کد خبر: 14632

ماجرای ۳۵ سال عشق و زندگی معتمدآریا و همسرش در یک دیدار خاطره‌انگیز

ماجرای شنیده‌نشده و جالب خواستگاری فاطمه معتمدآریا از همسرش: ۳۵ سال عشق و زندگی مشترک

داستان خواستگاری و ۳۵ سال عشق فاطمه معتمدآریا و همسرش، روایت عشق پایدار و دیدارهای خاطره‌انگیز در مسیر زندگی مشترک.

ماجرای شنیده‌نشده و جالب خواستگاری فاطمه معتمدآریا از همسرش: ۳۵ سال عشق و زندگی مشترک

در خانه یکی از دوستانم بودم که دیدم همسرم بدون کفش در حیاط بازی می‌کند. از او پرسیدم این شخص کیست؟ گفتند که او تازه از سوئد آمده و سواد دارد. من هم تصمیم گرفتم کمی درباره او بدانم، پس درباره سینما و ادبیات صحبت کردیم. چند روز بعد مادرم گفت یکی از دوستانت تماس گرفته و صدایش شبیه آلن دلون است.

ما چند بار همدیگر را دیدیم و پس از دو ماه، از احمد پرسیدم آیا با من ازدواج می‌کنی؟ او گفت باید برگردد سوئد. من گفتم حالا بیایید یک سال با هم زندگی کنیم، حداقل کمیته ما را نمی‌گیرد. اگر بعد از یک سال نخواستیم، جدا می‌شویم. احمد موافقت کرد و پرسید باید چه کار کنم؟ باید الان به دیدن پدرت برویم؟

ما با هم رفتیم و سوار بر یک موتور هوندا شدیم و به نیاوران رفتیم. پدرم فردی منظم و با انضباط بود. ناگهان فردی ژولیده جلوی در ظاهر شد.

گفتم: دوست من می‌خواهد با شما صحبت کند.

پدرم گفت: بفرمایید.

احمد گفت: من آمدم خواستگاری دخترتان.

پدرم پرسید: شما پدر و مادر ندارید؟

احمد پاسخ داد: پدر ندارم، اما مادر دارم.

پدرم گفت: پس

در نهایت با احمد ازدواج کردم و اکنون ۳۵ سال است که با هم زندگی می‌کنیم.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار