع حضور اتباع غیرمجاز در جامعه، که طی بیست سال گذشته تأثیرات قابل توجهی بر فرهنگ محلات و شهر ما گذاشته است. بیتردید، تمرکز ما بر موضوع دوم است، همانطور که در گزارش روز چهارشنبه همین رسانه نیز بازتاب یافته است. دلیل این تمرکز در تفاوت در درک مفهوم فرهنگ در سطح حکومتی و در سطح جامعه نهفته است. همانطور که فرهنگ به صورت دستوری، ساخته نمیشود و نمیتوان آن را صرفاً با تزریق و اجرای دستورات شکل داد، انتقادات مجلس به وزیر نیز نمیتواند او را به عنوان نماد کامل فرهنگ و هنر معرفی کند.
نگرانیهای فرهنگی در مجلس
چرا حضور سیدعباس صالحی در مجلس یک روز پس از آن، برای ما اهمیت پیدا کرد؟ این سوال به بازنگری در فاصله قابل توجه و معنادار میان مفهوم فرهنگ میپردازد؛ چه از دیدگاه وزیر و چه از نظر اعضای مجلس که دغدغهمند مسائل فرهنگی هستند. فتحالله توسلی، نمایندهای که پشت تریبون قرار گرفت، انگشت اتهام را به سمت وزیر نشانه رفت.
این نگرانیها از بهانههایی مانند کمکاری وزیر، عکسهای معاون فرهنگی با رئیس دفتر فرح، و بازداشت خواهر و برادر او در سالهای اخیر شروع میشود و تا سرپیچی وزیر از دستور شورای تامین و برگزاری فستیوال «کوچه» ادامه مییابد، تا نشان دهد که این گناهان بزرگ و نابخشودنی باید پاسخ داده شوند.
نگرانیهای اصلی در حوزه فرهنگ
یک وزیری درخواست شده بود که پاسخگوی انتقادات و نگرانیهای مربوط به نابودی فرهنگ باشد، در حالی که چند وقت پیش هیچگاه زبان به اعتراض یا گلایه در این زمینه نگشوده بود. حالا باید پاسخ دهد که آیا نگران فرهنگ است یا نه؟! این انتظار از او داشتند که نمایندگان مجلس از او پاسخ بخواهند.
بیست و پنج نفر از نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس با امضای نامهای درخواست حضور او برای بیان دیدگاههایشان را داشتند. سخنگوی این کمیسیون در توضیح دلایل این درخواست، اعلام کرد: «بیتوجهی و ترک فعل در انجام وظایف اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیتوجهی به تعهدات وزارتخانه در مناطق مختلف کشور، توزیع ناعادلانه امکانات و همچنین انتصابات خاص در این وزارتخانه، از جمله مسائلی بودند که فتحالله توسلی، نماینده ۳۵ نفر از نمایندگان، مطرح کرد.»
به همین مناسبت، جلسه ۱۱۵ مجلس شورای اسلامی برای بررسی انتقادات به صالحی و دفاع وزیر فرهنگ و هنر برگزار شد. اما پس از طرح موضوع و پاسخها، اثری از بستر فرهنگی در آن دیده نشد. فرهنگی که در جامعه وجود دارد، با آنچه در اسناد بالادستی تصویب یا تقبیح میشود، یا با دستورها و بخشنامههایی که برای اجرا صادر میگردد، غالباً بیاثر و روی زمین مانده است.
بین فرهنگ آنها و فرهنگ ما، فاصلههایی وجود دارد.
کسی باور نمیکند که صرف هزینه سه میلیاردی برای فرهنگ، یا انتظار بینتیجه برای عکس با رئیس دفتر فرح، معنایی عمیق داشته باشد. چه کسی تصور میکند که وزیری که همواره از وفاق و همدلی سخن گفته، از زمان انتصاب تاکنون، واقعاً نگاهی بلندمدت، برنامهریزی فرهنگی یا تفسیر مشخصی درباره فرهنگ داشته است؟
کسی نمیپندارد که دستور مستقیم وزیر برای برگزاری فستیوال «کوچه»، در حالی که شورای تأمین استان جلوی آن را گرفته بود، بتواند فرهنگ ساخته شده توسط حکومت را نابود کند یا اینکه تلاش وزیر برای برگزاری این رویداد خارج از خواست شورای تأمین، بتواند آن را زنده نگه دارد. چه کسی باور میکند که شعار جوانگرایی، که در دهه اخیر حاکمیت مطرح شده، به معنای واقعی کلمه به فرهنگ امروز کشور و نیازهای فرهنگی جامعه رسیده است؟ حتی کسی تصور نمیکند که آنچه با عنوان دغدغه فرهنگی مجلسیان، وزیر را به مجلس کشاند، فاصله زیادی با آنچه در دل جامعه ساخته و پرداخته شده است، داشته باشد.
کارنامه یک سالهات مورد تایید قرار نگرفت.
جلسه پرسش و پاسخ وزیر با پخش یک ویدیو آغاز میشود. وزیر ترجیح داد قبل از ارائه توضیحات، یک ویدیوی سه دقیقهای از عملکرد سازمان تحت مدیریت خود در دوره جنگ ۱۲ روزه را به مجلس نشان دهد. این تصمیم وزیر بدون تردید، هوشمندانه بود! در آن مدت کوتاه که تقریباً تمامی وزارتخانهها و سازمانها در وضعیت اضطراری و سردرگمی ناشی از جنگ بودند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توانست سریعاً به ثبات برسد و وظایف اصلی خود را از سر گیرد.
در آن روزها و پس از آن، به فعالیتهای این وزارتخانه در زمینه کنترل جامعه و تقویت مقاومت در برابر اثرات جنگ پرداختیم. در فضایی که جز دفاع و مقا هیچ اندیشه دیگری در کشور رونق نداشت، اقدامات نظامیان، نیروهای دفاعی و سایر نهادهای مرتبط، در کنار تلاشهای امیدبخش این وزارتخانه، قابل تقدیر و بیان است، هرچند ممکن است با انتقاداتی همراه باشد.
اگرچه وزیر از این عملکرد برای پاسخ به ابهامات درباره کارآمدی وزارتخانه در طول یک سال گذشته، بهره برد، اما نه تنها مجلس، بلکه هیچ یک از منتقدان نیز نمیتوانند با دیدن آن ویدیو سه دقیقهای، فعالیت یک ساله در حوزه فرهنگ و هنر را نادیده بگیرند. در نتیجه، سه دقیقه پخش این ویدیو برای وزیر راهگشا نبود؛ نه در مجلس و نه در میان رسانهها.
علاقهمندان به هنر و فرهنگ در بهارستان
فتحالله توسلی، نماینده بهار و کبودرآهنگ، با شروع صحبتهایش به نمایش سه دقیقهای اشاره میکند و میگوید: «تمام عملکرد وزیر فرهنگ در همین چهار هنرمند خلاصه میشود که از واکنشهایشان قدردانی میکنیم.» او عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد را متناسب با بودجهای که از مجلس درخواست کرده، نمیداند و از میزان تولیداتی که باید در طول یک سال توسط چنین وزارتخانهای انجام شود، انتقاد میکند.
این نماینده نگرانی خود را درباره هنر و فرهنگ ابراز میکند و معتقد است فیلمهایی که در سینماها نمایش داده میشوند، فساد و مشروبخوری را ترویج میکنند و از بیخبری وزیر فرهنگ و ارشاد نسبت به وضعیت کشور ابراز تاسف میکند. او میافزاید: «در نمایشگاه سرامیک، فرد بیحجابی این نمایشگاه را افتتاح کرد، در حالی که درباره موسسات فرهنگی مانند اکو اطلاع دارید.» توسلی از وزیری که از سال ۹۲ تاکنون در حوزه فرهنگ فعالیت داشته یا وزیر بوده یا معاون، میپرسد: «در این سالها چه برای فرهنگ این کشور انجام دادهاید؟ چه بر سر فرهنگ این کشور آوردهاید؟»
آیا جنگ، چه نمدی باشد و چه کلاهی، اهمیت دارد؟
در آغاز سخنان وزیر، او با این جمله شروع میکند: «در طول دوازده روز دفاع مقدس ۲، اصحاب فرهنگ و رسانه نقش قابل توجهی در فضای دفاع مقدس ایفا کردند. چون این ایام، ایام اربعین است، به همین دلیل احساس کردم خدمات این دو گروه را بازگو کنم. این تریبون فرصت مناسبی است تا قدردانی و تشکر خود را از این گروه مهم در مرجعیت اجتماعی ابراز کنم.»
در بخشی از سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد، به واکنش هنرمندان نسبت به جنگ اشاره شده است. اگرچه جناب وزیر این واکنشها را به نفع خود مصادره کرده و بخشی از عملکرد وزارتخانهاش را به آن نسبت داده است، اما چه کسی چنین ادعایی را باور میکند؟ اینکه تمامی اقشار کشور، از روشنفکران و نخبگان گرفته تا هنرمندان و عموم مردم، در فضای مجازی و حقیقی نسبت به جنگ واکنش نشان دادند، چه نمدی است که بتوان از آن کلاهی برای وزارت فرهنگ و ارشاد ساخت؟
۱۲ روزی که به عنوان یک سال عملکرد ثبت شد
در بخش توضیحات خود، وزیر به دوران جنگ ۱۲ روزه اشاره کرد و از فعالیتهای معاونتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخن گفت. او به نماهنگها و پویشهای متعددی در حوزه گرافیک و هنرهای تجسمی اشاره کرد که همگی نتیجه تلاشهای معاونت فرهنگی بودند. همچنین، کنسرتهای خیابانی ارکستر سمفونیک تهران و علی قمصری در میدان آزادی و اجرای موسیقی محلی در میدان هفتتیر از دیگر نمونههایی بودند که به این دوران مرتبط شدند.
سیدعباس صالحی نمونههای دیگری را نیز ذکر کرد که برخی حتی بر اثر اشتباه مشاوران به وزیر منتقل شده بود. او حتی سرودن شعر توسط شاعران را به نام وزارتخانه خود نسبت داد. در پایان، صالحی با اشاره به دستاوردهای حاصل از این دوران و تأثیر جنگ ۱۲ روزه بر وزارت فرهنگ و ارشاد، نتیجهگیری کرد که این مسیر در طول ۹ تا ۱۰ ماه گذشته و با تمرکز بر همگرایی و وفاق ملی امکانپذیر شد، تا در شرایط بحرانی همه کنار هم قرار بگیرند.
توضیحات مربوط به اینستاگرام به همراه دفاعیات پیوست شده است.
وزیر در پاسخ به برخی سوالات مشخص توسلی، از ارائه توضیحات خودداری کرد تا معاونت وزارتخانهاش که حاشیهسازترین بخش است، بیانیهای صادر و از اقدامات خود دفاع کند. نادره رضایی هم ادعای هزینهکرد ۴ میلیارد تومانی دفترش را رد کرد و رقم مصرف شده را یک دهم مبلغ اعلام شده دانست.
در نتیجه، نیمی از نمایندگان از پاسخهای ارائه شده قانع نشدند و به سیدعباس صالحی کارت زرد دادند. وزیر نیز با دریافت این کارت، نگرانیهای خود را در صفحه اینستاگرامش بیان کرد: «ایران عزیز در خطر دیوانکینهتوز است. بیش از هر زمان دیگر، نباید دلخوریهای داخلی ما را غافل از دشمنان غدار کند. از ۱۱۹ نمایندهای که همراهی کردند و از ۱۱۹ نمایندهای که نظر دیگری داشتند، سپاسگزارم. ما یک خانواده و یک ملت هستیم، هرچند دیدگاههای متفاوتی داریم. دشمنانمان را ناامید کنیم.»
فاصله میان فرهنگ و حاکمیت تا جامعه
از نگرانیهای مجلسیها تا پاسخهای وزیر، هیچکدام نشانگر توجه جدی به مقوله فرهنگ نبود. نه در جلسه سهشنبه مجلس، نه در میان برنامهها، بخشنامهها و حتی اقدامات انجامشده، اثری از دغدغه واقعی درباره فرهنگ دیده نمیشود. تا زمانی که مسئولان و متولیان کشور این تصور را دارند که میتوان فرهنگ را به صورت دستوری و اجباری به جامعه تحمیل کرد، به نظر نمیرسد تفاوتهای اساسی در این حوزه برطرف شود. لازم است ذکر شود که ما و آنها در معنای واژه «فرهنگ»، سالها است که دیدگاههای متفاوتی داریم.
این اختلاف، که از واقعیتهای جامعه تا خواستهای حاکمیت امتداد دارد، نه تنها تلاشی برای یافتن فهم مشترک یا حذف تفاوتها نبوده، بلکه هنوز هم راهحلی برای آن پیدا نشده است. همین امر باعث شده است که همبستگی و اتحاد مردم، که در طول جنگ ۱۲ روزه نه به اراده وزیر فرهنگ و ارشاد، نه به خواست حاکمیت، بلکه از روی احساس ملی و مشترک، کنار هم ایستادند و نام وطن را فریاد زدند، به توجیه عملکرد وزارتخانهای تبدیل شود که پاسخگوی نقدهای عجیب و غریب مجلس نیست.
در چنین وضعیتی، نمایندگان مجلس که در ظاهر دغدغهمند فرهنگ ظاهر میشوند، در واقع دغدغههایشان با وضعیت واقعی و زیست فرهنگی جامعه فاصله زیادی دارد. تمام سخنان و مواضع مطرحشده در جلسه مجلس و واکنشهایی که منجر به کارت زرد شد، کمتر با واقعیتهای جامعه همخوانی دارد. فرهنگ دستوری هرگز نمیتواند جایگزین فرهنگ زنده و جاری در زندگی مردم باشد.