کد خبر: 19376

نقش حیاتی طراحی لباس در تئاتر: زبان بی‌صدا و روایتگر داستان

نقش حیاتی طراحی لباس در تئاتر: زبان خاموشی که داستان‌ها را زنده می‌کند

نقش حیاتی طراحی لباس در تئاتر، زبان بی‌صدا و قدرتمند روایت داستان‌ها، شخصیت‌ها و فضاهای نمایشی است.

نقش حیاتی طراحی لباس در تئاتر: زبان خاموشی که داستان‌ها را زنده می‌کند

کیارش وفائی در تئاتر معتقد است که لباس نه تنها وظیفه پوشاندن را بر عهده دارد، بلکه بخشی از فرآیند بازی، فضا و معنا است. هر جزئیات در طراحی لباس، مانند دوخت، رنگ، بافت و فرم، می‌تواند تاثیر مستقیمی بر ذهن تماشاگر بگذارد و بدون نیاز به کلام، او را با روان شخصیت، زمان روایت و جهان نمایش آشنا کند. طراحی لباس در تئاتر نقش زبانی موازی با بازیگری، نور، صحنه و متن دارد و در صورت درک صحیح، تئاتر را به تجربه‌ای غنی‌تر و کامل‌تر تبدیل می‌کند.

مقدی شامیریان، طراح لباس تئاتر، در مسیر حرفه‌ای خود نشان داده است که لباس چگونه می‌تواند وارد دیالوگ با متن شود، با شخصیت‌ها تعامل خلاقانه داشته باشد و گفت‌وگویی عمیق با صحنه برقرار کند. او در آثار مختلف، از رئالیسم گرفته تا اجراهای فرمی و ذهنی، همواره نگاهی تحلیلی و ساختارمند به نقش لباس در روایت داشته است؛ لباسی که نه تنها دیده می‌شود، بلکه احساس می‌شود و حتی قبل از گفتن دیالوگ، مسیر داستان را ترسیم می‌کند.

در این مصاحبه، با شامیریان به نگاهی متفاوت و کمتر رایج درباره طراحی لباس در تئاتر می‌پردازیم. از لحظه‌های اولیه شکل‌گیری ایده‌ها تا مواجهه با متن و کارگردان، از نقش لباس در ایجاد فضا و ریتم صحنه گرفته تا تاثیر آن بر بازی بازیگران. هدف این گفت‌وگو، نزدیک‌تر شدن به زبان بی‌صدای طراحی لباس است؛ زبانی که هر جمله‌اش به اندازه خود درام، معنا و قدرت دارد و می‌تواند روایتگر داستان باشد.

در نظر من، لباس در تئاتر تنها یک پوشش نیست، بلکه زبان دوم اثر نمایشی است. مخاطب با دیدن اولین تصویر از بازیگر، بی‌درنگ و بدون نیاز به دیالوگ، تصمیم خود را می‌گیرد. لباس نزدیک‌ترین عنصر به بدن بازیگر است و مانند پوست جدیدی که او را تعریف می‌کند، نقش مهمی در انتقال شخصیت و فضای نمایش دارد. پارچه‌ها، رنگ‌ها و خطوط، مانند یک اثر هنری، در مقابل دیدگان تماشاگر قرار می‌گیرند و در کنار دیگر عناصر، فضایی هنری و آرتیستیک خلق می‌کنند، بدون آنکه نیاز به گفتن دیالوگ باشد.

آیا طراحی لباس می‌تواند عمق ساختار روانی شخصیت‌ها را به مخاطب منتقل کند؟ قطعاً. لباس به عنوان یک ابزار، درون‌نگری و ساختار روانی شخصیت را آشکار می‌کند. طراح لباس، با شناخت عمیق از شخصیت، احساسات و افکار او، لباس‌هایی طراحی می‌کند که درون‌گرایی شخصیت را به صورت بیرونی نشان می‌دهد. این فرآیند، مبتنی بر علوم و فنون مختلفی است، از جمله الگوسازی، دوخت، شناخت بدن و نقاط قوت و ضعف آن، تا نقش عمیق‌تری از شخصیت را در لباس منعکس کند.

در طراحی لباس، اولویت من بر شناخت دقیق شخصیت‌ها است، اما این شناخت باید در هم‌سویی با فضایی کلی اثر باشد. شخصیت‌ها، مانند پازل‌هایی هستند که باید با هم و در کنار فضای اثر، هماهنگ شوند. شناخت تاریخچه، زمان، مکان، بیوگرافی و مسیر شخصیت، منجر به خلق لباس‌هایی می‌شود که تاثیرگذار و هماهنگ با اثر باشند. همچنین، فضای کلی اثر، سبک کارگردان و ژانر، نقش مهمی در مسیر طراحی دارند و من ترجیح می‌دهم بر اساس بازی و دیدگاه کارگردان، طرح‌ریزی کنم، اما در نهایت، این هم‌سویی، نتیجه‌ای بهتر و اثرگذارتر دارد.

آیا لباس‌های طراحی شده می‌توانند روایت‌گر گذشته، حال و آینده شخصیت‌های یک اثر باشند؟ بستگی به نگاه و روش طراحی دارد. در برخی موارد، لباس‌ها به گونه‌ای طراحی می‌شوند که هم‌زمان نشان‌دهنده سه دوره زمانی شخصیت باشند، البته این نیازمند درک عمیق و دانش پیچیده در طراحی است. استفاده از کدها و نشانه‌های خاص برای هر دوره زمانی، امکان این نوع روایت چندزمانه را فراهم می‌کند.

در آثار با چندین دوره زمانی یا فضاهای متفاوت، لباس نقش مهمی در ایجاد هماهنگی و تمایز دارد. طراحی لباس باید در راستای وحدت کلی اثر باشد، اما همزمان باید تغییرات زمان و مکان را نشان دهد. لباس‌ها باید قابلیت تغییر رنگ و شکل داشته باشند تا مخاطب بتواند با پیشرفت داستان، همراهی کند و تغییرات شخصیت را درک نماید.

تاثیر لباس بر بازی بازیگر بسیار قابل توجه است. لباس می‌تواند بازی و حرکت بازیگر را کامل‌تر و خلاقانه‌تر کند. در تجربیاتم، لباس‌هایی طراحی کرده‌ام که به شکل مستقیم، فرم و حرکت بازیگر را تغییر می‌دهند، مانند تغییر سریع و تماشایی لباس‌ها در صحنه‌های «شاه لیر» یا «مارلون براندو». در نمایش‌هایی مانند «چاپلین» یا «بالزی»، طراحی لباس و جزئیات آن، نقش مهمی در تقویت حس و حرکت بازیگر ایفا کرده است.

در مواجهه با محدودیت‌های بودجه یا زمان، خلاقیت اهمیت زیادی پیدا می‌کند. تجربه و مدیریت بحران، کلید این است که در کم‌ترین زمان، بهترین نتیجه را بگیریم. محدودیت‌ها می‌توانند به خلاقیت کمک کنند، البته در صورت داشتن ذهن فعال و توانایی مدیریت شرایط سخت و سریع.

در سبک‌های سورئال یا رئالیسم جادویی، طراحی لباس باید آزادانه و استعاری باشد. در آثار سورئال، تصویر غیرمنطقی و تخیلی غالب است و لباس‌ها نمادین و رویایی طراحی می‌شوند. در رئالیسم‌ جادویی، جزئیات واقع‌گرایانه همراه با عناصر جادویی به کار می‌رود تا حس عجیب و مرموز بودن اثر حفظ شود.

نشانه‌ها و کدهای فرهنگی و اجتماعی برای من بسیار مهم است. طراح لباس باید مانند یک جامعه‌شناس، روان‌شناس و تحلیل‌گر فرهنگی باشد. شناخت دقیق از جامعه، فرهنگ، باورها و پوشش‌های مردمان، در طراحی شخصیت‌ها تاثیر مستقیم دارد و به غنای اثر کمک می‌کند.

تکنولوژی‌های نوین در حوزه نور، صحنه و طراحی لباس، تحولات چشمگیری ایجاد کرده‌اند. استفاده از هوش مصنوعی، چاپ سه‌بعدی، لباس‌های هوشمند و فناوری‌های دیجیتال، امکانات جدیدی را در اختیار طراحان قرار داده است، اما در ایران، دسترسی به این فناوری‌ها محدودتر است و نیازمند سرمایه‌گذاری و آموزش است.

آینده طراحی لباس در ایران، نسبت به گذشته، بسیار بهتر و پربارتر است. تحصیلات دانشگاهی و ورود نسل جوان و تازه‌کار، نویدبخش آینده‌ای روشن است. اما هنوز مشکلاتی مانند حضور افراد غیرحرفه‌ای و بی‌تخصص در این حوزه وجود دارد که می‌تواند بر کیفیت کار تاثیر منفی بگذارد. همکاری و حضور افراد متخصص، کلید پیشرفت است و باید تلاش کنیم تا این حوزه حرفه‌ای‌تر و منسجم‌تر باشد.

اگر بخواهید نقش طراح لباس در تئاتر را برای کسی که تاکنون تئاتر نبینید توضیح دهید، چه می‌گویید؟ طراح لباس کسی است که با هنر، دانش و علم، لباس‌هایی طراحی می‌کند که شخصیت‌ها، فضا و زمان اثر را نشان می‌دهند. او با شناخت دقیق بدن، تاریخ، فرهنگ و جامعه، لباس‌هایی می‌سازد که به زندگی شخصیت‌ها جان می‌بخشد و داستان را از طریق پوشش‌ها روایت می‌کند. لباس‌ها، مانند زبان خاموشی هستند که در کنار بازی و متن، داستان را کامل می‌کنند و به تماشاگر کمک می‌کنند تا درک عمیق‌تری از اثر داشته باشد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار