از یقه ولایتی تا انگشتر عراقچی نمادهای دیپلماتیک ایران
از یقه ولایتی تا انگشتر عقیق عراقچی؛ نمادهای پوشش سیاسی و دیپلماتیک در مجامع جهانی
بررسی نمادهای پوشش سیاسی و دیپلماتیک در مجامع جهانی، از یقه ولایتی تا انگشتر عقیق عراقچی و تاثیر آن بر هویت فرهنگی و دیپلماسی ایران.

در ایران، قانون مشخص و جامعی درباره حدود و حدود لباس وجود ندارد. تنها استثنا، ماده 638 قانون اساسی است که به طور مستقیم به نوع پوشش زنان اشاره دارد. اگرچه دستورالعملهای سازمان اداری و استخدامی را نیز به عنوان بخشی از قوانین مربوط به لباس در محیط کار در نظر بگیریم، اما در مجموع، هیچ قانون جامع و مشخصی برای تعیین اصول و مقررات پوشش لباس وجود ندارد.
اگرچه در سراسر جهان نمونههای متعددی از این موضوع وجود دارد، بسیاری از کشورها قوانینی مشخص درباره لباس ندارند و پوشش را حق شخصی شهروندان میدانند. در کنار این، برخی دیگر از کشورها که قوانینی در این زمینه وضع کردهاند، این مقررات را بر اساس شرایط امنیتی، حفظ نظم اجتماعی و مقابله با شعارزدگی وضع کردهاند، و این قوانین غالباً با اصول فرهنگی و قانونی کشورشان همسو نیستند یا برخلاف آن عمل میکنند.
هدف این گزارش، بررسی چرایی وجود یا نبود قانون مشخص در زمینه لباس نیست، بلکه تمرکز بر قوانین نانوشته و غیرمکتوب در این حوزه است. قوانینی که نباید محدودیتهایی غیرضروری برای پوشش مردم یا مشاغل مختلف ایجاد کند، بلکه باید بر پایه پیشینه فرهنگی، عرف جامعه و نظام سیاسی کشور شکل گرفته و در سطوح بالا رعایت شوند.
پنج دهه سیاست در ایران؛ نگاهی به تغییرات و تحولات کدهای پوششی
بدون تردید، یکی از نمودهای ظاهر و ظهور کدپوشش در هر جامعه، زمانی نمایان میشود که سیاستمداران آن کشور در مجامع بینالمللی حضور یافته و معرفی میگردند. در این وضعیت، لباس به عنوان بخشی از زبان دیپلماتیک عمل میکند. لازم به ذکر است که در هیچ کشوری قانون مشخص و رسمی برای کدپوششی سیاسی وجود ندارد؛ بلکه آنچه سیاستمداران در قالب پوشش خود انتخاب میکنند، بر اساس پروتکلها و قواعد پذیرفته شده است که رعایت آنها برای اعضای جامعه الزامی است و تنها با مشاهده مستقیم قابل درک است.
در طول تقریبا پنج دهه، نوع پوشش سیاستمداران ایران—from مقامهای عالیرتبه مانند رئیسجمهور تا نمایندگان در مجامع بینالمللی و وزرای خارجه—به عنوان نمادی از کدپوششی و نشاندهنده فهم ایران از لباس به عنوان زبان سیاسی عمل کرده است. برای تحلیل نوع پوشش یا همان کدپوشش سیاسی و پروتکلهای شناخته شده در سطوح عالی سیاست، همواره باید به مشاهده مستقیم و عینی آنها تکیه کرد.
کاپشن چه در فصل بهار و چه در زمستان، مورد تایید قرار گرفت.
رئیسجمهور فعلی ایران، دومین مرحله از تغییرات در پروتکلهای رسمی پوششی در عرصه سیاست را نشان داد. اگرچه این نوع پوشش غیرمتعارف در دوره هشتساله ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و با کاپشن معروف او شناخته شده بود و برای ما و جهان قابل فهمتر شده بود، اما اکنون نه تنها جامعه بلکه نگاه جهانی نیز دیگر کاپشن پوشی در مراسم ریاستجمهوری ایران را خارج از عرف نمیداند. چه آن کاپشن بهاری احمدینژادی باشد، چه زمستانه پزشکیانی، این نوع لباس به بخشی از عرف پذیرفته شده در عرصه سیاسی ایران تبدیل شده است.
بروتکلهای سختگیرانه رئیسجمهور
اگرچه رئیسجمهور فعلی برخلاف همتای پیشین خود، در برخی دیدارهای رسمی و در حضور در عرصه بینالمللی، ترجیح میدهد کت و شلوار بپوشد، اما این موضوع چندان در تضاد با دیدگاههای شخصی او نیست. مسعود پزشکیان، که در سخنان خود ابراز نارضایتی از پروتکلهای سختگیرانه ریاستجمهوری کرده و ترجیح میدهد همانگونه که بوده باقی بماند، گاهی مجبور است از رعایت این پروتکلها پیروی کند.
قبل از انتخابات و در زمانی که نماینده مجلس و نایبرئیس مجلس بود، الزامی برای پوشیدن کت و شلوار نداشت. نه تنها او، بلکه هیچیک از نمایندگان مجلس ملزم به رعایت لباس رسمی نبودند. آنها میتوانستند با پیراهن و شلوار، حتی اگر لباس کمی غیررسمیتر باشد، یا با لباس روحانیت، یا حتی لباس ورزشی، در جلسات مجلس حاضر شوند. با این حال، اکنون رئیسجمهور، جدا از کاپشنهایی که غالباً در هوای گرم و سرد بر تن دارد، معمولاً کت و شلوار میپوشد.
رجایی، نمونهای است که خلاف پوشش رسمی در مجامع بینالمللی را نشان میدهد.
نمایندگان ایران در مجامع بینالمللی همواره پوششی متفاوت نسبت به عرصه سیاست داخلی داشتهاند، پوششی که با استانداردهای جهانی و اصول دیپلماتیک هماهنگ است، اما در داخل کشور از نظرها پنهان یا بدون کدپوششی رسمی است. آنها بر اساس مقتضیات ارتباط با مجامع جهانی، همواره از اصول پذیرفتهشده دیپلماتیک پیروی کردهاند.
از نخستین وزیر امور خارجه ایران، کریم سنجابی، تا زمان حاضر، این روند ادامه یافته است. البته باید توجه داشت که در میان سیاستمداران ایرانی، از سال 1357 تا 1404 نمونههایی از نقض این رویکرد نیز دیده میشود. به عنوان نمونه، محمدعلی رجایی، در دوران سرپرستی وزارت امور خارجه، یکی از نخستین سیاستمداران ایرانی بود که در زمان سرپرستی در دولت ابوالحسن بنیصدر و همچنین در دوره ریاستجمهوری، از پوشیدن کت و شلوار خودداری کرد.
رجایی با انتخاب سادهزیستی، قصد داشت تصویری همسو با مردم فقیر و رنجدیده ایران ارائه دهد و پیام دهد که اسلام و حکومت اسلامی طرفدار سادگی و بیپیرایگی است.
کدپوشش مخصوص ایران، با یقه سه سانتیمتری!
تمام وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی، به جز نمونه ذکر شده، از کدپوششی رسمی پیروی کردهاند. تنها تفاوت در پوشش رسمی دیپلماتهای ایرانی هنگام حضور در مجامع بینالمللی، مربوط به پیراهن با یقههای سه سانتی است که ابتدا به عنوان پیراهن آخوندی شناخته میشد و سپس در اصلاحیه به عنوان پیراهن دیپلمات معروف گردید. هرچند در میان سیاستمداران، این نوع یقه به منسوب علیاکبر ولایتی نیز نسبت داده شده است.
یقه ولایتی، پایان بینظمی در دیپلماسی
ولایتی که 16 سال در سمت وزیر امور خارجه ایران خدمت کرده است، روایت جالبی درباره حضور این نوع یقه در فضای سیاسی دارد. او میگوید: «این یقهها، یقه آخوندی نیستند، بلکه به یقه ولایتی معروفند. در اوایل دهه 60، من با کنار گذاشتن پیراهن یقهدار، این نوع پیراهن را با این مدل به کار بردم. هدفمان این بود که در وزارت خارجه لباسی داشته باشیم که هویت ایرانیمان را نشان دهد.»
او توضیح میدهد که بارها با خیاطها درباره شکل این یقه صحبت کرده است تا در نهایت نمونه نهایی ساخته شد، هرچند این یقه با یقههای صاف دیگر تفاوت دارد و منحنی جلوی آن، مدل ولایتی است. محمدجواد ظریف نیز که در تمام دوران فعالیتش در وزارت خارجه و حتی پیش از آن که نماینده دائم ایران در سازمان ملل باشد، از همین نوع یقه استفاده میکرد، این روایت را تایید میکند: «اولینبار این نوع یقه را در آقای ولایتی دیدم. در نیویورک بودیم و در آنجا چنین یقهای نبود. همسرم با دیدن این مدل، یقه عادی بلوزهای آنجا را میبرد و یقه را به شکل یقه دیپلماتیک ایرانی درمیآورد.»
وی ادامه میدهد: «روز اولی که با این یقه لباس پوشیدم و به سازمان ملل رفتم، دختر وزیر خارجه هند و نماینده آن کشور در سازمان ملل گفتند: بالاخره شما از شلختگی بیرون آمدید و لباس فرم پوشیدید!»
کت و شلوار، همچنان از زمان رضاخان تا کنون پابرجاست.
به دنبال ابتکار علیاکبر ولایتی، سالهاست که پیراهن یقه آخوندی، ولایتی یا دیپلماتیک به عنوان نماد رایج پوشش سیاستمداران و دیپلماتهای ایرانی در سطح بینالمللی شناخته شده است. اما این تنها نوع پوشش در عرصه سیاست نیست. استفاده از کت و شلوار، به ویژه برای حضور در مجامع جهانی، در ایران پذیرفته شده و مرسوم است. اگرچه صرف پوشیدن کت و شلوار به معنای رعایت کامل استانداردهای جهانی نیست، اما نوع انتخاب و سبک آن هنوز هم میتواند مورد توجه قرار گیرد و زیر ذرهبین قرار بگیرد.
یقه دیپلماتیک و انگشترهای عقیق، از نمادهای شناخته شده در محافل بینالمللی هستند.
به جز وزرای خارجه دیگر، به آخرین فردی میرسیم که در این برهه حساس و تاریخی ایران، مسئولیت وزارت خارجه را بر عهده دارد. سیدعباس عراقچی، چهرهای است که در عرصه سیاست دیروز و امروز حضور فعال دارد. او غالباً پیراهن یقه ولایتی میپوشد، اما گاهی با پیراهنهای یقه مردانه، که معمولاً در کت و شلوار دیده میشود، در مجامع بینالمللی ظاهر میشود.
آقای وزیر، معمولاً کت و شلوارهای تیرهرنگ و با آستینهایی مناسب بر تن دارد، که نشاندهنده کد پوشش دیپلماتیک است؛ از مشکی گرفته تا نوکمدادی و سورمهای تیره. او کفشهایی واکسزده و درخشان بر پا دارد و اغلب انگشترهای عقیق، که در میان سیاستمداران ایرانی رایج است، در دست میکند. جز در موارد نادر که ساعتمچی به دست دارد، در سایر موارد، پوشش او نشان دیگری ندارد.
نابسامانی که مجدداً وارد صحنه بینالمللی شد
نکتهای مهم در مورد لباس آقای وزیر وجود دارد که در ظاهر ممکن است جزئی به نظر برسد، اما توجه به آن ضروری است. دکمههای کت عراقچی در بیشتر تصاویر و فیلمهایی که از دیدارهای او منتشر شده، در جای خود نیستند. این بینظمی در ظاهر کت، نه به دلیل ناترازی دکمهها بلکه ناشی از بیتوجهی خیاطان است که فرم کت را با بدن آقای وزیر همخوان نکردهاند. این مشکل در لباس یک دیپلمات برجسته، اگرچه در نمونههای خارجی نیز رخ داده و مورد انتقاد رسانههای معتبر قرار گرفته است، اما تاکنون در مورد آن تذکر یا اصلاحی صورت نگرفته است.
همه میدانند که در انتخاب لباس برای یک شخصیت دیپلماتیک، بهویژه در مقابل دوربینها، سایز، فرم و قواره کت اهمیت زیادی دارد که باید بر اساس اندام فرد طراحی و دوخته شود. با این حال، در طول مدت فعالیت دیپلماتیک نمایندگان ایران در مجامع بینالمللی، به جز موارد معدودی که شاید فراموش شده باشد، اکثر آنان از قوانین پوشش معمول جهانی پیروی کردهاند.
پایداری بر اصولی که شاید لازمه حضور در محیطهای بینالمللی است، امری حیاتی است. اصولی که در داخل مرزها و برای سیاستمداران ایرانی، از رئیسجمهور گرفته تا دیگر مقامها، گاهی نادیده گرفته میشود. این بیتوجهی در قالب دلایل مختلفی صورت میگیرد؛ از بهکارگیری لباس به عنوان نمادی از اندیشه جهانشمول، تا سلیقه شخصی و یا به دلیل بیحوصلگی نسبت به پروتکلهایی که گاهی دست و پاگیر میشوند.