کد خبر: 14986

نقد و بررسی قسمت اول سریال شکارگاه؛ آینده‌ای امیدوارکننده

نقد و بررسی قسمت اول سریال شکارگاه؛ آیا این اثر تاریخی توانایی رقابت با بهترین‌ها را دارد؟

بررسی قسمت اول سریال شکارگاه؛ اثری تاریخی با داستان جذاب، بازی درخشان و طراحی بی‌نظیر که آینده‌اش را روشن می‌سازد.

نقد و بررسی قسمت اول سریال شکارگاه؛ آیا این اثر تاریخی توانایی رقابت با بهترین‌ها را دارد؟

سریال جدید شکارگاه به کارگردانی نیما جاویدی در تاریخ ۱۱ تیر به طور رسمی پخش شد. این مجموعه داستانی را در دوره حکومت قاجار روایت می‌کند که شاید برای شما نیز متفاوت باشد، چرا که تفاوت‌هایی با دیگر آثار ساخته شده در همین زمان دارد. قصد ندارم در همین ابتدا موضوع را به طور کامل فاش کنم، زیرا مانند هر اثر هنری دیگری، شکارگاه نیازمند مقدمه‌ای است تا تماشاگران با اطلاعات لازم وارد داستان شوند. بنابراین، قبل از شروع نقد و بررسی قسمت اول سریال، بهتر است کمی درباره عوامل و بازیگران این اثر صحبت کنیم.

سریال شکارگاه اثری است که پتانسیل جذب تعداد زیادی از مخاطبان را دارد، زیرا علاوه بر داستان هیجان‌انگیز، بازیگرانی در آن حضور دارند که جذابیت اثر را دوچندان می‌کنند. اولین بازیگری که در این سریال مشاهده می‌کنید، پرویز پرستویی است که در نقش «میرعطا خان سرهنگ» ظاهر می‌شود. لازم است ذکر کنم که حضور پرویز پرستویی پس از سال‌ها غیبت، خود نویدبخش اثری جذاب برای بینندگان است. در کنار او، هنرمندانی مانند الهام پاوه‌نژاد، مهدی حسینی‌نیا، سوگول خلیق، امیر نوروزی، فریبا متخصص و دیگر بازیگران در این پروژه ایفای نقش می‌کنند.

این متن بخشی از داستان قسمت اول سریال شکارگاه را فاش می‌کند.

چه سرنوشتی برای میرعطا خان سرهنگ پیش می‌آید؟

داستان در منطقه‌ای شکارگاهی در حوالی تهران آغاز می‌شود، جایی که میرعطا خان سرهنگ با خانواده‌اش مأمور شده است تا راه را بر مزدوران گذشته ببندد و از ناامنی جاده‌ها جلوگیری کند. شهرت میرعطا به خاطر موفقیت‌های پی در پی‌اش در سراسر سرزمین پیچیده است، به همین دلیل خان تبریز برای او و خانواده‌اش مأموریتی خاص تعیین می‌کند. بر اساس این ماموریت، میرعطا و خانواده‌اش باید برای مدت ده روز از یک تاج قدیمی محافظت کنند و مانع رسیدن افراد ناشناس به آن شوند، چون اگر این کار انجام نشود، فرزند کوچک او، منصور، در تبریز به دست حاکم کشته خواهد شد.

با وجود چنین خطری، میرعطا این مأموریت را می‌پذیرد، چرا که پاداش آن، انتصاب او به عنوان فرمانده گارد شاهنشاهی کشور است. پس از قبول مسئولیت، به زودی مزدوران برای سرقت تاج سلطنتی حمله‌ور می‌شوند و قصد دارند آن را بدزدند. میرعطا و خانواده‌اش در مقابل این حمله مقاومت می‌کنند و مانع نفوذ آنان به خانه می‌شوند، اما زمانی که به سراغ تاج می‌روند، متوجه غیبت آن می‌شوند. میرعطا به هیچ‌یک از مزدوران شک نمی‌کند و بر اساس سرنخی که از دزدی به دست آورده، فرض می‌کند که افراد داخل خانه در این سرقت دست دارند. او تصمیم می‌گیرد تا از اعضای خانواده و کارکنان خانه بازجویی کند تا حقیقت را کشف کند.

بازجویی از باغبان شروع می‌شود، کسی که جان دختر میرعطا را نجات داده است و به سوالات او پاسخ‌های صحیح می‌دهد، بنابراین شک از او کنار گذاشته می‌شود. پس از باغبان، نوبت به دختر کنیز خانه می‌رسد؛ او نیز در پاسخ به سوالات، سرنخ‌هایی ارائه می‌دهد که در ظاهر مفید هستند، اما در واقع نقشه‌ای از پیش طراحی شده است تا شک از روی او برداشته شود و فرد دیگری به عنوان مجرم معرفی گردد. این نقشه با دقت اجرا می‌شود و کنیز و دخترش فرد دیگری را به عنوان متهم معرفی می‌کنند تا فرصت فرار را برای خود مهیا سازند و از خانه بگریزند.

آیا تماشای سریال شکارگاه ارزشمند است؟

در مرحله اول، تمایل دارم ارزش سریال شکارگاه را بر اساس داستان آن ارزیابی کنم و سپس به سایر جنبه‌ها بپردازم. هرچند موضوع سریال شکارگاه نوآوری خاصی ندارد، اما طوری طراحی شده است که حس تازگی و نوآوری را به مخاطب منتقل می‌کند. اگرچه داستان در زمان قاجار روایت می‌شود، اما در همان قسمت نخست، روندی دارد که با ساخته‌های مشابه آن دوران تفاوت دارد و حس تکراری بودن را القا نمی‌کند. ممکن است این تفاوت تنها مربوط به قسمت اول باشد و در ادامه روند تغییر کند، اما در همین قسمت اولیه، سریال توانست اثرگذاری خود را نشان دهد و رضایت‌بخش ظاهر شود. علاوه بر این، داستان در کنار جذابیت، از قدرت ریتم برخوردار است که مخاطب را درگیر نگه می‌دارد.

در حال حاضر، تنها قسمت اول است و بخش‌هایی از داستان هنوز آشکار نشده است، اما می‌توان بر اساس آن برداشت‌هایی کلی داشت. اگر داستان را به عنوان نقطه قوت در نظر بگیریم، دیگر عامل مهم، بازی بازیگران است. تمامی هنرمندانی که در این قسمت ایفای نقش کرده‌اند، بدون نقص ظاهر شده و کار خود را به خوبی انجام داده‌اند. شاید در قسمت‌های بعدی این روند تغییر کند، اما در همین بخش اولیه، همه چیز در حالت ایده‌آل قرار دارد. علاوه بر این، طراحی صحنه و گریم بازیگران نیز از مزایای قابل توجه سریال محسوب می‌شوند؛ زیرا این دو عنصر از مهم‌ترین عوامل ظاهری هستند که به ارزش اثر افزوده و باید در بهترین حالت ممکن باشند.

تمرکز من بیشتر بر شناسایی نقاط قوت سریال بود، چرا که این موارد می‌توانند در قسمت‌های بعدی مورد توجه قرار گیرند و مشخص شود که روند کار ادامه‌دار است یا تنها در همان قسمت اول تاثیرگذار بوده است. سریال شکارگاه در قسمت نخست رضایت‌بخش ظاهر شد و این نشان می‌دهد که احتمالاً آینده‌ای مثبت در انتظار آن است، هرچند نمی‌توان با قطعیت درباره آینده صحبت کرد. من شخصاً از تماشای این سریال رضایت داشتم و با امید به اینکه قسمت‌های بعدی در سطح یا بهتر از قسمت اول باشند، منتظر ادامه ماجرا خواهم ماند. در غیر این صورت، اگر روند سریال نزولی باشد، تمایلی به ادامه تماشا نخواهم داشت. در پایان، لازم است یادآور شوم که این نقد تنها بر اساس قسمت اول سریال شکارگاه نوشته شده و هیچ ارتباطی با قسمت‌های آینده ندارد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار